جزیره خضرا کجاست؟

  • انتشار: ۲۳ جدی ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 73932

جزیره خضرا واقع در اقیانوس اطلس، جایی که قارۀ آتلانتیس در آن به یک باره ناپدید شد. افلاطون در خصوص آتلانتیس نوشته است مردم در آنجا با ثروت بی‌شمار زندگی‌ می‌کردند و از تمام نعمات برخوردار بودند اما به دلیل بی توجهی به دستورات الهی و غافل شدن از یاد خدا دچار عذاب الهی شدند

سخن اینجاست که جزیرۀ خضراء ممکن است واقع در مثلث برمودا که بخشی از همان قارۀ زیبای ناپدید شده است، باشد.

در ادامه با خبرگزاری اطلس همراه باشید!

جزیره خضرا

حقیقت جزیره خضرا چیست؟

جزیره خضراء سرزمینی است که بنابر نقل زین الدین علی بن فضل مازندرانی، امام زمان و فرزندانش در آن جزیره سکونت دارند.

البته علمای شیعه در این خصوص با هم اتفاق نظر ندارند و اکثر آنها این موضوع را رد کرده‌اند.

آیا جزیره خضراء واقعیت دارد؟ آیا واقعا امام زمان(ع)، در این جزیره زندگی می‌کند؟ آیا به ادعای برخی علما، یاران و فرزندان ایشان نیز به همراه او در این جزیره هستند؟

نظریات علمای شیعه

عالمان شیعه در این خصوص به دو دسته تقسیم می‌شوند، کسانی که بر این حکایت باور دارند و به وجود جزیره خضرا معتقدند و دستۀ دیگر آنهایی که مخالف آن هستند.

نقل است که زین الدین علی بن فضل مازندرانی در سال ۶۹۰ ق. طی یک سفر دریایی با کشتی به سمت اقیانوس اطلس حرکت می‌کند او پس از مدتی به جزایر شیعیان که به جزایر روافض معروف بود، می‌رسد.

در همین زمان به گوش او می‌رسد که جزیره‌ای در اقیانوس اطلس قرار دارد که حضرت ولی عصر(ع) در آنجا زندگی می‌کنند. زین الدین به مدت چهل روز در همان جا می‌ماند. نقل است که بعد از اتمام چهل روز، هفت کشتی حامل مواد غذایی از سوی جزیرۀ خضرا به طرف آنان می‌آید.

از قرار ناخدای کشتی زین الدین را با نام و نام پدرش صدا می‌زند و می‌گوید که من به دنبال تو آمده‌ام، مشخصات تو را به من داده‌اند و تو اجازۀ ورود به جزیره خضراء را داری.

آنگاه به سوی جزیره خضرا به حرکت در می‌آیند. بعد از چندین ساعت، به آبهای سفیدی می‌رسند. که بنا بر گفتۀ ناخدا این آب‌های سفید مانند دیوارهایی بلند محافظ جزیره در برابر ورود دشمنان است. و به خاطر وجود پر برکت امام زمان(ع) در این جزیره کشتی‌های آنان در این آبها غرق می‌شوند

بعد از این توصیفات به جزیره می‌رسند. زین الدین پس از ورود به جزیره مردمانی را با ظاهری آراسته و لباس‌هایی زیبا می‌بیند.
 شهری پر از درختان سرسبز با انواع و اقسام میوه‌ها و نعمت‌ها فراوان. ساختمان‌هایی بسیار زیبا و مجلل از سنگ‌های گران‌قیمت.

یکی از نوادگان امام زمان(ع) به نام شمس‌الدین به نیابت از امام مشغول تعلیم و تربیت و ادارۀ جزیره می‌باشد. او دستورات لازم را به صورت هفته‌ای از طریق نامه‌ای از امام دریافت می‌کند که در آن نامه به شرح وظایف او در یک هفته پرداخته شده است.

زین الدین برای مدت ۱۸ روز در جزیره خضرا ماند و در طول این مدت در مشایعت و تلمذ سید شمس الدین قرار داشت بعد از گذشت هجده روز به او دستور ترک جزیره را می‌دهند.

زین الدین علی بن فاضل هر آنچه را در این مدت دیده بود و از محضر سید شمس الدین استفاده کرده بود را به صورت کتابی به نام فوائد الشمسیه در آورد.

شخصی به نام فضل بن یحیی طیبی که نویسندۀ قرن هفتم است، این حکایت را از زبان علی بن فاضل می‌شنود و آن را در کتابی با نام جزیره الخضراء جمع آوری می‌کند. این کتاب از نظر تعداد زیادی از علما مورد قبول واقع شده است.

بنابر این حکایت و مشاهدات علی بن فاضل، حضرت مهدی(ع)، به همراه خانواده و فرزندان‌شان در جزیره خضرا که در اقیانوس اطلس واقع است سکونت دارند.

آن حضرت هر ساله در موسم حج به اجرای مناسک حج می‌پردازند. و پس از زیارت پدران و اجدادشان مجدد به جزیره بر می‌گردند.

علمایی چون شیخ حر عالمی، وحید بهبهانی، بحر العلوم، میرزای نوری، قاضی نور الله شوشتری، علامه محمد باقر مجلسی و بسیاری دیگر از علما بر این حکایت باور دارند و جزء موافقین آن هستند.

مخالفین حکایت جزیره خضرا

عده‌ای از عالمان شیعه با این حکایت که جزیره خضرا محل اقامت حضرت عصر(عج) است، موافق نیستند.
و آن را محل اشکال می‌دانند.

به خاطر اینکه هیچ دلیل دیگری مبنی بر صحت موضوع وجود ندارد. آنها نیز نمی نمی‌توانند حکایت جزیره خضرا را بپذیرند.

علامه سید جعفر مرتضی عاملی از منتقدان به این حکایت هستند. و اشکال‌های متعددی به آن می‌گیرند. از جمله مجهول بودن روای و انتساب آن به نویسنده.

در گذشته قبل از ورود صنعت چاپ، آن چیزی که سبب اعتماد به رساله‌های مکتوب خطی می‌شد اجازه‌ای بود که مؤلف کتاب به افراد شناخته شده می‌داد.

مثلا مرحوم مجلسی در جلدهای آخر بحارالانوار اجازه‌های خود برای نقل کتاب را ذکر می‌کنند و اینگونه نقل خود از کتاب‌های آنها را به صورت مستند بیان می‌کند.

ولی حکایت جزیره خضرا هیچ ارتباط مستندی با نویسندۀ آن ندارد و هیچ مدرک معتبری که از صحت انتساب آن به علی طیبی را نشان دهد وجود ندارد.

در ثانی کسی که نسخه را یافته معلوم نیست چه کسی است تا بتوان نسبت به او و صداقتش ابراز نظر کرد. دیگر اینکه یابندۀ رساله از کجا می‌دانسته که این نوشته مربوط به چه کسی است؟

به دلیل اینکه در متن نوشته توسط نویسنده این نام و نشان ذکر شده، یابنده نیز آن را به همان نام نسبت داده است. و می‌دانیم که چنین انتساب‌هایی فاقد ارزش علمی است. تنها نوشته‌هایی قابل استناد هستند که دارای سند موثق به نویسنده باشد.