برنامه بایدن برای جنوب آسیا طالبان را در افغانستان به قدرت می رساند

  • انتشار: ۳۱ حمل ۱۴۰۰
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 110986

ابتکار بایدن در جنوب آسیا اساسا بر چهار همسایه مجاور ما متمرکز شده است: چین، افغانستان، ایران و هند. در این برنامه هند به عنوان همکار استراتژیک ایالات متحده امریکا نقش نیابتی را بازی می کند. تحولاتی که در چارچوب برنامه بایدن برای جنوب آسیا اتفاق می افتد تاثیر مهمی بر منافع امنیت ملی پاکستان خواهد داشت اما از سویی می تواند یک فرصت برای تعیین یک هدف تازه برای خودمان تلقی شود تا از خشونت و جنگی که دهه هاست بر دنیای اسلام تحمیل شده خلاص گردیم.

چین

امریکا در حال شکل دهی یک «اتحاد جنگ سرد» علیه چین می باشد و دیگر کشورها را وادار می کند به این اتحاد بپیوندند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، به اروپا تفهیم نموده در ازای حمایت امریکا هیچ توافق نامه سرمایه گذاری با چین امضاء نکند. این درخواست ایالات متحده امریکا اما با واکنش های شدید در اروپا مواجه شده است. آنگلا مرکل، نخست وزیر آلمان، به طور خاص این «سیاست خصمانه گروهی» علیه چین را محکوم کرده است.

انگلا مرکل گفت:«چه ترامپ باشد و چه بایدن، هردویشان در حقیقت یکی ست. تفاوت اساسی در نگرش آنها نسبت به توسعه و پیشرفت چین دیده نمی شود. ترامپ رفته است و نباید خوشحال باشیم که بایدن در قدرت است. نباید با خنده خوش آمد بگوییم.»
وی افزود:« آلمان در هیچ اقدامی به رهبری امریکا که با هدف محاصره و سرکوب چین صورت گیرد، شرکت نمی کند. دیگر کشورها هم نباید در این رفتار هژمونیک شرکت کنند. این تندترین اظهارات علیه پیشرفت یک کشور است. آلمان معتقد است چین حق پیشرفت دارد. ما تحت فشار آمریکا طرف های خود را انتخاب نمی کنیم چون این شکل تازه ای از استبداد بین المللی ست. قرارداد سرمایه گذاری تازه چین-آمریکا قوی ترین حمایت و تضمین برای اروپا به شمار می رود. اروپای غربی به طور عمومی از این دیدگاه حمایت می کند.»
افغانستان

توافق نامه صلح دوحه که در زمان ترامپ بین امریکا و طالبان امضاء شده بود اکنون به بن بست خورده چون دولت بایدن خواهان بازنگری و اصلاح آن است. این در حالی ست که طالبان خود را متعهد به مفاد این توافق می دانند. امریکا از طالبان می خواهد با تمدید حضور نیروهای خارجی و آتش بس موافقت کنند، چیزی که ممکن به نظر نمی رسد. طالبان در عزم خود برای به دست آوردن آزادی شان پس از چهاردهه راسخ هستند و با زمان تحت فشار قرار نگرفته اند.

جهاد طالبان به نقطه اوج رسیده و همان طور که قرآن کریم در سوره الحشر آیه چهارده می فرماید:«آنها بر جنگ با شما جمع نمی شوند مگر در قریه های محکم حصار یا از پشت دیوار(دشمنی مکر و حیله و جاسوسی). کاروزار بین خودشان سخت است. شما آنها را جمع و متفق می بینید در صورتیکه دلهاشان سخت متفرق است زیرا آنها قوم دارای فهم و عقل نیستند.»

هسته اصلی جنگجویان طالبان را جوانانی تشکیل می دهند که در سایه جنگ بزرگ شده اند. آنها تحت فرماندهی واحد ملا هبت الله که سه منطقه جنگی در خاک افغانستان را تحت کنترل طالبان درآورده است، می جنگند. ملا یعقوب، فرزند ملا عمر، فرماندهی ولایات شمالی افغانستان را برعهده دارد. سراج الدین حقانی فرماندهی ولایات جنوبی را انجام می دهد و فرماندهی زون مرکزی به عهده ملا هیبت الله ست که کار هماهنگی تمام مناطق جنگی در افغانستان را انجام می دهد. این سه جبهه جنگی در کل توانسته است هشتاد درصد از مناطق افغانستان را تحت کنترل طالبان درآورد و قوانین طالبانی در این مناطق تطبیق می گردد. اگر نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند، طالبان بدون ترس از حملات هواپیماهای بدون سرنشین و دیگر حملات هوایی آزادی عمل و جابه جایی پیدا می کنند. طالبان در این صورت در عرض چند هفته می توانند مخالفینی چون «داعش، تحریک طالبان پاکستان، جنگ سالاران و میزبانان و عاملان جنگ نیابتی دشمن» سرنگون نموده امارت اسلامی خود را تاسیس کنند. اگر نیروهای خارجی در اول ماه می ۲۰۲۱ افغانستان را ترک نکنند، طالبان برای تحکیم قدرت خود در مناطق تحت کنترل، حملات تهاجمی حداکثری خود را راه اندازی خواهند کرد و حکومت افغانستان را در شهرها و قریه جات تحت فشار شدید قرار می دهد.

ایران

ایران نزدیک به چهاردهه است که تحت سیاست فشار حداکثری امریکا بیشترین بی رحمی ها و شیطنت های امریکا را تجربه کرده اما با توسل به اصول اسلامی چون «عدالت، فداکاری و افتخار» توانسته محکم روی پای خود بایستد. براساس اظهارات رهبر ایران این کشور تمام تعهدات خود در توافق نامه برجام را انجام داده است. اگر امریکا خواهان بازگشت ایران به برجام می باشد، باید تمام تحریم ها علیه ایران را بر دارد. امریکا همچنین نیک می داند که نمی تواند پیمان ورشو را تطبیق کند چون تهدید وجودی برای اسرائیل را در پی خواهد داشت.

همکاری استراتژیک بیست و پنج ساله تازه امضا شده میان چین و ایران عملا سیاست تحریم امریکا و استراتژی ژئو-اقتصادی بایدن برای جنوب آسیا را خنثی کرده است. این همکاری استراتژیک سیاست های هژمونیک امریکا در منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده و می تواند امریکا را وادار کند سیاست تازه همکاری مبتنی بر عدالت با ایران را در پیش گیرد. همکاری استراتژیک ایران و چین و پروژه هایی چون «کریدور اقتصادی چین-پاکستان که گل سرسبد پروژه یک کمربند و یک جاده می باشد، متوقف نمی شود و به سمت غرب توسعه خواهد یافت. این پروژه ها با اهداف مشترک و محورهای استراتژیک می تواند منافع خوبی برای تمام کشورهای دخیل رقم بزند و در مقابل تمام توطئه ها حالت بازدارندگی داشته باشد.

هند

هند به عنوان شریک دفاع استراتژیک ایالات متحده امریکا متعهد است رشد و توسعه چین را کنترل کند. دهلی نو از خاک افغانستان حملات تروریستی زیادی را علیه پاکستان انجام خواهد داد و خشونت هایش در کشمیر که به طور غیرقانونی آن را تحت تصرف خود دارد، را ادامه می دهد. امریکا متعتقد است کشمیر یک موضوع داخلی هند می باشد.
این تحولات الگوی امنیت جمعی پاکستان را تعیین و آن را حفظ می کند. با تاسیس امارت اسلامی طالبان در افغانستان و در همکاری با انقلاب اسلامی ایران اساس قدرت جهان اسلام ریخته می شود و این خود می تواند تمام توطئه ها و خشونت ها را شکست داده از بین ببرد.

برنامه بایدن برای جنوب آسیا همچنین قصد دارد دوستی پاکستان با چین را نیز محک بزند. چین سالهاست که در گرما و سرما در کنار پاکستان ایستاده و نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار در شش سال اخیر در پاکستان سرمایه گذاری کرده است.
همکاری پاکستان و چین عمیق تر از عمیق ترین دریاهاست اما همکاری استراتژیک تازه امضا شده میان ایران و چین نشان می دهد که پکن قصد ندارد به طور کامل به پاکستان که توازن اقتصادی اش از کنترل خارج شده، اعتماد کند.

پاکستان به یک تیم معتبر نیاز دارد و در حالیکه پنجاه درصد از زمان «تحریک انصاف پاکستان» گذشته هنوز موفق به ایجاد این تیم معتبر نشده است. یادتان باشد که برده های مدرن نه در زنجیر که زیر قرض و بدهی می باشند.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟