افغانستان تحت حاکمیت طالبان: آیا ورود قدرت های منطقه به موضوع افغانستان می تواند یک دوره تازه را رقم بزند؟

  • انتشار: ۲۷ سنبله ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 120876
طالبان

پس از خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان که براساس توافق صلح امضا شده میان امریکا و طالبان در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ در دوحه قطر صورت گرفت، رسانه ها و کارشناسان غربی تصویر وحشتناکی از آینده افغانستان ترسیم کردند. دیگر سهامداران جنگ و صلح در افغانستان اما به دقت سناریویی را طرح کرده اند که امیدوارند به صلح نه تنها در افغانستان بلکه در منطقه منجر شود. شاید برای اولین بار در طول چهار دهه اخیر باشد که کشورهای منطقه ای قدرتمند نظیر روسیه، چین، ایران و پاکستان دست به دست هم داده اند تا برای یک صلح پایدار در افغانستان و به دنبال آن توسعه منطقه ای تلاش مشترک کنند. برای این کشورها در حال حاضر صلح در افغانستان از اهمیت خاصی برخوردار است.

از سوی دیگر، رهبران طالبان اما بسیار محتاط عمل می کنند تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنند: رهبران طالبان تلاش می کنند به جامعه بین المللی اطمینان دهند که به حقوق زنان احترام می گذارند و زنان در جامعه اسلامی جایگاه شایسته ای دارند. غرب و رسانه های هندی اما تمایلی ندارند منتظر رهبران طالبان باشند تا ادعای خود را ثابت سازند. آنها همچنان عقاید افراط گرایانه طالبان در مورد زنان و حقوق بشر را بازگو می کنند.

ورود بازیگران منطقه

به نظر من افغانستان در سال های آینده ممکن است به یک مکان متفاوت و تغییر یافته تبدیل شود و دلیل اصلی آن هم مشارکت فعال بازیگران منطقه در این کشور می باشد مساله یی که در گذشته به چشم نمی خورد و امریکا به صورت یک جانبه در افغانستان حضور یافته بود و سرانجام هم ناکام این کشور را ترک کرد. نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر افغانستان نشان می دهد پس از عقب نشینی و خروج نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی سابق از افغانستان در فبروری ۱۹۸۹ میلادی، سهامداران کشور جنگ زده افغانستان را تنها گذاشتند. دولت دست نشانده داکتر نجیب الله تنها توانست چهار سال دوام بیاورد و سرانجام در اپریل ۱۹۹۲ میلادی به طرز فجیعی و در حالی که از اداره موثر کشور و متحد ساختن گروه های مختلف مجاهدین درمانده شده بود، سقوط کرد.

جنگ داخلی و ریاست جمهوری های کوتاه

جنگ داخلی در افغانستان آغاز شد و تا زمان ریاست جمهوری سبقت الله مجددی در سال ۱۹۹۲ که تنها شصت و یک روز طول کشید، ادامه یافت. ریاست جمهوری برهان الدین ربانی اگرچه به طور رسمی نه سال و تا یازده سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی طول کشید اما در عمل توسط طالبان به رهبری ملا عمر که بین سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بیش از نود درصد خاک افغانستان را تحت سلطه خود درآورده بودند، تحت الشعاع قرار گرفت. در آن زمان تنها سه کشور پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی حکومت طالبان را به رسمیت شناختند. این انزوا در زمان خود برای طالبان بسیار سخت تمام شد و سرانجام با حمله امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و همکاری ائتلاف شمال رژیم طالبان سقوط کرد تا اینکه طی سال های بعد یک بار دیگر جان گرفت و داستان به جایی رسید که امروز می بینید.
متاسفانه بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای همیشه به افغانستان به چشم یک میدان جنگ نگاه کرده اند. شهروندان افغانستان در یک وضعیت اجباری کشور و زادگاه خود را ترک کرده به کشورهای همسایه عمدتا ایران و پاکستان گریخته اند. ایران مهاجرین افغان را در کمپ ها نگهداری کرده است اما پاکستان اجازه زندگی به مهاجرین افغان در سراسر کشورش را داده است. در حال حاضر نسل سوم مهاجرین افغانستان در پاکستان زندگی می کنند. پاکستان اما به تازگی و پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان برای مدیریت خیل عظیم بی جاشدگان افغان تصمیم گرفته است کمپ هایی را در نقاط مرزی تاسیس کند.
پاکستان همین طور از جامعه بین الملل خواسته است به تعهداتشان در قبال میزبانی از پناهجویان افغان واجد شرایط عمل کنند. در چهار دهه اخیر پاکستان میزبان نزدیک به چهار میلیون مهاجر افغانستانی بوده است.

ورود از قبل تعیین شده طالبان به کابل

رهبران طالبان تاکنون نتوانسته اند به گفته های خود عمل کنند. همین طور باید به تحلیل های جانبدارانه رسانه های غربی در مورد طالبان اشاره کنم: تحلیل هایی که می گوید طالبان افغانستانی هستند و نمی توان آنها را اشغالگران کشور نامید. براساس این تحلیل ها، طالبان حمایت کامل مردم خود در مبارزه با نیروهای خارجی را با خود دارند چون بدون حمایت کامل مردم محلی و بومی هیچ نیرویی نمی تواند در افغانستان موفق شود.

علاوه بر این نباید فراموش کرد که طالبان به صورت بسیار منظم و برنامه ریزی شده وارد کابل شدند و پایتخت را تصرف نمودند. این گروه در تصرف ولایات دیگر مانند هرات، قندهار و بیشتر ولایات دیگر با کمترین مقاومت از سوی نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم افغانستان روبرو شدند.
پنجشیر که اکنون به مرکز مقاومت علیه طالبان تبدیل شده نیز از تصرف طالبان در امان نمانده است و اگرچه گفته می شود طالبان تنها بر جاده اصلی پنجشیر مسلط شده اند و بیشتر مناطق روستایی و کوهستانی آن در کنترل نیروهای مقاومت به رهبری احمد مسعود فرزند احمد شاه مسعود می باشد اما اینکه آیا احمد مسعود می تواند همچنان به عنوان یک تغییر دهنده بازی باقی بماند را گذشت زمان نشان خواهد داد.
طالبان در اعلام کابینه سرپرست خود خیلی زمان صرف نکردند و تنها سه هفته پس از تصرف کابل کابینه را اعلام کردند. این کابینه اما با اعتراضاتی از جمله عدم حضور زنان روبرو بوده است. رهبران طالبان اما اینک به دنبال جلب حمایت قدرت های منطقه و به طور عمده چین و روسیه می گردند. طالبان از ناحیه پاکستان مطمئن هستند که اسلام آباد از صلح و ثبات در افغانستان حمایت می کند. طالبان اگر موفق شوند حمایت کشورهای منطقه را به دست آورند و این کشورها حکومت طالبان را به رسمیت بشناسند، آنگاه به رسمیت شناخته شدن این گروه از سوی کشورهای دیگر و کسب مشروعیت لازم برای حکومت در افغانستان به مراتب آسان تر خواهد بود.

بنابراین این بار تمام تلاش طالبان روی کسب مشروعیت و به رسمیت شناخته شدن منطقه ای متمرکز شده است و در این راستا پاکستان پیشرو هست. تلاش و دخالت پاکستان هم به این دلیل هست که هیچ کشوری جز افغانستان روی صلح و ثبات در پاکستان تاثیر نداشته است. به عبارتی باید گفت صلح و ثبات در پاکستان تحت تاثیر صلح و ثبات در افغانستان قرار دارد.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟