توافق بلخ، شکستی تلخ برای ارگ

  • انتشار: ۵ حمل ۱۳۹۷
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 38694

توافق اخیر آقای نور با ارگ نشینان، دو چیز را به اثبات رسانید. اول، قاطعیت، ایستادگی، شهامت و خردمندی رهبر جوان و پر توان افغانستان، آقای ربانی. دوم، شکست تلخ و تاریخی و نابودی رؤیاهای بلندپروازانه، استبدادجویانه و انحصارطلبانه ارگ نشینان.

حاکمان ارگ نشین پذیرفتند که برای بلخیان، تنها بلخ ملاک تصمیم گیری است نه ارگ کابل. این اقتدار بلخ بود که افراد مورد نظر خود را به حیث والی، فرمانده امنیه و سایر مسؤلین امنیتی آن ولایت تعین و معرفی کرد. تفاوت اقتدار بلخ و ارگ کابل را در یک نکته دریابید. اقتدار بلخ در ظرف یکروز والی و فرمانده امنیه را معرفی کرد اما والی نام نهاد ارگ کابل، تا هنوز در کوچه های وزیر اکبرخان مسافر ومصروف حکومتداری فیسبوکی می باشد.

فراتر از آن، پیام این توافق در دو کلام خلاصه می شود. اول اینکه منبعد، هیچ شخص و نهاد جرأت و شجاعت حذف و نابودی دیگران و هیچ گروه و سازمان، خواست و اراده ملت را نادیده گرفته نمی تواند. دوم، اینکه خارجیان و حامیان بین المللی، به شکل کور کورانه و بدون درنظرداشت خواست و اراده مردم، هیچگاه شخص ویا فرد مورد نظر ایشان را بالای ملت تحمیل نمی توانند.

طبق ارزشهای دموکراتیک، این تنها ملت است که برای تعین حاکم، صلاحیت حرف اول و آخر را داشته باشد اما ارگ نشینان، در فقدان عقلانیت سیاسی و متکی بر سنجش های سرسری و نادرست، خودرا همه کاره مملکت جا زده بودند.

ارگ نشینان بعد از آنکه از تطبیق توافق نامه حکومت وحدت ملی شانه خالی کردند، به حذف رقبای سیاسی و برکناری منتقدین داخلی نظام، خیلی با سرعت و جرأت دست بکار شدند. بسم الله خان محمدی، ایوب سالنگی، عبدالعلی محمدی، عبدالرازق وحیدی، ستار مراد، حنیف بلخی، و نهایتأ احمدضیا خان مسعود را صرفأ بخاطر افکار وعقاید سیاسی ایشان، حذف و برکنار کردند.

برعکس، تحت نام شایسته سالاری خیالی، اشخاص سُست عنصر، ناخوانده، ضعیف الاراده و سال خورده مانند والیان کندز، بغلان، وردگ، لوگر، بادغیس و حتی وزیر بیسواد مخابرات را صرفأ بخاطر وجوه مشترک ایشان با ارگ، به وظایف وپست های بلند، مقرر کردند.

برجسته ترین وزیر کابینه، آقای صلاح الدین ربانی را براساس یک توطیه، سلب صلاحیت کردند، آقای جنرال دوستم را شکار دسیسه کردند، صدای رسای جوانان عدالتخواه کابل را با گلوله خفه کردند، جنبش روشنایی را از طریق انتحار و انفجار، تکه و پارچه کردند. افراد و اشخاصی را که حتی تعریف قانون وسیاست را بلد نیستند، به عنوان سفیر و وزیر، صاحب وظیفه کردند. جنایتکاران و زندانیان هراس افگن را بدون طی مراحل قانونی از زندان رها و رهبر آنها را از طریق پروسه تشریفاتی صلح خیالی وارد صحنه کردند. درنهایت، با تصرف نهادهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی، خیال استبداد و انحصار را در کله های ایشان زنده کردند اما غافل از آنکه سو به بیراهه کرده اند.

نتیجتأ، قاطعیت، ایستادگی، مردم سالاری و خردمندی رهبری جمعیت و آقای نور، مسیر حوادث را تغیر دادند. روند غیرقانونی حذف، نابودی و برکناری اشخاص را متوقف نمودند. و برای ارگ نشینان و جهانیان آموزش دادند که افغانستان، در آستانه روشنگری و ملت آن خواهان نظام قانونمند و طرف دار صلح، همدیگرپذیری و مردم سالاری هستند نه خواهان تک تازی، تعصب گرایی و استبداد جویی. از همین رو، توافق بلخ، برای ارگ نشینان به مثابه یک شکست تلخ، یادگار وماندگار خواهدماند.

محمدجواد رحیمی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟