تذکره الکترونیکی و اقلیت و اکثریتسازی دموکراتیک
- انتشار: ۱۶ حوت ۱۳۹۵
- سرویس: تیتر 2دیدگاه
- شناسه مطلب: 19200
همواره آبی را که از جوی رفته است میخواهیم برگردانیم و تیری را که از کمان رها کردیم، دوباره به دنبال برگرداندنش هستیم.
افغان بودن یا نبودن، مسأله تنها این نیست، اقلیت و اکثریتسازی مسأله اصلی است. اینکه چه کسی افغان است و چه کسی نیست، در سال 1382 باید مشخص میشد و کسانی را در لویهجرگه قانون اساسی نماینده میگرفتید که شما را در قانون اساسی افغان درج نمیکردند که امروز دیر است.
تصمیم و مصوبه انتقال برق ترکمنستان از مسیر سالنگ و محروم ساختن بامیان تا سی سال آینده و شاید الی الابد از نعمت برق از زیر سبیل معاون وقت رئیس جمهورتان و وزرای وقت تان در زمانش گذشت و هیچ چیزی نفهمیدند و پنجاه نفر از نمایندگان با سواد و بیسواد مجلس تان نیز آنرا در زمانش تأیید کردند، اما حالا جنبش به راه انداختهایم. پس از کشف خیانت و دسیسه برشنا توسط دلسوزان گمنامی چون جمعه امینی، نبی احمدی، محمد کیامهر و سایر فرزندان گمنام و خاکی خلق محروم که عددی حساب نمیکنید و پس از یکسال دویدن و ملاق زدن ایشان نزد نمایندگان و معاون رئیس جمهور و وزرا و دایر نمودن سمینار و…تازه فهمیدید که چه اتفاقی رخ داده است و معاون و وزیر و کیل ما چه دسته گلی به آب دادهاند.
آیا اینجا اشرف غنی بیشتر مقصر است یا معاون وقت، وزیر وقت و وکلای وقت و بر حال ما؟!
مسأله سومی نیز در راه است: ابزار دموکراتیک برای تمدید سلطه انحصاری و اثبات برادربزرگتری به کار گرفته خواهد شد. بیتردید، انسانیت هنوز در خاک ما غریب است و بنای این خاک بر خون بنا شده است و تعلق به هریک از هویتهای قومی نیز تعیینکنندهی میزان بهرهمندی افراد از فرصتها و مزایای اجتماعی و جایگاه و مناصب سیاسی بوده است.
تا کنون اگر در یک فضای مبهمِ اکثریت و اقلیت توهمی زیستهایم، از سال آینده به بعد، این اکثریت و اقلیت پشتوانهی علمی و آماری پیدا خواهد کرد. بدین ترتیب که نه تنها به نفع گروههای اقلیتپنداشتهشده آبی از آب تکان نخواهد خورد، بلکه با ابزار دموکراتیک و آماری و علمی، به اقلیت تبدیل خواهند شد. به عنوان نمونه، تقلیل حداقل پنجاه درصدی در جمعیت هزارهها با تصمیمهای دولتی و فرادولتی در راه است. از چهار قوم پرجمعیتتر کشور (پشتونها، تاجیکها، هزارهها و ازبیکها) هزارهها در آمارگیری پیش رو و همراه با دریافت تذکره الکترونیکی، اولا به سید و هزاره تقسیم خواهند شد (چون این خواست بخشی از خود سادات هزاره هم هست، اما سادات سایر اقوام جزو همان قوم شمرده خواهند شد و تصمیم نگرفته اند که سیدپشتون، هویت مستقل و غیرپشتونی برای خود تعریف کند. حکمتیار، سیاف و سایر سادات پشتون، پشتون ثبت خواهند شد و خواهان خروج از هویت قومی پشتونی نیستند، چنانکه سادات تاجیک نیز تاجیک، و سادات ازبیک هم ازبیک خواهند ماند. اما بخش اعظم سادات هزاره گویا تصمیم گرفته اند که جداگانه یک قومیت شناخته شوند (در اینجا موضوع قوم که یک هویت فرهنگی است با موضوع نژاد که یک پدیدهی خونی است، خلط صورت گرفته است). از سوی دیگر، ایلها و طایفههای درون هزاره را نیز دولت به عنوان یک قومیت جداگانه در نظر گرفته (شیخعلی، تیمنی و….). این در حالی است که حتا ایماقها و هزارهها در اساس یک قوم اند (به منابع و متون تاریخی کهن و نیز برخی آثار مستشرقین مراجعه نمایید). بدین ترتیب، از یک قوم چندین جزیره قومی ساخته شده است. گویا این اقوام نوظهور از دل یک قومیت، معطوف به «وغیره» در قانون اساسی است و حتما با آن اصطلاح مبارکه توجیه خواهد شد.
این در حالی است که غلجاییها (پنجاه درصد پشتونها) اساسا ترکتبار هستند و بسیاری از ایلها و طایفههای عربهای هندی (مانند استاد سیاف و…)، ایرانیتبارها (خانوادههای گیلانی، احدی و…)، هندیها (مجددیها و…) همه پشتون به شمار میروند.
از سوی دیگر، سهمگیری برادران پشتون ما از آن سوی خط دیورند در پروسهی دریافت تذکره، گسترده خواهد بود و زمینه هموار و حکومت در خدمت. اگر معیار انسانیت انسانها نباشد و خون و نژاد یا قومیت همچنان به عنوان تنها معیار حقوق شهروندی و حقوق سیاسی افراد قرار گیرد، همواره گرفتار خون و غرق در خون و لجنزار نژاد خواهیم بود و حتی با ابزار علم و آمار نیز میتوان جزیرهسازی نمود و اکثریت و اقلیت تولید کرد. دیده شود که حضرت استاد دانش، استاد محقق و دکتر عبدالله در این جزیرهسازیها و اکثریت و اقلیتسازیهای دموکراتیک چه نقش مثبت و منفی ایفا خواهند کرد و برای آینده چه میراثی باقی خواهند گذاشت.
دکتر شفق خواتی
نظرات(۰ دیدگاه)