تبصره‌ای در باره‌ی موضع «دانش» و «خلیلی» در قبال سخنان حلیم تنویر

  • انتشار: ۲۰ قوس ۱۳۹۸
  • سرویس: تیتر 2دیدگاه
  • شناسه مطلب: 72139
سرور دانش و خلیلی

استاد دانش اعلامیه و موضع مشخصی در قبال سخنان حلیم تنویر نداشته‌است. اما در سخنرانی‌ای بی‌آنکه از حلیم تنویر نام بگیرد اشاره به سخنان تنویر می‌کند و می‌گوید هر چند مدت، یکبار از ذهن افراد آلوده به ویروس نژادگرایی به نژادگرایی دامن زده می‌شود. سخنان تنویر را دارای خاستگاه و مبنای سیاسی نمی‌داند، بلکه می‌گوید گاهی افراد چنین سخنانی می‌گوید.

استاد دانش می‌گوید نژادگرایی تنها در افغانستان نه در دنیا و اروپا مطرح است. اما نمی‌گوید که در اروپا و دنیا با نژادگرایان چگونه برخورد می‌شود و در افغانستان چگونه برخورد می‌شود. بنابراین می‌خواهد نصحت کند که نژادگرایی همه‌جا وجود دارد، جدی نگیرید. بازهم همان توصیه‌ی خود را که در باره‌ی «منطق بینی امرالله خان» کرده بود، تکرار می‌کند.

استاد دانش مثل معلم در صنف خیلی بی‌غرضانه چند سخنی در باره‌ی نژادگرایی و حقوق بشر و جاهلیت عرض می‌کند اما فراموش می‌کند که او معاون ریاست‌جمهوری جمهوری اسلامی افغانستان است و در قبال نژادگرایی از نظر قانونی مسوولیت دارد! آیا سکوت حکومت در قبال نژادگرایی و… حمایت از نژادگرایی و… نیست؟

استاد خلیلی از نشانِ حزب وحدت اعلامیه‌ای علیهِ سخنان حلیم تنویر ارایه می‌کند. این اعلامیه در پنج بخش ارایه شده‌است؛ موضع قانونی و صراحتِ اخلاقِ حقوق بشری و مدنی دارد اما بسنده نیست.

در بخش نخست گفته می‌شود سخنان حلیم تنویر حذف‌گرایی است، باید از نظر قانونی به سخنان او رسیدگی شود و از نظر مدنی به سخنان او اعتراض شود.

در بخش دوم گفته می‌شود، سخنان تنویر دیدگاهِ فردی نه بلکه پشتوانه‌ی نظری و سیاسی نژادگرایانه دارد که این دیدگاه خطرناک است. در بخش سوم از دولت می‌خواهد به سخنان تنویر، موعظه‌گرایانه برخورد نکند، باید در قبال سخنان تنویر عملکرد قانونی انجام بدهد. در بخش چهارم از مردم می‌خواهد که به سخنان تنویر اعتراض کنند. در پخش پنجم می‌گوید که ما (حزب وحدت) در کنار مردم این اعتراض را به پیش می‌بریم.

درکل موضعِ اعلامیه‌ی حزب وحدت همه‌جانبه است اما بسنده برای این نیست‌که حزب وحدت به‌عنوان یک حزب می‌تواند جدا از مردم نیز اعتراض و بحث قانونی و حقوقی سخنان ضد حقوق بشری حلیم تنویر را به پیش ببرد. معنای بخش آخر اعلامیه می‌تواند این باشد که اگر مردم اعتراض نکند ما کاری انجام نمی‌دهیم.

جناب استاد خلیلی مردم همیشه از شما، از استاد محقق، از استاد دانش و… حمایت کرده‌اند. حمایت مردم از شما برای این بوده که شما بتوانید از حقوق و حیثیت بشری مردم پاسداری کنید. استاد دانش نصحت می‌کند و می‌گوید که کته‌گی جان تان جور باشد، بحث بینی امرالله خان و سخنان تنویر در جان جور چندان تاثیری ندارد، زیرا مهم این است‌که سر تان سلامت باشد. شما می‌گویید مردم در میدان بیاید و ما را سر شانه‌ی خود بالا کند که ما اعتراض مردم را به پیش ببریم. حزب وحدت و شما در میدان بیایید؛ مردم حتما از حق حمایت می‌کنند.

قبلا یادداشتی در باره‌ی استاد دانش و مردم هزاره نوشته بودم، دکتر محمدجان ستوده نظر داده بود که یسنا تو را کِی هزاره گفته و تو را کِی نماینده هزاره گرفته که از استاد دانش و هزاره سخن می‌گویی. برای این‌که بازهم کسانی از بین قوما چنین سخنی را نگویند؛ تاکید می‌کنم من هرچه را در باره‌ی مسایل اجتماعی و سیاسی می‌نویسم از جایگاهِ شهروندی خود می‌نویسم. موضوع هزاره برای من موضوع حقوق بشری است نه موضوع قومی‌ای‌که من از نظر تباری به این قوم تعلق دارم. از تعلق تباری‌ام به هزاره دیدگاهِ مثبت و منفی‌ای ندارم. فقط از نظر واقعیت جامعه‌شناسی قومی و فرهنگی هزاره استم؛ ادعایی بیشتر از این ندارم، در پی تصرف جایگاهِ قومی کسی نیستم، علاقه‌ای به جایگاهِ قومی ندارم و نمی‌خواهم از نظر جایگاه قومی به نام، نان و آب برسم.

نویسنده: یعقوب یسنا

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟