اگر طالبان به کابینه راه داده شوند…

  • انتشار: ۲۰ جدی ۱۳۹۳
  • سرویس: دسته بندی نشده
  • نویسنده: عبدالعلی رضایی
  • شناسه مطلب: 2519

ریاست جمهورى گزارش هایی در زمینه اینکه رییس جمهور اشرف غنی سه وزارت را به طالبان پیشنهاد کرده است، بى بنیاد خواند.

بى بى سى به نقل از منابع نزدیک به رییس جمهور غنى گفته است که طالبان خواست او را مبنی بر اشتراک در کابینه دولت وحدت ملی رد کرده ‌اند.

بر اساس این گزارش رئیس جمهور غنى پیشنهاد وزارت هاى انکشاف دهات، حج و اوقاف و سرحدات و قبایل را به طالبان کرده و امیدوار بوده که در کابینه ملا عبدالسلام ضعیف؛ سفیر پیشین طالبان در پاکستان، وکیل احمد متوکل؛ وزیر خارجه رژیم طالبان و غیرت بهیر؛ یکى از اعضاى ارشد حزب اسلامى به رهبرى گلبدین حکمتیار شرکت داشته باشند.

یک منبع نزدیک به طالبان به بی‌ بی ‌سی گفته که موافقتنامه‌ های امنیتی که حکومت با کشورهای خارجی امضا کرده و بر مبنای آن شماری از نیروهای خارجی بعد از سال ۲۰۱۴ در افغانستان باقی می‌ مانند، از موانع بزرگ بر سر راه مذاکرات صلح است.

اما نظیف الله سالارزى؛ سخنگوى رییس جمهوری گفته که این گزارش دور از حقیقت و بى بنیاد است.

اگر صرف نظر از اصرار بی بی سی و انکار دولت افغانستان نسبت به موضوع مشارکت طالبان در کابینه دولت وحدت ملی، نگاه کنیم و این امر را به عنوان فرضیه ای هرچند نامحتمل اما عملی در نظر بگیریم، چه اتفاقی برای سیاست و حکومت در افغانستان خواهد افتاد؟

پیش از این نیز تلاش هایی از سوی حکومت آقای کرزی برای مشارکت دادن عناصری از طالبان در ترکیب قدرت، در جریان بود؛ اما این تلاش ها هرگز راه به جایی نبرد و ظاهرا در همه موارد نیز این طالبان بودند که به این امتیازها به دیده حقارت نگریسته و از پذیرش آن سر باززدند.

این بار نیز دست کم بر پایه همین گزارش مردود و مشکوک بی بی سی، حکومت حاضر به دادن امتیاز به آن گروه برای مشارکت در قدرت بوده و هنوز هم هست؛ اما آنها از قبول آن خودداری و حتی آن را رد کرده اند؛ بنابراین، به نظر می رسد طالبان یا چشم به امتیازهای بزرگتری دوخته اند و یا اصولا رهبری این گروه، تصمیم گیرنده اولی و نهایی در این زمینه نیست.

به نظر می رسد دولت افغانستان دست کم در زمان آقای کرزی، در بدل امتیازهایی که قرار بود به طالبان داده شود، فقط یک خواسته داشت و آن پذیرش صلح و ترک مخاصمه با دولت افغانستان بود؛ خواسته ای که اگر تحقق پیدا می کرد، دیگر تعبیری به نام «طالبان مسلح» معنا نداشت.

اعطای کرسی های دولتی به طالبان در بدل این خواسته، چیزی نیست که سران آن گروه و یا حد اقل حامیان سیاسی آنها در کشورهای منطقه را راضی به قبول این پیشنهاد کند.

اگر سلاح را از طالبان بگیریم، دیگر طالبان، طالبان نیست. طالبان با سلاح متولد شده اند، با سلاح به زندگی خود ادامه می دهند و از رهگذر تکیه بر اسلحه است که اکنون همه توجه دولت های پیشین و کنونی افغانستان، معطوف به صلح با آن گروه است.

از سوی دیگر، اگر طالبان همزمان اجازه داشته باشند؛ تا هم کرسی قدرت دولتی داشته باشند و هم حق داشتن سلاح و نیروی مسلح، در آن صورت، فرماندهان پیشین مجاهدین نیز می توانند چنین حقی را مطالبه کنند و این یعنی سقوط کشور به کام هرج و مرج، بی ثباتی و تفنگ سالاری غیر قابل مهار که به کاهش شدید سلطه و کنترل دولت مرکزی بر سراسر کشور منجر خواهد شد.

اما به نظر می رسد طالبان، صلح و سلاح را باهم می خواهند.

آنها به این ترتیب می توانند همزمان با آنکه وزارت و ولایت دارند، با حفظ سلاح، نفوذ و قدرت خویش را هم توسعه دهند و در نهایت، به تشکیل همان چیزی که حکومت مبتنی بر شریعت می خواهند نایل آیند!

در غیر آن، چند وزارت و چند ولایت، چیزی نیست که آن گروه را به زمین گذاردن سلاح های خود، دلگرم کند.

از سوی دیگر، حکومت کنونی با محدودیت های بیشتری نسبت به حکومت کرزی در زمینه دادن امتیاز به طالبان مواجه است؛ زیرا نیمی از حکومت عملا در کنترل مجاهدینی است  که سابقه ضدیت و جنگ با طالبان را دارند؛ بنابراین، میدان مانور اشرف غنی برای جلب نظر و توجه طالبان، نسبت به کرزی، بسیار محدود است.

 

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟