۲۰ سال با ایالات متحده امریکا چگونه گذشت؟!

  • انتشار: ۱۰ سنبله ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 119896

در زمستان سال ۱۳۸۰ آمریکا با این بهانه ‌که گروه تروریستی القاعده در افغانستان حضور دارد و تحت حمایت حکومت طالبان است به افغانستان لشکر کشید. القاعده متهم بود که در ۱۱ سپتامبر به برج‌های تجارت جهانی نیویورک حمله کرده است. در نتیجه حملات هوایی آمریکا، حکومت طالبان فروپاشید. نیروهای مقاومت شمال و تکنوگرات‌های از غرب آمده با حمایت سیاسی، امنیتی و اقتصادی امریکا، حکومت جمهوری اسلامی افغانستان را تشکیل دادند؛ با قانون اساسی نو، ساختارها و تقسیم‌بندی‌های تازه، وعده‌های کلان و امیدهای جدید.

در سال‌های آغازین همه‌چیز بر وفق مراد پیش می‌رفت؛ در پهلوی امریکا بیش از چهل کشور در قالب سازمان ناتو در افغانستان نیروی نظامی آورده بودند. پول‌های زیادی برای بازسازی کشور سرازیر شده و ده‌ها انجیو یا نهادهای کمک‌رسان غیردولتی خارجی و داخلی برای گرفتن پروژه و جمع‌کردن این پول‌ها ساخته شده بود. جاده‌سازی، برق‌رسانی به روستاها، احیای زراعت، پل و پلچک‌سازی و … به جریان افتاده بود.

مردم شاد و امیدوار بودند؛ کار و کاسبی و بازارها رونق گرفته بود؛ حتّی مهاجرین زیادی از کشورهای همسایه بازگشته بودند، زمین‌های اطراف شهرهای بزرگ تقسیم و فروخته می‌شد، از روستاها و شهرهای کوچک و نیز از خارج، مردمان زیادی به شهرهای بزرگ هجوم می‌آوردند. قیمت خانه و زمین روز به روز بالا و بالاتر می‌رفت؛ خانه‌های بزرگ و اعیانی با کرایه‌های گزاف دالری در اجاره نهادهای خارجی و انجیوها بود. نهضت سازندگی رنگ و رونقی داشت تماشایی؛ شهرک‌های خرد و کلان زیادی در حاشیه شهرها می‌روییدند.

فهم عموم این بود که امریکا هم سیر است و هم زور دارد و هم می‌خواهد همیشه در افغانستان بماند؛ پس افغانستان را می‌سازد و ثروت‌مند و بی‌نیاز می‌کند. می‌گفتند امریکا در مدّت اندک القاعده و طالب و دیگر مخالفان را نابود می‌کند؛ با یک فشار سیاسی و اقتصادی، رویه تروریسم‌پروری پاکستان را تغییر می‌دهد و دست دیگر همسایه‌ها را نیز از مداخله در امور افغانستان کوتاه می‌کند. البته این چیزها را کسی از خود نمی‌گفت؛ بلکه این‌ها اندکی از وعده‌هایی بود که غربی‌ها خود به مردم افغانستان ‌داده بودند.

امّا این خوشی‌ها و خوش‌باوری‌ها زیاد طول نکشید؛ طالبان از سمت پاکستان ظهور کرد و روز به روز بر گستره نفوذ خود افزود؛ نیروهای امنیتی و خارجی به جنگ طالبان رفتند؛ طالبان را کشتند و شکست دادند؛ امّا آن‌ها باز هم سر از خاک برداشتند و جنگ را شدیدتر گسترش دادند. بدین ترتیب یکی از وعده‌های مهم امریکا که صلح و امنیت بود حباب شد و رفت.

رگ تعصّب قومی حامد کرزی، رئیس جمهور دست‌نشانده امریکا پندید و با ارباب خود در افتاد؛ از بمب‌بارن مواضع طالبان جلوگیری و عملیات شبانه بر ضد طالبان را ممنوع کرد؛ او با طیاره‌ها، طالبان را به ولایات شمال رساند و جنگ را به شمال انتقال داد و بدین ترتیب جنگ و ناامنی سراسر کشور را فراگرفت.

از طرفی، حکومت کرزی در باتلاق فساد اقتصادی و اداری فرورفت؛ او زیر فشار سران جهادی که به آن‌ها جنگ‌سالاران گفته می‌شد کمر خم کرد؛ به آن‌ها امتیاز داد؛ وزارت‌خانه‌ها، ولایات و سفارت‌خانه‌ها را با آن‌ها تقسیم کرد. امریکا نیز به این معامله رضایت داد.

میلیاردها دالر کمک‌های کشورهای جهان در باتلاقی به نام ضعف مدیریت و فساد اداری گم شد. بخش عمده آن‌ها از بانک‌های کشورهای کمک‌کننده بیرون نیامد، بخشی دیگر را سران حکومت، رهبران سیاسی و قدرت‌مندان در بانک‌های خارجی ذخیره کردند. بخش اندکی باقی‌مانده به نام سرک‌سازی، بند آب، برق‌رسانی و … مانند توپ برف، توسط انجیوها و افراد ذی‌نفوذ دست به دست می‌شد و تا به مقصد می‌رسید چیزی نمی‌ماند.

مردم از فساد اداری، جنگ، ناامنی و ظلم خسته و مأیوس شدند و بسیاری‌ها بازهم مسیر مهاجرت را در پیش گرفتند. جای خوشی و شادی را اندوه و یأس گرفت. چهره‌های سپید، سیاه شد؛ مردم به اهداف پشت پرده امریکا و غربی‌ها پی بردند. نفرت روی نفرت افتاد. کار به جایی رسید که مردم با دیدن سربازان امریکایی به زمین تف می‌انداختند.

در امریکا، اوباما رفت و ترامپ آمد، وی تاجر با تجربه بود، فوراً با ماشین‌ حساب ضرب و جمع کرد و پرسید: با دادن ۲۵۰۰ کشته، ۲۰۰۰۰ زخمی و نزدیک به سه تریلیون دالر هزینه، از افغانستان چه به دست آورده‌ایم؟ و خودش پاسخ داد: هیچ! دست روی پیشانی گذاشت، فکر کرد و گفت: من به طولانی‌ترین جنگ امریکا نقطه پایان می‌گذارم؛ می‌خواهم با طالبان مذاکره کنم، ما می‌توانیم با آن‌ها منافع مشترک داشته باشیم؛ مگر ما با کرزی، عبدالله و اشرف غنی برادرخواندگی داریم؟ چرا به جای این‌ها طالبان حکومت نکنند؟

بدین ترتیب مذاکره شروع و توافق‌نامه امضا شد.

سه شنبه ۹/ ۶/ ۱۴۰۰ بیست سال حضور امریکا در افغانستان پایان یافت. آخرین سرباز امریکایی، فرودگاه کابل را به مقصد امریکا ترک کرد. اشغال افغانستان پایان یافت و احتمالاً جنگ و ناامنی نیز.

حالا افغانستان بر سر یک دوراهی رسیده است؛ اکنون مهم‌ترین پرسشی خشکیده بر لب‌های شهروندان این است که به کدام سو می‌رویم؟

سید اسحاق شجاعی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟