حنفی درست می‌گوید

  • انتشار: ۷ میزان ۱۴۰۱
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 133399

۱. زبان طالبان را جدی بگیریم. زبان مهمترین نشانه، برای فهمیدن طرف مقابل است. مطابق این قاعده، زبان طالبان مهمترین کلید فهم درست و دقیق آنان است. زبان طالبان با زبان رایج اهل سیاست و جهان متفاوت است و از واژه‌های چند پهلو زیاد استفاده می‌کنند. این ویژگی سبب شده است که نه مردم ، نه اهل سیاست و نه جهان در طی سال‌ها شناختی درست از طالبان نداشته باشند.

۲. زبان وسیله کنترل و هم وسیله فهم جهان . جورج ارول در رمان ۱۹۸۴ آرمانشهر یک رژیم تمامیت‌خواه(توتالیتر) را تصویر می‌کند. در این آرمانشهر دستگاه سرکوب در زبان مردم تصرف کرده است. از جمله واژه آزادی را به کلی از زبان آنها حذف کرده است و لذا مردم درک و تصوری از آزادی ندارند. احساس ناراحتی مبهم در وجود آنها خانه کرده است اما نمی‌توانند بفهمند و توضیح دهند که چیست و از چه چیز رنج می‌برند.
با توجه به این دو نکته می‌خواهم بگویم در اختلاف نظر حنفی و استانکزی حق با حنفی است و نظر دقیق طالبان همان است که از زبان حنفی شنیده شد. اما این سخن عمق دارد ‌ که باید آن را در قدم نخست خوب فهمید و بعد دید که مشکل طالبان در فهم انسان‌های امروزی، مسائل و نیازهای آنان از کجا ناشی می‌شود.

نکته نخست: از نگاه فقهی تحصیل جدید در ذات خود مباح است، اما بر حسب احوال و اوضاع ممکن است واجب کفایی شود.‌ پس اولا و بالذات تحصیل دختران در دانش‌های جدید مباح است. یعنی دختران می‌توانند تحصیل کنند اما از طرف خداوند موظف به تحصیل نیستند که اگر نکنند مرتکب گناه شده باشند. لکن مشکل این است که امیرالمؤمنین طالبان به احتمال زیاد به این دلیل که تحصیل دختران در دانش و مکاتب عصری را مفسده انگیز می‌داند و به گمان خود از باب سد ذرایع و جلوگیری از فساد دستور داده است تا تغییر اساسی در مکاتب دخترانه و نحوه آموزش آنان به وجود نیاید جلو آموزش آنان گرفته شود. در واقع نوعی بوکو حرام را بر دختران افغانستان تحمیل کرده است، و با تغییر نظام آموزشی مخصوصا دختران ، می‌خواهند مانع از ورود افراد در دنیای جدید شوند و همان آرمانشهر ۱۹۸۴ را به وجود آورند.
پس تحصیل دختران که در ذات خود مباح است با نهی امیرالمؤمنین طالبان مواجه شده است. در این حالت چون اطاعت از امر امیر واجب است، استفاده از امر مباح کنار گذاشته می‌شود. باید دانست در قانون اساسی طالبان و دستگاه فکری آنان که بر گرفته از فقه سیاسی هزار سال پیش است، امیر قدرت مطلقه است، فراتر از قانون و سیستم اداری است. این مطلب را این جانب دو سال پیش در مصاحبه با طلوع نیوز به تفصیل توضیح داده ام.

نکته دوم.‌ مشکل طالبان این است که برای فهم جهان مدرن ، انسان‌های امروزی و نیازهای آنان زبانی جز زبان فقه قدیمی و به روز نشده، ندارند. در تفکر و زبان آنها چیزی به نام حقوق و آزادی‌های فردی وجود ندارد. لذا کوشش می‌کنند همه نیازهای اساسی انسانی را در قالب حلال، حرام ، واجب … بفهمد و لذا از درک نیازهای اساسی دختران و جامعه امروزی عاجز اند . عین این مشکل، مشکل تفکر و زبان، در جامعه ما نیز تا حدودی وجود دارد. لذا می‌کوشند اثبات کنند که تحصیل علم فرض است. در حالی‌که تحصیل علم یک حق اساسی و طبیعی است که دختران از آن برخوردار است و از نگاه فقهی جزو حق‌العباد/ حق الناس محسوب می‌شود و رعایت حق‌الناس لازم دانسته می‌شود. همین طور عدالت اجتماعی که از اصول مهم اسلامی محسوب می‌شود ایجاب می‌کند که حکومت نه تنها مانع تحصیل دختران نشود بلکه زمینه و امکانات تحصیل آنان را فراهم کند.

دکتر امین احمدی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟