امریکا باید افغانستان را ترک کند/ پیروزی در افغانستان برای امریکا مقدور نیست!

  • انتشار: ۲۹ جدی ۱۳۹۹
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 104731

به دنبال حمله چند روز پیش طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره ایالات متحده امریکا در واشنگتن، اقدامات لازم برای تامین امنیت بهتر مراسم تحلیف جو بایدن به عنوان رئیس جمهور منتخب امریکا، افزایش یافته است. نزدیک به بیست هزار نیروی ارتش امریکا انتظار می رود مراسم تحلیف را تامین امنیت کنند. این تعداد بیشتر از دو برابر نیروهایی است که امریکا به عراق و افغانستان اعزام کرده است. وقتی برای برقراری امنیت واشنگتن دی سی که شصت و یک مایل مربع مساحت و بیش از هفت صد هزار نفر جمعیت دارد، به بیست هزار نیروی نظامی نیاز است، چه طور باید انتظار داشت برای افغانستانی که دویست و پنجاه هزار مایل مربع مساحت و بیش از سی و شش میلیون جمعیت دارد، بتوان با تعداد کمی نیروی ضد تروریزم، امنیت و صلح را برقرار نمود. پالسی سازان و صاحب نظران امریکایی چه طور انتظار دارند تنها با عده کمی از نیروهای امریکایی بتوان خشونت ها در افغانستان را کاهش دهند؟ روشن است که با این تعداد کم نمی تواند این کار را انجام داد! نگهداشتن نیروهای امریکایی در افغانستان برای امنیت ملی امریکا ضرورتی ندارد.

ماموریت در افغانستان کمتر از یک سال است که به صورت موثر خاتمه یافته است. رهبری القاعده نابود شده یا به مخفیگاه های خود پراکنده شده اند. طالبان از میزبانی اسامه بن لادن و طرفدارانش محروم شده اند. به جای اعلام پیروزی، مأموریت به سمت ملت سازی و مبارزه با تروریزم تغییر مسیر داده شد. کسانی که مخالف خروج از افغانستان بودند همواره از رویارویی با این واقعیت موجود که از ابتدا وجود داشت گریخته اند: ما هیچگاه نمی توانیم برنده شویم و پیروزی نظامی کسب نماییم.

چرا؟
چون اولا مبارزه مفید با تروریزم به نیروی نظامی کافی و وافی نیاز دارد. تاریخ مبارزات موفق با تروریزم نشان می دهد که بدون نیروی نظامی کافی نمی توان به پیروزی دلخوش بود. مبارزات با تروریزم که عمدتا توسط بریتانیا در طول تاریخ صورت گرفته نشان می دهد به ازای هر هزار فرد ملکی به بیست هزار نیروی نظامی نیاز است. نیروی نظامی مورد نیاز برای مبارزه با تروریزم در افغانستان ۷۲۰ هزار می باشد، چیزی که قطعا دور از تصور به نظر می رسد. ایالات متحده امریکا پیگیری روند مناطق تحت کنترل دولت و طالبان در سال ۲۰۱۹ را متوقف کرد اما بر اساس آخرین برآورد: سی و هفت درصد جمعیت افغانستان یعنی چیزی حدود سیزده میلیون تحت کنترل دولت نبوده است. این خود به ۲۶۰ هزار نیروی نظامی نیاز دارد، چیزی دو برابر بیشتر از بزرگترین اعزام نیرو طی سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به افغانستان.

از سویی هم، سطح نیروهای تمام مسأله نیست. مبارزه موفق با تروریزم نیازمند استفاده سخت و مداوم از نیروی نظامی ست. در این زمینه باز هم بریتانیا نمونه خوبی ارائه می کند: به طور مثال نابودی شورشیان «مائو مائو» در کنیا در سال ۱۹۵۰٫ مبارزه با تروریزم در عین حالی که دشمن را می کشد به مرگ غیرنظامیان بی گناه نیز منجر می گردد. به طور مثال در حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا در هرات در ماه جنوری شانزده جنگجوی طالب کشته شد اما ده غیرنظامی نیز جان خود را از دست دادند. براساس تازه ترین گزارش مأموریت کمک سازمان ملل در افغانستان(یوناما) از جنوری تا سپتامبر سال ۲۰۲۰ میلادی نزدیک به ۵۹۳۹ غیرنظامی در افغانستان قربانی شده اند: ۲۱۱۷ نفر کشته و ۳۸۲۲ تَ دیگر زخمی شده اند. بیست و هشت درصد تلفات غیرنظامیان به نیروهای حامی دولت بر می گشت. کشتار غیرنظامیان به عنوان یک نتیجه اجتناب ناپذیر در مبارزه با تروریزم به عنوان یک مساله کاملا احساسی در عین حال سبب تنفر مردم از اشغالگران خارجی و تلاش برای اخراج آنها می شود.
مشکل در افغانستان این است که اشغال نظامی خارجی یک خطای استراتژیک است، شاید چیزی مانند راه حل های نظامی تاکتیکی صحیح برای روبرو شدن با خشونت. اشغال خارجی این ذهنیت را در بین افغان ها تقویت می کند که حکومت افغانستان وابسته به ایالات متحده امریکاست و توسط این کشور کنترل می شود. در این راستا حکومت افغانستان دیگر یک حکومت مستقل در یک کشور اسلامی پنداشته نمی شود. این نتیجه دور از تصور نیست که نیروهای اشغال گر در افغانستان سبب یک جهاد دیگر شوند.

بنابراین، باید دانست که مبارزه با تروریزم به چیزی بیش از راه حل نظامی نیاز دارد. مبارزه موفقانه با تروریزم نیازمند یک راه حل سیاسی ست. باز هم تجربه بریتانیا مهم است چون «توافق نامه بلفاست» را تجربه کرده اند. ارتش جمهوری ایرلند شمالی شکست نخورد اما صلح از کانال مذاکرات به دست آمد. ارتش بریتانیا ۳۸ سال در ایرلند شمالی ماند اما سرانجام به مذاکره تن درداد. امریکا نیز بیش از نوزده سال است که در افغانستان حضور دارد و نزدیک به ۹۷۸ میلیارد دالر یا براساس برخی برآوردهای دیگر ۲ تریلیون دالر در جنگ افغانستان هزینه کرده

است. بررسی زمان طولانی حضور ارتش بریتانیا در ایرلند شمالی می تواند یک واقعیت برای بازنگری برای تمام کسانی باشد که از ماندن در افغانستان حمایت می کنند.
از همه مهمتر اینکه، ما نه تنها نمی توانیم در افغانستان برنده شویم که اجباری هم برای این کار نداریم! بحران در افغانستان بقای ملی ایالات متحده امریکا نیست. طالبان یک تهدید وجودی برای ایالات متحده امریکا نیست. خشونت در افغانستان از جنگ داخلی طولانی در جهان اسلام نشأت می گیرد. این جنگ امریکا نیست که بجنگد یا برنده شود. تنها افغان ها هستند که می توانند نتیجه را مشخص کنند.

باید درک کنیم که ادامه حضور نظامی امریکا در افغانستان علی رغم برخی موفقیت های تاکتیکی و عملیاتی، راه حل نیست و در واقع بخش از مشکل است. تداوم حضور نه تنها بین افغان ها که در جهان اسلام رنجش ایجاد می کند. عملیات های ضد تروریزم باقی مانده می تواند به طور عمده از طریق «اطلاعات عملیاتی اطلاعات هدف» و بدون حضور زمینی قابل انجام باشد. باید به اصل خود مبنی بر تعیین سرنوشت، صادق باشیم و به دولت افغانستان اجازه دهیم به عنوان یک دولت مستقل عمل کرده خود برای خود تصمیم بگیرد حتی اگر تصامیمش مشابه تصامیمی که ما قرار بوده بگیریم، نباشد. تنها رویکرد و هدف واقعی ما در افغانستان باید این باشد که حکومت افغانستان حتی اگر طالبان را هم در قدرت سهیم کند، از تبدیل شدن دوباره افغانستان به لانه امنی برای گروه های تروریستی که ممکن است به امریکا حمله کنند، جلوگیری نماید.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟