تحقیر آمریکایی عمران خان

  • انتشار: ۲ اسد ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 67105
عمران خان

عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان، در سفر به واشنگتون، شدیدا تحقیر شد؛ به رغم آن‌که او به دعوت رسمی دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا به این کشور سفر کرد، ولی هیچ‌یک از مقامات امریکایی به استقبالش نرفتند.

اما همه چیز در تحقیر عمران خان، در سفر به امریکا خلاصه نشد، دونالد ترامپ، در اظهاراتش در دیدار با آقای خان، در مورد افغانستان نیز بسیار تحقیرآمیز سخن گفت. ترامپ گفت که او می تواند جنگ 18 ساله افغانستان را در 10 روز تمام کند؛ زیرا او برنامه دارد که می‌تواند افغانستان را از روی زمین پاک کند و 10 میلیون نفر را بکشد، اما نمی‌خواهد در این مسیر برود!

خوی استکباری آقای ترامپ، پیش از این نیز بارها و بارها در رفتار و گفتار او در مورد کشورهای دیگر، مهاجران و جمعیت‌های رنگین‌پوست، تبارز یافته است، اما آنچه او در مورد افغانستان بر زبان راند، اهانت‌آمیزتر از اظهارات و موضع‌گیری‌های پیشین وی در قامت رییس‌جمهور امریکا درباره دولت‌ها و مردمان غیر امریکایی بود. او بسیار زورگویانه و از موضعی، به بیان این سخنان سخیف، مبادرت ورزید که هم با معیارها و موازین عرف دیپلماتیک ناسازگار است و هم با واقعیت‌های جاری و موجود در افغانستان همخوانی ندارد.

امریکا به عنوان تنها ابرقدرت پرادعای جهانی، در هجده سال حضور نظامی ـ سیاسی گسترده خود در افغانستان، نه‌تنها به هیچ یک از اهداف و برنامه‌های اعلامی خود دست نیافته است، بلکه عملا شکست خورده و به اندازه چندین دهه از آن‌ها فاصله گرفته است.

گفتگوی مستقیم این ابرقدرت با گروهی که بار دیگر از خاکستر فروپاشی خود در سال 2001 سر برآورده و امریکا را با همه هیبت و هیمنه ابرقدرتی‌اش به زانو درآورده و مهم‌ترین پیش‌شرط مذاکراتش با ایالات متحده، خروج کامل نیروهای نظامی‌اش از افغانستان است، گویاترین سند شکست ابرقدرتی به نام امریکا در افغانستان است. این مذاکراتِ ناشی از شکست و عقب‌نشینی امریکا در افغانستان، به‌ویژه از این جهت برای طالبان اهمیت پیروزمندانه دارد که موجب ارتقای جایگاه این گروه از یک گروه تروریستیِ قرارگرفته در لیست سیاه امریکا و سازمان ملل، به جریانی مشروع و دارای وجاهت سیاسی گردید.

بر پایه همین واقعیت است که از نظر جمهور کارشناسان، آنچه تحت عنوان مذاکرات صلح امریکا و طالبان در قطر جریان دارد، برآمده از ناکامی امریکا در افغانستان است و صرفا با این انگیزه انجام می‌شود که این ابرقدرت بلامنازع جهانی، راه آبرومندانه‌ای برای نجات خود از باتلاق افغانستان بیابد. بر بنیاد همین استدلال است که مذاکرات قطر، حتی اگر به توافق صلحی میان امریکا و طالبان نیز منجر شود، به استقرار صلح و امنیت در افغانستان منتهی نخواهد شد؛ زیرا چنان توافق صلحی، تنها متضمن رهایی امریکایی‌ها از بحران افغانستان خواهد بود و لاغیر.

برای خود آقای ترامپ هم که سوداگری سوداندیش است، هیچ‌چیز مهم‌تر از این نیست که بار کمرشکن طولانی‌ترین جنگ امریکا در بیرون از مرزهای خود را هرچه زودتر به زمین بگذارد و آسیب‌های اقتصادی ناشی از این لشکرکشی بیهوده را به حداقل ممکن برساند. بر همین اساس است که ترامپ در دیدار با عمران خان گفت: «این مسخره است که امریکا 19 سال است در افغانستان حضور دارد و می‌جنگد. امریکا نمی‌خواهد پولیس باشد.»

حقیقت این است که امریکا می‌خواهد «پولیس» باشد، اما حضور هجده‌ساله نظامی این قدرت برتر جهانی در افغانستان، نشان داد که نمی‌تواند پولیس باشد. بر اساس این واقعیت میدانی، درک اظهارات آقای ترامپ مبنی بر حذف افغانستان از روی زمین، صورت معکوس به خود می‌گیرد؛ گو این‌که آقای ترامپ به درستی دریافته است که به موازات طولانی‌تر شدن عمر حضور نیروهای امریکایی در افغانستان، روند کاهش عمر ابرقدرتی ایالات متحده نیز شتاب فزاینده‌ای خواهد گرفت و نهایتاً به نابودی خود امریکا منجر خواهد شد. این، سرنوشت نهایی همه ابرقدرت‌های متجاوز به افغانستان است.

نویسنده: راحل موسوی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟