بستر ناهموار نقد در افغانستان
- انتشار: ۱ میزان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 94898
از آنجا که افغانستان هنوز استانداردهای ملیتسازی را پاس نکرده است، هر نوع نقد تاریخی، دشمنی با اقوام تلقی میشود.
اگر امیر تیمور نقد شود، عدهای آن را دشمنی با خود میدانند. اگر چنگیزخان نقد شود، عده دیگری غوغا به پا میکنند. اگر احمدشاه دُرانی و جانشینانش، نقد شوند، بر مذاق عدهای خوش نمیآید. این هاله تقدّس، اطراف شخصیتهای معاصر را نیز احاطه کرده است.
اگر عملکرد آیتالله محسنی مورد واکاوی قرار بگیرد، عدهای ناراحت میشوند. اگر کارنامه استاد مزاری به بررسی گرفته شود، شماری دیگر، برافروخته میشوند. اگر رفتار استاد ربانی و احمدشاه مسعود و سایرین در بوته نقد قرار بگیرد، واکنش شماری را به دنبال دارد. حتی اکنون برای نجیبالله هم حریم مقدسی به وجود آوردهاند که نقد او را نیز دشوار کرده است.
سازههای ملیت در افغانستان چنان ناقص است که اگر پای انتقاد از یک کشور خارجی مثل آمریکا، پاکستان و ایران نیز به میان بیاید، بلافاصله حامیانی از بین افغانستانیها پیدا میشوند و به طرفداری از آنها جبهه میگیرند. گویا بافت و ساختار انسانی و جمعیتی افغانستان هزارپاره است که هرپاره دل در گرو کسی و جایی دارد. خلاصه این که بستر نقد در افغانستان هموار نیست و اگر نقاد متوجه این ناهمواری نشود، به زمین میخورد.
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)