نقش بازیگران خارجی در تحولات لبنان

  • انتشار: ۱۱ سنبله ۱۳۹۹
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 93829

لبنان، کشوری برخاسته از بستر بی‌ثباتی سیاسی، جنگ داخلی و دخالت خارجی است؛ به همین دلیل از مشکلات اساسی در حوزه‌های مختلف رنج می‌برد و این مشکلات سبب بروز اعتراضاتی شده که با فراز و نشیبی از اکتبر ۲۰۱۹ تاکنون تداوم داشته و باعث بروز وضعیت شکننده‌ای در این کشور شده است.

فارغ از تحلیل‌هایی که از منظر داخلی به ریشه‌های بحران اقتصادی اخیر در این کشور می‌پردازد، به نظر می‌رسد بازیگران خارجی متعددی نیز در حال ایفای نقش در تحولات این کشور هستند و یا این‌که در حالت حداقلی، مطلوبیت‌های متناقضی در پس این شرایط دارند. گفتنی است کشور کوچک لبنان به‌دلیل دارا بودن برخی ویژگی‌ها، همواره مورد توجه قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است که این ویژگی‌ها عبارت‌اند از: ۱- تنوع دینی و مذهبی؛ ۲- دروازه ورود غرب به جهان عرب؛ ۳- فضای باز سیاسی و رسانه‌ای؛ ۴- فعال بودن احزاب و گروه‌های وابسته به کشورهای خارجی و تبدیل شدن آن به صحنه رقابت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی؛ ۵- نوع اقتصاد آن شامل بانکداری پیشرفته و مطمئن، فضای مناسب گردشگری و زیرساخت‌های لازم برای آن؛ ۶- فعال بودن دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای مختلف در این کشور؛ ۷- واقع شدن در بطن قضیه فلسطین و ۸- داشتن دانشگاه‌های معتبر جهان عرب و همچنین مرکز نشر جهان عرب.

از این‌رو، نوشتار حاضر تلاشی برای پاسخ به این پرسش است که با توجه به شرایط شکننده اخیر در لبنان، تأثیرگذاری و مطلوبیت‌های بازیگران خارجی همچون جمهوری اسلامی ایران، ایالات‌متحده آمریکا، عربستان سعودی و فرانسه چیست؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان به تأثیرگذاری و مطلوبیت هر یک از بازیگران به شکل ویژه پرداخت.

مطلوبیت عربستان ساقط کردن دولت و بی‌ثباتی لبنان است. زیرا ثبات سیاسی و امنیتی لبنان را زمینه تثبیت جنبش حزب‌الله و به‌تبع آن ایران می‌داند. ریاض به‌قدری به دنبال بی‌ثباتی در لبنان است که حتی تداوم نخست‌وزیری سعد حریری را برخلاف اهداف خود می‌دانست.

جمهوری اسلامی ایران یکی از بازیگران اصلی منطقه غرب آسیاست و به‌تبع آن سطحی از تأثیرگذاری را در لبنان دارد. بخصوص این‌که حزب‌الله لبنان به‌عنوان یکی از عناصر مهم این محور در سطوح سیاسی، امنیتی و نظامی لبنان، دارای سطح بالایی از تأثیرگذاری است. این تأثیرگذاری از پایه‌های مردمی نیز برخوردار است؛ به همین دلیل عموماً جنبش حزب‌الله و جریانات نزدیک به مقاومت توانسته‌اند با کسب آرای مردمی، سهم قابل‌توجهی را در ساحت سیاسی لبنان کسب کنند. همین امر موجب شکل‌گیری محور همسو با آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج‌ فارس به‌ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی علیه محور همسو با جمهوری اسلامی ایران شده است؛ با توجه به تأثیرگذاری ایران در لبنان می‌توان گفت مطلوبیت‌های آن در جهت اهداف کلان جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا ازجمله جلوگیری از توسعه‌طلبی سیاسی، امنیتی و نظامی اسراییل در این کشور است.
برخلاف محور رقیب، ثبات سیاسی و امنیتی در لبنان از مطلوبیت‌های تهران محسوب می‌شود.

تهران بی‌ثباتی در لبنان را زمینه موفقیت راهبردی اسراییل می‌داند که به دنبال بی‌ثبات‌سازی و تضعیف کشورهای پیرامون خود است.

آمریکا با توجه به این‌که به دنبال بسط و گسترش هژمونی خود و تضعیف رقباست، سعی دارد به‌صورت فعالانه در پرونده‌های مهم بین‌المللی همچون منطقه غرب آسیا نقش‌آفرینی کند. با توجه به روابط ویژه آمریکا با اسراییل و همچنین سطح تعارضات آمریکا با محور مقاومت و حزب‌الله لبنان، این کشور را می‌توان یکی از بازیگران فعال و تأثیرگذار در لبنان دانست که بخشی از این تأثیرگذاری آن مستقیم و بخش دیگری غیرمستقیم است.

در شکل مستقیم آن، نفوذ آمریکا از طریق نهادهای رسمی و غیررسمی سیاسی، امنیتی و نظامی لبنان اعمال می‌شود. ازجمله تاثیرگذاری های مستقیم آمریکا، بهره‌برداری از قدرت تأثیرگذاری در میان گروه‌های مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد لبنانی است که بسیاری از کارشناسان و ناظران مسائل لبنان بر آن تأکید دارند و این گروه‌ها و سازمان‌ها از فعالان اعتراضات اخیر نیز محسوب می‌شوند. از سوی دیگر موضع‌گیری‌های مقامات آمریکایی همچون مایک پمپئو و ارتباط دادن مسائل اخیر لبنان به حضور حزب‌الله در عرصه سیاسی و امنیتی نشانگر اثرگذاری مستقیم این کشور در تحولات لبنان است. علاوه بر این‌ها به دلیل تسلط آمریکا بر اینترنت و فضای مجازی لبنان همچون توییتر، فیس‌بوک، واتساپ و اینستاگرام و بستن جهت‌دار حساب‌های افراد، رسانه‌ها و جریانات سیاسی نزدیک به محور مقاومت، نقش ایالات متحده در جهت‌دهی اعتراضات لبنان قابل مشاهده است. این موارد را می‌توان نشانه هایی از نقش‌آفرینی مستقیم آمریکا در صحنه سیاسی و امنیتی لبنان قلمداد کرد. در شکل غیرمستقیم نیز، آمریکا عموماً از طریق احاله مسئولیت به کشورهای تأثیرگذار دیگر همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و فرانسه راهبردها و سیاست‌هایش را پیش می‌برد به‌طوری‌که نمی‌توان فاصله زیادی را در مطلوبیت‌های این کشورها و آمریکا در لبنان یافت.

به صورت کلی در مورد مطلوبیت‌های آمریکا در صحنه‌های سیاسی، امنیتی و نظامی لبنان، می‌توان به دو مورد اصلی اشاره کرد، نخست حفظ امنیت اسراییل؛ از این منظر، لبنان باید به گونه ی مدیریت شود تا نتواند منافع توسعه‌طلبانه اسراییل را تهدید کند.

مورد دوم این‌که با نگاهی به تاریخ گروه‌های مقاومت، می‌توان دریافت آمریکا همواره به دنبال تضعیف جریانات مقاومت فلسطینی و لبنانی با ایدئولوژی‌های مختلف ضد غربی همچون جریانات اسلامی، جریانات چپ و سوسیالیستی و جریانات قومیت‌گرای عربی بوده که عموماً به‌عنوان یک جریان تقابلی در مقابل نظم منطقه‌ای مطلوب آمریکا و همچنین توسعه‌طلبی اسراییل قرار داشته‌اند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اوج‌گیری مقاومت اسلامی و بعد از آن شکل‌گیری تدریجی محور مقاومت، این تقابل جدی‌تر شد. از این رو، در شرایط کنونی امریکا به دنبال افزایش راهبرد فشار حداکثری بر محور مقاومت به‌ویژه حزب‌الله در لبنان است.

تأثیرگذاری فرانسه در تحولات لبنان از قرن ۱۹ با نزدیکی این کشور به مسیحیان لبنان که در آن زمان جزئی از امپراتوری عثمانی بود، آغاز شد و با قرارداد سایکس- پیکو در سال ۱۹۱۶ و بعد از آن قیمومیت این کشور بر لبنان در سال ۱۹۲۰ توسط جامعه ملل، افزایش یافت. با این‌که لبنان در سال ۱۹۴۳ توانست از فرانسه کسب استقلال کند، ولی همچنان پاریس تأثیرگذاری خود را در این کشور حفظ کرده است. البته فرانسه در شرایط سیاسی، امنیتی و نظامی کنونی لبنان تأثیرگذاری سابق خود را به دلیل سطح بازیگری ایران، عربستان و آمریکا تا حدود زیادی از دست داده است ولی همچنان در عرصه سیاسی لبنان، فعال است. گفتنی است با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی لبنان می‌توان تأثیرگذاری فرانسه را در حوزه قدرت نرم در لبنان مشاهده کرد. برای مثال بسیاری از توافقات نهایی میان بازیگران مختلف و همچنین گروه‌های سیاسی به‌نوعی با تسهیل‌گری و میانجی‌گری فرانسه اجرایی می‌شود؛ زیرا فرانسه از مقبولیت نسبی در میان بیشتر گروه‌های لبنانی ازجمله حزب‌الله برخوردار است و همواره تلاش کرده مواضع میانه‌روتری را در قبال بازیگران عرصه داخلی و خارجی لبنان اتخاذ کند. با تقویت محور مقاومت، حوزه نفوذ سیاسی، امنیتی و نظامی فرانسه هم در سوریه و هم در لبنان تحت تأثیر قرار گرفته است و این کشور به‌نوعی جریان مقاومت را رقیب خود چه در عرصه قدرت سخت و چه در عرصه قدرت نرم می‌داند.

درمجموع اگرچه فرانسه تلاش دارد خود را به‌عنوان یک بازیگر مستقل در تحولات لبنان نشان دهد، ولی بر کسی پوشیده نیست که ضمن تقویت جایگاه احزاب راست‌گرا و ملی‌گرا به‌ویژه مسیحیان، به دنبال تضعیف حزب‌الله، البته با شیوه ملایم‌تر از عربستان و آمریکاست. زیرا برخلاف آن‌ها تداوم بی‌ثباتی در لبنان را در راستای منافع خود نمی‌داند. در پایان باید گفت اگرچه بازیگران متعددی در تحولات سیاسی، امنیتی و نظامی لبنان فعال و تأثیرگذار هستند اما در شرایط کنونی، تأثیرگذاری ایران و آمریکا، بیش از سایر بازیگران است. با نگاهی به مطلوبیت‌های این بازیگران می‌توان گفت ایران به‌عنوان حامی جنبش حزب‌الله و گروه‌های محور مقاومت در لبنان توانسته جایگاه و نفوذ مناسبی را در این کشور پیدا کند و بازیگران مؤثر دیگر اگرچه منافع زیادی دارند، ولی مطلوبیت بیشتر آن‌ها در شرایط فعلی، تضعیف جایگاه و نفوذ محور مقاومت در لبنان است و به‌نوعی یک ائتلاف ضد ایرانی را دنبال می کنند.

دکتر عبداللطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟