آقازادهام، پس هستم!
- انتشار: ۸ حمل ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 81958
رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، جمله معروفی دارد؛ “من میاندیشیم، پس هستم”. حال در این سرزمین سفلهپرور و نادانمحور، برخی میتوانند بگویند من آقازاده و رهبرزادهام، پس هستم. بنابراین، میتوانم وزیر باشم، وکیل باشم، ویژهخواری کنم، جایگاه ویژه داشته باشم و مذاکره کننده صلح باشم، حتا اگر هیچی ندانم و در برهوت جهل، نادانی و بیسوادی تا ابد، حیران و سرگردان باشم؛ بازهم در امور مملکت و سیاست، این منم که از همه مقدمترم و باید مقدم باشم، چون آقا زادهام. آقازادهام، پس هستم. چنین تپ آدمهای؛ یعنی آدمهای سهمخواه در همهچیز، و امتیازطلب از همه چیز، در جامعه ما کم نیستند. آدمهای که تنها هنر و مهارتشان در زندگی، تعلق به یک فرد سرشناس است و از این بستر میخواهند برای خود، کاروکاسبی ارثی و خانوادگی درست کنند.
نام برخی، در لیست مذاکره کنندگان صلح، صرفا از باب همین قاعده است. بعضی، بدون اینکه اصول دموکراسی را بدانند، بدون اینکه یک جمله از اعلامیه جهانی حقوق بشر بدانند، بدون اینکه حقوق اساسی مردم را بفهمند، بدون اینکه کوچکترین درکی از قانون اساسی و ارزشهای آن داشتهباشند، بهعنوان مذاکره کننده، در برابر طالبان سرسخت، انتخاب شدند. آنان انتخاب شدند، چون وابسته به افراد ذینفوذ و آقازاده هستند. تنها دانش و هنر آنها همین است. در نتیجه، رهاورد این انتخاب، به معنای واقعی، بر باد دادن منافع ملی، مصالح مردم و مایهی رسوایی است.
نویسنده: داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)