هزینه حضور غیر فعال هزاره ها در قدرت/ چرا ما را می کشند؟

  • انتشار: ۱۳ جوزا ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 114051
افغانستان

یکدست شدن قدرت در کابل بیش از همه از هزاره ها قربانی گرفته است. قدرت امروز در کابل در اختیار چند تکنوکرات غرب گرا قرار دارد که تا کنون به حمایت رسمی و غیر رسمی خارجی بر اریکه قدرت تکیه زده اند. البته تردید نباید کرد که به زودی تحول جدید در عرصه قدرت در کابل شکل خواهد گرفت و جای تکنو کرات های غرب زده را اسلام گرایان تصاحب خواهند کرد.

اما تا جابجایی در حوزه حکمرانی، چه باید کرد؟ همین دیشب بود که بار دیگر، موتر شهروندان غرب کابل در منطقه سرکاریز هدف حمله مرموز قرار گرفت و شماری از اهالی دشت برچی به خاک و خون کشیده شدند. ارمغان حکومت موجود برای هزاره ها جز درد و رنج بی شمار چیزی نبوده است. در دوره حکومت اشرف غنی، امنیت فیزیکی و روانی از جامعه ما رخت بربست.نمازجمعه و جماعت هزاره ها و شیعیان مورد حمله قرار گرفتند و مکتب ها، اموزشگاه ها، ورزشگاه ها و شفاخانه ها امنیت خود را از دست دادند. تا کنون هزاران نخبه امروز و فردای ما قربانی انتحار و انفجار های مشکوک و مرموز شده اند، اما نتیجه بررسی ها همچنان مبهم و غیر شفاف است که از آینده پر ابهام خبر می دهد. نمایندگان سمبلیک ما در حکومت نه توان اعتراض دارند و نه قدرت جلوگیری از این رویداد های تلخ را. ماییم و دنیای کرختی و بی مسوولیتی و مردم حیران و سرگردان. اما هنوزم دیر نیست. طرح من این است که بیاییم مرکز اقتدار ایجاد کنیم.
درس بزرگ برآمده از حماسه بزرگ و به یادماندنی مقاومت غرب کابل، برای مردم مقاوم و بزرگ ما این است که «قوی شدن‌» و «با قدرت عمل کردن» تنها راه مقابله با زورگویان، تروریستان و قلدرهای متوهم و متکبر و وا داشتن آنان به پذیرش حقیقت است. ما جز عدالت و برابری چیزی نمی خواهیم، برای این هدف باید برزمیم و هراس به خود راه ندهیم، توصیه من به همه کنشگران سیاسی هزاره و شیعه این است که برای جلوگیری از رویداد های خونبار و هولناک، بیاییم مرکز واحد اقتدار ایجاد کنیم و مرجع واحد تصمیم گیری بسازیم.
امروز جامعه ما به برکت مجاهدت‌های رزمندگان، و خون‌های پاک شهیدان و کوشش های نخبگان و دانشگاهیان، جامعه اگاه، مترقی، متعالی و آزاد است، اما مشکل در فقدان مرکز قوی قدرت و اقتدار سیاسی است. بیاد داشته باشیم در مسیر مردمی که پرچم عدالت خواهی، برابری و آزادگی برافراشته و از یک سو، زورگویی، استبداد و ستم را برنمی‌تابد، و از سوی دیگر افراط گرایی را نفی می کند، سیدالشهداها( اشاره به حادثه مکتب سیدالشهدا) در پیش است که جلوگیری از تکرار چنین رویداد های تلخ، تراژیک و جانسوز، همچنان محتاج «قدرت‌» است.

یکی از فرصتها و ظرفیتهایی که می‌تواند در روند قدرت‌یابی مردم مان تأثیرگذار باشد، ایجاد مرجع اقتدار واحد سیاسی است که حضور پرشور مردم و نخبگان( همانند مقاومت غرب کابل) در آن نمادی از قدرت مردمی و اقتدار سیاسی به حساب می‌آید. زمینهها و بسترهای قوی شدن در جامعه را باید فعال کرد تا بیش از این قربانی نشویم و این قربانی ها برای دشمن، بدون هزینه نباشد.

دکتر عبداللطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟