بازی برد برد یا باخت باخت؟!
- انتشار: ۲ میزان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 95037
جمعیت شیعیان افغانستان به اندازه جمعیت سوئیس و برابر با جمعیت اسرائیل است. به صراحت قرآن کریم و به موجب منشور جهانی حقوق بشر، همچنین بر اساس میثاق حقوق سیاسی و مدنی و میثاق حقوق اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و دیگر اسناد حقوق بشر، بنیآدم، از آن جهت که بنیآدم و انسان است، چه کم یا زیاد؛ دارای حقوق اساسی، ذاتی و سلبنانشدنی است.
شیعیان افغانستان نیز از این قاعده بیرون نیستند و از همین حقوق اساسی و پایه برخوردارند. کسی این حقوق را به شیعیان افغانستان با این جمعیت عظیم، هدیه ندادهاست که اگر نخواست آن را پس بگیرد. در عینحال شیعیان ترسی بهخود راه نمیدهند و حقوق مسلم خود را از کسی گدایی نمیکنند و نزد هیچ مرجعی، التماس نمیکنند؛ در گفتوهای صلح، این حقوق با تمام ویژگیهای خود، بدون کم و کاست، با حسننیت و برای ساختن یک آینده بهتر، یا پذیرفته میشود؛ در آن صورت شاهد صلح و همزیستی مسالمتآمیز و کثرتگرایی در کشور خواهیم بود یا به رسمیت شناخته نمیشود آن وقت بار دیگر شاهد تداوم منازعه و جنگ به شکل دیگر و به گونه خشنتر خواهیم بود. نزدیک به نیم قرن است که در این کشورِ گرسنه، خشونتزده و گرفتار در دام خودکامگی قبیلهای، به دلیل تبعیض، فقدان عدالت و برابری جنگ است؛ اگر برخی به اشتباه فکر میکنند که هنوز وقت آن نرسیده است تا عدالت حاکم گردد و همه از حقوق همسان برخوردار باشند؛ پس هیچ باکی نیست که حداقل یک قرن دیگر نیز جنگ باید ادامه پیدا کند، تا حداقل نسلهای آینده بفهمند که جنگ به معنای واقعی راه حل نیست و حقوق همه باید در زیر چتر صلح، بهصورت مساوی مد نظر قرار گیرد.
پایههای صلح یوغ بردگی نیست و از عقلانیت به دور است که صلح به قیمت بردگی عملی اقلیت یا اقلیتها تمام شود. صلح؛ یعنی برابری، برادری و به رسمیت شناختن حقوق همهی شهروندان یک کشور. تنها در این صورت است که همه بر روی سکوی پیروزی قرار میگیردند و همهی طیفها برنده محسوب میشوند؛ اگر غیر این باشد پس صلح نیست. در فقدان صلح و تداوم منازعه، همه بازندهاند، اهتمام و تلاش در جهت باخت همه، نهایتِ بلاهت است.
دکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)