تجربه توافقی دیگر

  • انتشار: ۲۹ ثور ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 86166

در نقد و نفی توافق سیاسی داکتر غنی و داکتر عبدالله می توان بسیار نوشت و همه واقفیم بار کجی که در انتخابات ریاست جمهوری نهاده شد با توافق سیاسی به مقصد نرسیده است و همچنان کج دار و مریض به ناکجاآباد در حرکت هستیم. اما رسیدن به توافق از چندین بعد اهمیت دارد که در ذیل به آنها اشاره می شود.

۱- باید این واقعیت از همین ابتدا پذیرفته شود که توافق انجام شده مهار قدرت با قدرت بود و هیچ ارتباطی با قانون اساسی نداشت. موازنه ایجاد شده وقتی قانون حاکم نیست پذیرفته تر از هر مکانیسم دیگری است. امیدوارم تحولات آتی ما را به سمت پایبندی به قانون هدایت کند.

۲- بر خلاف ۲۰۱۴ که لحظه به لحظه توافق سیاسی با میانجیگری ایالات متحده پیش برده شد این بار جامعه جهانی هم ما را به حال خود گذارد و اگر چه توافق انجام شده در پرتو چراغ سبز خارجی انجام می شود اما کاملا موازنه قدرت داخلی در آن اعمال شده است و از این لحاظ اصیل است.

۳-توافق نامه ۲۰۱۴ روی یخ نوشته شد و پیش فرض برای توافق جدید هم کشمکش های بر سر ۵۰ -۵۰ هست، با این تفاوت که طالبان و فشار بیرونی حیطه و ابتکار عمل را محدود کرده است.

۴-این توافق برنده واقعی ندارد، آقای غنی از هر حربه ای استفاده کرد تا انتخابات تقلب زده را رسمیت بخشد که نشد. تلاش کرد تا تیم رقیب را از هم بپاشاند و مشروعیت بین المللی را احراز کند و مورد تردید قرار نگیرد که در این مسیر نیز موفق نشد. داکتر عبدالله هم تنها می تواند ریسمان مصلحت نظام را چنگ بزند و خدا را شکر کند که حامیان داخلی، او را تنها نگذاشتند و از خیر ادعاهایی که به شدت نیاز به صیانت داشت با این توافق گذشت.

۵- همانطور که نزدیک به دو دهه قبل به دموکراسی پرتاب شدیم و مولفه ها و هنجارهای آن را نفهمیدیم و به شکل صوری فقط مواردی نظیر انتخابات را در حد برگزاری نمادین مناسک دموکراتیک، بدون ثمر انجام دادیم، می توان احساس کرد که در عدم آگاهی به سرعت در موج بازگشت از دموکراسی قرار داریم.

محمد موسی جعفری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟