واگذاری جزایر تیران و صنافیر؛ بازندگان و برندگان

  • انتشار: ۱۷ سرطان ۱۳۹۶
  • سرویس: دسته بندی نشده
  • شناسه مطلب: 25853

پس از گذشت حدود ۶۰ سال بار دیگر، مسایل و اختلافات مربوط به حاکمیت مصر و عربستان بر سر دو جزیره تیران و صنافیر مطرح شده است. بر اساس توافقی که بین این دو کشور و در جریان سفر ۵ روزه ملک سلمان، پادشاه سعودی به قاهره در آوریل ۲۰۱۶  در خصوص ترسیم مرزهای بین دو کشور به امضاء رسید ، مصر در مقابل دریافت سالانه دو میلیارد دلار و ۲۵ درصد نفت و گاز مورد نیاز خود، این دو جزیره را به رژیم سعودی واگذار نمود. بی شک این واگذاری دارای اهداف، پیامدها و نتایجی برای هر دو طرف مصر و عربستان از یک سو و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر با توجه به موقعیت استراتژیک این دو جزیره در دهانه ورودی خلیج عقبه می باشد برای ارائه چشم اندازی واقعی از شرایط موجود در منطقه و آگاهی از برندگان و بازندگان واقعی این انتقال مالکیت توجه به این موارد اهمیت بسیار زیادی دارد.

 

توپولوژی واهمیت ژئوپلتیکی جزایر تیران و صنافیر

 

جزیره تیران با وسعت ۸۰ کیلو متر مربع در ورودی تنگه تیران قرار دارد و خلیج عقبه را از دریای سرخ جدا می کند. جزیره صنافیر با مساحت حدود ۳۳ کیلومتر مربع ، قبل از جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ در کنترل جمال عبد الناصر ،رئیس جمهور وقت مصر بود و قرار شد تا این کشور از این دو جزیره در جنگ علیه رژیم صهیونیستی استفاده کند.

اگر چه این جزایر دارای هیچ منبع نفتی یا آبی نیست ، اما از موقعیت استراتژیکی برخوردار است ، به گونه ای که باید آن دو را دروازه ورود به خلیج عقبه برشمرد که رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و اردن از آن برای عبور کشتی ها استفاده می کنند. باید گفت این دو جزیره در دهانه ورودی خلیج عقبه ، یعنی تنگه تیران در شمال دریای سرخ قرار دارند که میتوان با استفاده از این دوجزیره در مواقع خاص تردد دریایی بندر ایلات را در سرزمینهای اشغالی متوقف نمود. این دو جزیره از آن جهت که تنگه تیران تنها دسترسی فلسطین اشغالی از خلیج عقبه به دریای سرخ است و نقش مهمی در تبادلات تجاری رژیم صهیونیستی ایفا می کند از اهمیت خاصی برخوردار است . همچنین این دو جزیره نزدیکترین مکان به شهر استراتژیک و مهم شرم الشیخ است و نیز با قرار گرفتن در ورودی کانال سوئز و تملک آن توسط ریاض، امکان تهدید کانال سوئز و مسدود کردن خلیج عقبه از سوی سعودی را در پی دارد. عربستان سعودی ، اردن ، رژیم صهیونیستی و مصر کشورهای حوزه خلیج عقبه را تشکیل می دهند. کشورهای عربستان و مصر در دو طرف تنگه تیران قرار دارند .

 

تاریخچه انتقال مالکیت دو جزیره تیران و صنافیر

جزایر تیران و صنافیر از ابتدا تحت تملک عربستان قرار داشت .در سال ۱۹۵۰ عبد العزیز آل سعود ، پادشاه عربستان از مصر درخواست نمود تا برای مواجهه با رژیم صهیونیستی ، مسئولیت حمایت از این دو جزیره را به عهده گیرد . با از دست رفتن این دو جزیره در جنگ شش روزه اعراب با رژیم صهیونیستی و امضای قرار داد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹که با حضور ناظران بین المللی صورت گرفت، عربستان سعودی مطلبی را  درباره مسئولیت جزایری که به مصر سپرده بود مطرح نکرد و در نتیجه با قرار داد کمپ دیوید ، این جزایر به مصر واگذار شد .در سال ۲۰۱۶ سلمان بن عبدالعزیز در سفر پنج روزه ای که به مصر داشت در دیدار با السیسی به استرداد این دو جزیره به عربستان سخن گفت که از سوی مصر موافقت و ترسیم مرزهای دریایی جدید میان دو کشور مصر و عربستان تصویب شد.

 

اهمیت تیران و صنافیر برای عربستان سعودی    

جزیره صنافیر به دلیل اهمیت استراتژیک خود مورد توجه عربستان سعودی قرار گرفته است ، زیرا این دو جزیره در تنگه تیران و مشرف به ساحل شرقی سینا مصر و منطقه شرم الشیخ و منطقه رأس الحمید قرار دارد که در ساحل غربی منطقه تبوک عربستان واقع شده است. با توجه به شرایط منطقه غرب آسیا به ویژه پس از سال ۲۰۱۱ و افزایش تنش های موجود بین ایران و رژیم سعودی بر سر حوزه های نفوذ در منطقه ، افزایش موج ایران هراسی در بین کشورهای عرب و تصمیم سعودی جهت سیادت بر جهان اسلام که با طرح هایی همچون راهبردهای ائتلاف عربی در بحرانهای منطقه ای (مانند یمن) و نیز تشکیل ناتوی عربی همراه بوده است ، سیاستهای رژیم سعودی به سمت افزایش تعاملات با سایر دول عربی و نیز رژیم صهیونیستی وارد بعد عملیاتی تری شده است و هر آنچه که موانعی را بر سر این اهداف به وجود آورد از سوی سعودی بعنوان مساله ای تهدید کننده تلقی می شود .مانند آنچه اکنون در قضیه قطر شاهد هستیم . در هر صورت برای رسیدن به این اهداف موقعیت استراتژیک این دو جزیره می تواند به همکاریهای نظامی بین رژیم صهیونیستی وعربستان منجر شده و این دو رژیم بتوانند در سایه توافقات حاصله و به نام مبارزه با تروریسم ، ضمن استقرار ادوات جنگی و نظامی در این جزایر و تصرف آن ، تمامی تحرکات کشورهای منطقه را تحت نظر قرار دهند. رژیم صهیونیستی مدتهاست با طرح عربستان مبنی بر ساخت پل های متحرک میان عربستان و مصر با محوریت تیران و صنافیر مخالفت کرده است ، زیرا با اجرایی شدن این طرح ، حیات خلوت نظامی رژیم صهیونیستی از دست خواهد رفت. از سوی دیگر ، رخنه و نفوذ سعودی در جامعه مصر برای این کشور موضوع مهمی محسوب شده و حمایت احزاب سلفی موجود در مصر همچون حزب توسعه و سازندگی و نیز حزب فردای انقلاب از تحرکات سعودی در این کشور ، می تواند شرایط واگذاری این جزایر بر ریاض را با چالش کمتری مواجه نماید . از سوی دیگر ریاض معتقد است که تملک جزایر تیران و صنافیر می تواند جبهه دیپلماتیک دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه گشوده و ضمن تهدید امنیت دریایی جمهوری اسلامی ایران در دریای سرخ ، به سایر کشورها همچون امارات نیز این مساله را گوشزد کنند که پیگیری ادعاهای این کشور در خصوص جزایر سه گانه عملا غیر ممکن نخواهد بود .

اهداف و پیامدهای واگذاری جزایر تیران و صنافیر برای عربستان ، مصر و رژیم صهیونیستی 

وضعیت وخیم اقتصادی مصر همواره این کشور را در مقابل هرگونه تغییر اساسی در سیاستهای خود در مواجه با سایر کشورها و به ویژه دولتهایی که از آنان کمک مالی دریافت میکند  به موضع انفعال کشانده است .اگر چه این کشور در برخی مسائل منطقه ای هچون بحران سوریه، در مقاطعی با این کشور در روابط خود دچار فراز و نشیب هایی شد اما حکومت نظامی السیسی نیز نتوانست مدت زیادی از رژیم سعودی دور مانده و با بازگشت خود به آغوش سعودی در طرح مبارزه با تروریسم و ناتوی عربی خود را مجددا تحت نظارت و کنترل ریاض در آورد . هر چند مصر را می توان بازیگری منفعل اما با راهبردی منفعت محورانه که در هر زمانی با بازیهای دوگانه خود سعی در حفظ تمامی طرفها و حامیان خود دارد قلمداد نمود اما مشوق های مالی رژیم سعودی نیز در این زمینه بی تأثیر نبوده است . در ماجرای واگذاری دو جزیره تیران و صنافیر نیز می توان این مسأله را به نوعی مشاهده نمود .

 

به گفته مسئولان مصری ، با ترسیم مرزهای آبی میان عربستان و مصر ، موقعیت برای اکتشاف و سرمایه گذاری بر روی منابع این منطقه فراهم می شود . از سویی با توجه به روابطی که این کشور در سالهای اخیر با رژیم صهیونیستی برقرار نموده است ، دیگر ضرورت چندانی به کنترل بر این جزایر یرای تحت فشار گذاشتن این رژیم نداشته و در نتیجه با انتقال آن در ازای دریافت کمک مالی موافقت می کند . در عین حال انتقال مالکیت این جزایر می تواند رژیم سعودی را به طور رسمی تر و نزدیکتر همسایه رژیم صهیونیستی نماید . این موضوع بار مسئولیتهای مصر در قبال فلسطین و رژیم صهیونیستی را تا حدی کاسته و مسئولیت پذیری عربستان را افزایش می دهدو این کشوررا مقید به رعایت قواعد بین المللی موجود در رابطه با جزایر ساخته که به نفع رژیم صهیونیستی می باشد . اهداف و منافع رژیم صهیونیستی نیز در سالهای اخیر شاهد چرخش به سوی همزیستی با رژیم سعودی بوده است . به عبارت دیگر با احساس ترس رژیم سعودی از تحولات غرب آسیا در سالهای اخیر و آنچه ریاض به دروغ، افزایش نفوذ تهران در منطقه و حمایت ایران از تروریسم عنوان می کند ، این رژیم را به سوی عادی سازی بیشتر روابط خود با رژیم صهیونیستی سوق داده و تل آویو نیز از این انتقال هراس از سمت خود به سوی ایران توسط سعودی استقبال می کند . طی سال های پیش عمده مخالفت رژیم سعودی با چنین انتقال مالکیتی در جزایر تیران و صنافیر ، از دست دادن همسایگی مصر در تنگه عقبه و جایگزینی عربستان که منبع تروریسم و نیز مخالفت با این رژیم بود که بنا به دلایل ذکر شده این موضوع در شرایط فعلی منتفی بنظر می رسد . بنابراین موضع رژیم صهیونیستی در نزدیکی با اعراب و عربستان برای مواجه با جمهوری اسلامی ایران با نشان دادن چراغ سبز در انتقال مالکیت این جزایر به عربستان همراه بوده است .

 

عادی سازی موضوعی مثل انتقال خاک و سرزمین نیز در بین اعراب از دیگر دلایل عدم مخالفت رژیم سعودی با این انتقال بوده و از سویی با انتقال این جزایر ، آبهایی که در گذشته تحت نظارت  مصر قرار داشتند به صورت بین المللی اداره شده و کنترل آنها دیگر زیر نظر عربستان و مصر نخواهد بود و این دو کشور ملزم می گردند تا در مواجه با رژیم صهیونیستی به رعایت قوانین بین المللی مبادرت نمایند.از سوی دیگر نمی توان از مساله درآمد زایی این اقدام برای رژیم صهیونیستی نیز چشم پوشید . چرا که دو جزیره تیران و صنافیر موقعیت بسیار خوبی برای انتقال خط لوله نفت عربستان به اراضی سینا و از آنجا به حیفا و صادرات آن به اروپا دارد . با این اقدام هزینه نفت مصرفی رژیم صهیونیستی از درآمدهای این خط لوله تأمین می شود .

 

پیامدها 

 

انتقال این جزایر از سوی مصربه عربستان دارای پیامدهایی برای این دو کشور و نیز رژیم صهیونیستی می باشد، که می توان به موارد زیر اشاره نمود:

مصر

  • -افزایش مخالفت‌های داخلی در جامعه مصر و ایجاد تنش و بحران در سطح داخلی برای این کشور
  • -عدم کنترل و اعمال حاکمیت مصر بر آبهای سرزمینی خود در محدوده جزایر یاد شده و آسیب پذیری این کشور در مقابل قدامات احتمالی رژیم صهیونیستی در آبهای خلیج عقبه و دریای سرخ
  • -ازدسترس خارج شدن مولفه بازدارندگی ژئوپلتیکی مصر در مقابل تهدیدات عربستان و رژیم صهیونیستی
  • -امکان معامله عربستان با ایالات متحده بر سر ایجاد پایگاه نظامی در دو جزیره برای تامین امنیت دریای سرخ و دریای مدیترانه
  • -رفع بخشی از کمبودهای اقتصادی مصر از طریق اعطای کمکهای مالی عربستان به این کشور
  • عربستان
  • -حضور ونفوذ بیشترعربستان بر آبهای دریای سرخ و تغییر ژئویلتیک این کشور  در این حوزه جغرافیایی
  • -تهدید حضور دریایی ایران در آبهای دریای سرخ و به تبع آن دریای مدیترانه
  • -تثبیت جایگاه خود در جهان عرب به عنوان دولتی قوی و پر نفوذ
  • -ارتقاء جایگاه این کشور در مسائل منطقه ای همچون مساله صلح اعراب با رژیم صهیونیستی و نزدیکی جریانهای سازش در سرزمینهای اشغالی به رژیم سعودی
  • -کنترل تهدید تسلیح کردن کرانه باختری و نیز کنترل بلندیهای جولان به همراه رژیم صهیونیستی  با انتقال تجهیزات و تسلیحات به این دو جزیره
  • -امکان کنترل بیشتر مصر با امکان انتقال گروههای تکفیری و تروریستی از طریق این دو جزیره
  • -تهدید چین در استفاده از ظرفیتهای دریای سرخ درانتقال دریایی
  • -در صورت تسلط بر باب المندب و جزیره پریم (واقع در ابتدای ابراه دریای سرخ)رژیم سعودی می تواند تسلط بسیار بالایی برکل ابراه دریای سرخ برای خود ایجاد کند.
  • -در صورت اجاره یا واگذاری به رژیم صهیونیستی توسط عربستان امنیت بسیار بالایی برای این رژیم در تجارت دریایی و بهره گیری از بندر ایلات تأمین خواهد شد .
  • رژیم صهیونیستی
  •  –تکمیل شدن حلقه ایران هراسی و انحراف افکار عمومی منطقه از رژیم صهیونیستی هراسی به ایران هراسی
  • -تامین امنیت دریایی رزیم سعودی در دریای سرخ و امکان دریافت دوجزیره در قبال اعطای امتیازاتی به رژیم سعودی
  • -الزام طرفهای عربی به رعایت قوانین بین المللی در مواجه با رزیم صهیونیستی که این امر به پذیرش مشروعیت این رژیم کمک می رساند .
  • -تامین امنیت بندر ایلات و در نتیجه آغاز اجرایی شدن کانال بن گورین که از طریق آن بندر ایلات به دریای مدیترانه متصل و موجب تضعیف مصر و افزایش ظرفیتهای تجاری ، اقتصادی ، امنیتی و انسانی رژیم صهیونیستی می شود.
  • -تغییر موازنه قوای منطقه ای به سود محور عربی – رژیم صهیونیستیی بر ضد محور روسی – مقاومت
  • آنچه از پیامدهای انتقال این مالکیت مشاهده میشود، نتایج بلند مدت این اقدام در تقویت رژیم صهیونیستی و افزایش تنش ها در بین متحدان عربی است .چنانچه عربستان بتواند خود را در محور رژیم صهیونیستی حفظ نموده و همچنان در صدد افزایش نفوذ خود در منطقه و کاستن از قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران باشد تملک این دو جزیره کمک موثری برای رسیدن به این هدف خواهد نمود . اهدافی که با روی کار آمدن محمد بن سلمان به عنوان ,ولیعهد جوان و جاه طلب سعودی و جنگ افروزی بیشتر وی در منطقه چندان دور از انتظار نخواهد بود .

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟