انتحار سیاسی ترامپ؛ پیام ها وپیامدها

  • انتشار: ۱۸ قوس ۱۳۹۶
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 34143

خاورمیانه جدید، رویای دیرینه سیاستمداران آمریکا برای این منطقه ژئواستراتژیک، ژئواکانومیک بسیار حساس ومهم بوده وهست. خاور میانه جدید با تضعیف وسقوط حکومت های عربی مانند سوریه، عراق، لیبیا، مصر و.. می توانست منافع کلان امریکایی هارا در منطقه تامین کند. خاورمیانه جدید با ایجاد بحران در این منطقه حساس تاسیس می گردید.

مدیریت بحران برای تثبیت ونهادینه نمودن خواست های آمریکا از یکسو وتجهیز گروه های افراطی تکفیری برای ایجاد بحران وآشوب از جانب دیگر بعنوان ابزار این نقشه جدید است.

آمریکایی ها در بخشی از این نقشه « خاورمیانه جدید» موفق شدند برخی حکومت های عربی را ساقط و برخی دیگر را تضعیف نمایند اما نتوانست به تمام اهداف خود در این نقشه برسد.

سوریه و عراق نقش اساسی در این راهبرد ونقشه داشت با سقوط بشار اسد وحاکم شدن یک حکومت ملوک الطوایفی یا حکومت وابسته مرزهای امنتیی اسراییل تا صدها کیلومتر گسترش می یافت واین امر می توانست رضایت یهودیان ثروتمند وصاحب نفوذ در آمریکا را فراهم نماید، و موجب رضایت همکار وشریک استراتژیک آمریکا گردد.

ظهور گروه داعش در عراق می توانست آن کشور را به حکومت تضعیف شده وبحرانی تبدیل کند وعملا جز وابستگی به آمریکا راه دیگری برای ادامه حیات سیاسی نداشته باشد .

ایران بعنوان دشمن ایدئولوژیک ومانع اصلی نقشه های  آمریکا در محاصره جغرافیای قرار می گرفت و فشارهای اقتصادی وامنیتی می توانست ضربات بیشتری به ایران وارد نماید.

این محاسبات خاورمیانه جدید که در آن منافع آمریکا تامین واسراییل ژاندارم منطقه می گردید؛ اما این مقدمات آنگونه که آمریکایی ها می خواست اجرا نشد.

محاسبات آمریکایی ها در اجرای نقشه خاورمیانه جدید با خطاهای فاحش مواجه شد سوریه در مقابل فشار گروه های تروریستی نشکست و ایستاد، عراق متحدانه تر از قبل با افراط به مبارزه برخواست؛ با تشکیل محور مقاومت نقشه سیاسی خاورمیانه جدید با شکست مواجه شد، سوریه وعراق گرچه رنج های فراوان را تحمل نمودند، اما همچنان به پا ایستاده اند؛ گروه های تکفیری نه تنها نتوانستند آنگونه که باید نقش خود را ایفا نمایند بلکه از زمین بازی حذف شدند وپرچم سیاه داعش برای همیشه درعراق و شام دفن شد.

مرحله بعدی نقشه تجزیه برخی کشورهای هدف بود اعلان همه پرسی در کردستان آغاز مرحله بعدی بود که بازهم با اتحاد سه کشور ایران – ترکیه وعراق در نطفه خفه شد وثمری نداشت.

با این شرایط و باتوجه به ویژگی های شخصیتی ترامپ انتظار می رفت دست به عملیات اتنحاری در فضای سیاست بزند. اعلام بیت المقدس بعنوان پایتخت اسراییل  عملیات انتحاری بسیار بزرگتر از بمب مادر ساخت امریکاست که قدرت تخریب آن می تواند منطقه را با بحران جدی مواجه نماید.

شخصیت ورفتار سیاسی ترامپ

ترامپ شخصی بی پروا ، مغرور ، ناپخته در سیاست و غیر قابل پیش بینی است؛ به همین علت نمی توان رفتار سیاسی ترامپ را با شاخص های معمول سیاسی و دیپلماسی مورد تجزیه وتحلیل قرار داد. او در تبلیغات انتخاباتی نیز بارها وبارها رفتار غیر معمول از خود نشان داد اما خاصیت وماهیت جامعه و دولت سرمایه داری این اقتضا را دارد که یک شخص ثروتمند می تواند کرسی های سیاست را با پله های پول وثروت بالا برود.

یکی از وعده های انتخاباتی ترامپ برسمیت شناختن بیت المقدس بعنوان پایتخت رژیم اسراییل بود گرچه این تصمیم سالهاست که در دولت های امریکا گرفته شده بود اما روسای جمهور آمریکا شرایط را برای این تصمیم مساعد نمی دیدند.

ترامپ به سیاست نگاه سوداگرایانه دارد؛ برای او خواست ثروتمندان یهودی امریکا که طرفدار اسراییل هستند بیشتر از منافع عادی امریکا ارزشمند است.

فشار ثروتمندان یهودی طرفدار اسراییل در آمریکا و ویژگیهای فردی ترامپ که روحیه تمامیت خواهی وسلطه مطلق دارد، سبب شد که  تصمیم بسیار جنجالی وخطرناک را اتخاذ نماید.

ترامپ علیرغم اینکه تلاش می کند خودش را شخصیت مستقل جلوه دهد هرگز مستقل نیست وتحت تاثیر ثروتمندان صهیونستی در آمریکاست.

وضعیت جهان اسلام

به نظر نگارنده مهمترین عامل تصمیم ترامپ برای برسمیت شناختن بیت المقدس بعنوان پایتخت رژیم اسراییل وضعیت ناهنجار وتاسفبار در جهان اسلام است.

عراق ، سوریه ، لیبیا ومصر کشورهای که دارای ارتش های منظم وقدرتمند بودند در تحولات چند سال قبل یا ساقط ویا کاملا تضعیف شده اند.

عربستان سعودی، امارات در سناریوی دیگر اولویت سیاست خود را مخالفت با ایران قرار داده اند؛ ورابطه های پشت پرده سعودی ها با رژیم اسراییل نشانگر توطئه سیاسی در منطقه است.

دشمنی اعراب واسراییل در حال تبدیل شدن به دشمنی اعراب  با ایران است؛ سعودی ها در یک ائتلاف نظامی کشور دیگر اسلامی بنام یمن را در سخت ترین شرایط اقتصادی وامنیتی قرار داده است.

وضعیت جهان اسلام به اندازه اسف بار است که کشورهای اسلامی حتی توان اینکه سفرای خود را از آمریکا برسم اعتراض بخواهند وسفیر آمریکا را احضار کنند را ندارد.

سوگمندانه وشرمسارانه باید گفت که حتی توافق نانوشته و پشت پرده سعودی ها با امریکا توان متحد شدن جهان اسلام را کاهش داده است.

همین چند روز قبل روابط پشت پرده عربستان واسراییل خبرساز شد و چند روز بعد تصمیم ترامپ اعلان شد، نمی توان بدون پشت پرده روابط کشورهای اسلامی عربی با آمریکا واسراییل به موضوع مهم ومقدس بیت المقدس پرداخت.

نقش سعودی ها در همکاری با آمریکا

سعودی ها در تحولات خاور میانه نقش نوکر آمریکا را بازی نموده است؛ تمویل وحمایت از گروه های تکفیری تروریستی در سوریه وعراق، رابطه پنهانی با اسراییل ، حمله وتجاوز نظامی به یمن ، دشمنی با ایران نشانه های از همکاری نزدیک سعودی ها با آمریکاست.

آمریکا با یک اسلام پر از اختلاف ، فرسوده، دشمن همدیگر ووابسته به خودش مواجه است ؛ طبیعی است که تصامیمی اتخاذ می کند که برای مسلمانان ناگوار وتلخ است.

آمریکایی ها توانسته است موجی از دشمنی با ایران را به جای اسراییل در منطقه رهبری کند وتنش های میان دو کشور مهم اسلامی (ایران، عربستان) روبه افزایش است.

سعودی ها در یک اقدام بی شرمانه بیت المقدس را وارد معامله سیاسی نموده وبخاطر رسیدن به اقتدار نظامی در منطقه پیش فروش نموده است. به همین علت نمی توان از سعودی ها وهمپیمانان آنان عکس العمل قابل توجه را انتظار داشت .

حال پرسش اینستکه این بار غربی ها می توانند نقشه خود را وسعودی ها نقش خود را بخوبی بازی کنند یا اینبار هم محور مقاومت اقدامات غربی هارا با شکست مواجه خواهد نمود.

اگر کشورهای اسلامی در یک اقدام متحدانه روابط دیپلماتیک خود با ایالات متحده را قطع کنند می توانند این روند را به نفع فلسطین ومسلمانان رقم بزنند؛ محکومیت های نمایشی ودیپلماتیک تنها شانه خالی کردن از زیر بار مسولیت است وبس.

پیامد های تصمیم ترامپ

گرچه این بسیار ساده انگارانه خواهد بود که بگوییم ترامپ به پیامد تصمیم خود آگاهی ندارد اما تجربه نشان داده است که برنامه های آمریکا در خاور میانه همواره با شکست های غیر قابل پیش بینی مواجه بوده است.

همانگونه که آمریکا در نقشه جدید خاور میانه دچار اشتباهات سیاسی ومحاسباتی شده بود به نظر میرسد در پیامد این تصمیم نیز دچار اشتباه سیاسی ومحاسباتی شده است.

زیرا این تصمیم نه تنها اسراییل را درحاشیه امنیت نمی برد بلکه موج جدید از روحیه ضد اسراییلی امریکایی را در منطقه وفلسطین بوجود می اورد که می تواند درخت مقاومت را تنومند نماید وآغازی بار تحول دیگر در منطقه باشد.

تصمیم ترامپ خاور میانه بحران زده را یک بار دیگر با چالش تازه مواجه نمود، جریحه دار شدن احساسات دینی مسلمانان در این منطقه حساس  وسایر  مناطق جهان می تواند منافع آمریکا را در سراسر جهان تهدید کند.

مذاکرات صلح فلسطینیان واسراییل با این تصمیم به خط پایان خواهد رسید  وشیپور انتفاضه جدید در فلسطین نواخته خواهد شد، نقاب از چهره حاکمان اسلامی طرفدار اسراییل برداشته خواهد شد وملت های مسلمان دشمنان جدیدی را خواهند شناخت.

پشت پرده روابط برخی کشورهای به اصطلاح اسلامی با اسراییل آشکار تر خواهد شد جبهه جدیدی علیه اسراییل ومنافع آمریکا شکل خواهد گرفت.

ایران به عنوان محور ورهبر جهان اسلام قدرتمند تر خواهد شد ومی تواند از ظرفیت وپتانسیل منطقه برای مقابله با آمریکا استفاده کند.

گروه های تروریستی با استفاده از این موضوع احساسات جوانان را تحریک و تنور انتحار ، انفجار ومبارزه های مسلحانه را گرم تر خواهد کرد.

تصمیم ترامپ گروه های تروریستی را قوی تر ، کشورهای اسلامی را متحد تر، اسراییل را شکننده تر ومنافع آمریکا را با خطر جدی مواجه خواهد نمود.

سید محمد حسین هاشمی اخلاقی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟