ارگ در حصر!
- انتشار: ۲۰ حوت ۱۳۹۶
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 38047
گلبدين حكمتيار و طالبان، دو روى يك سكهاند. اين يگانگى را هم از حيث ايدیالوژى مي توان ديد و هم از حيث راهبردى. همذاتپندارى حكمتيار با طالبان تا حدياست كه او حتى يك بار با طالبان اعلام بيعت نمود.
او چند وقت پيش در يك مصاحبه تلويزيونى از حملات انتحارى به عنوان حملات استشهادى ياد نموده و از آن به عنوان يك كنش مشروع نظامى تمجيد كرد.
زندگى حكمتيار نشان ميدهد كه او يك رهبر قوم گراي ديگرستيز، واگرا، يكسانطلب و تنوع گريز است. طالبان نيز يك گروه بنياد گراى قومى خشونت گستر است و هر دو، يعنى هم حكمتیار و هم طالبان در پى استقرار حكومت قومى تماميتخواه و همسو با پاكستان هستند.
خيلىها آمدن او به كابل را يك پروژه ميدانند؛ پروژهاى كه از طرف اى اس اى و برخى حاميان و آمران منطقهاى او، طراحى و اجرا گرديده است.
سخنان و مواضع سياسى حكمتيار بهگونه اى هستند كه اين حس را به هر ناظر منصف مسائل افغانستان می دهد كه گويا بين او و طالبان تقسيم وظايف شده است.
در اين تقسيم وظايف، طالبان ماموريت دارند که با روش های سخت افزاری همچنان در روى زمين به خشونت و ستيزهجويى بپردازند و با تحت فشار قرار دادن حكومت در ميدانهاى جنگ، زمينههاى چانهزنى در سطوح بالاى حكومتى را براى حكمتيار فراهم آورند.
در آن سوى قضيه ظاهراً ماموريت حكمتيار به صورت نرمافزاری تعريف شده است. گويا او ماموريت دارد كه از درون دولت/ در بيخ گوش حكومت، به اقدامات خشين و خونين طالبان و همچنان به مطالبات مشترك طالبان- حكمتيار، توجيه شرعى و عقلى بدهد و در قامت يك رهبر خشونت پرهيز، گفتگو باور و صلح گستر (در حوزه منافع و مناسبات قومی/تباری) زمينههاى امتياز گيرى راهبردى حكمتيار- طالبان را فراهم نمايد.
معطوف برآن، در تازهترين اظهاراتش در نيورك تايمز پرده از طرحى برميدارد كه اگر چنانچه ریيسجمهور در دام آن بیفتد، بدون ترديد اميد به استقرار و استمرار يك دولت مدرن كه آرزوى ديرينه مردم افغانستان است، براى ساليان نامعلوم از بين خواهد رفت.
در اين طرح او به ریيسجمهور پيشنهاد داده كه چندين ولايت جنوبى همجوار با پاكستان را تحويل طالبان دهد و نيروهاى دولتى را از آن ولايات بيرون نمايد. در طرح پيشنهادى حكمتيار كه در مصاحبه با نيورك تايمز از آن ياد كرده، از ولاياتى كه بناست به طالبان واگذار شوند، به عنوان «ولايات صلح» ياد شده است؛ صلحى كه به نظر مىرسد تحت پوشش آن، راهبرد طالبان-حكمتيار بهگونهاى طراحى گرديده كه در يك فرصت ممكن/ بعد از خروج نيروهاى خارجى، دوگانه موصوف (حکمتیار-طالبان) براى تصاحب كامل قدرت سياسى و كليت كشور، با قهر و غلبه خيز بردارند!
به گفته آقاى حكمتيار اين طرح مورد قبول ریيسجمهور نيز واقع شده است!
بر اساس اين سناريو، تا آن موقع برادران ناراضى و پر توقع ما اين فرصت را نيز پيدا كردهاند كه از مواهب دو حكومت برخوردار گردند؛ از مواهب حكومت خودمختار و اختصاصى در جنوب و مواهب حكومت ملى و اشتراكى در كابل و ولايات!
اصرار طالبان بر دوام جنگ(فشار از پایین) و آمدن حکمتیار در کابل و ميانجيگرى صلحطلبانه او بين حاكمان كابل و طالبان(چانه زنی از بالا)، طراحى پيچيده و چند وجهى است كه به نظر مىرسد در آن، ساكنان ارگ در چنگ سناريوسازىهای متحد سیاسی قومى خود (حكمتيار) و جبههی برانداز قومى (طالبان) در حصر و حبس ذهنى و روانى قرار داده شدهاند!
علی احمدی
نظرات(۰ دیدگاه)