نخست وزیر پاکستان نگران چه و پیگیر چیست؟
- انتشار: ۳۰ عقرب ۱۳۹۹
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 99067
اگر به گذشته آمریکا و پاکستان و همسویی سازمانهای استخباراتی دو کشور در دوران جنگ سرد و سپس به چگونگی تعاملشان در راستای حمایت از حکمتیار و طالبان برای تضعیف کل افغانستان و از جمله نابودی مخالفین پشتونیزم نیک بنگریم، درخواهیم یافت که پاکستان با سیاست دوگانه خود همواره دست بالا را داشته و دارد.
پاکستان و آمریکا هرگیز اجازه ندادهاند و نمیدهند که افغانستان در کل و اقوام همیشه محروم به طور خاص، جایگاه مناسبی در منطقه و کشور داشته باشند.
پاکستان هر بار در پی نگرانی از انسجام افغانستان یا قدرت گرفتن جریانهای مخالف پشتونیزم، به راحتی با سیاست دوگانه رقبای خود را زمین گیر نموده است؛ مثلا:
در دههی هفتاد وقتی تاجیکها، هزارههای فرهنگی و ازبیکها نقاط استراتژیک پایتخت یعنی کابل را در اختیار گرفتند و مهرههای پاکستان در پشت دروازههای کابل و در حاشیه ماندند، پاکستان از یک سو با حمایت از حکمتیار و از سوی دیگر با تداوم روابط خود با دولت وقت سیاست خود را دنبال نمود تا بتواند جایگاه مناسبی از طریق به متن آوردن پشتونیزم و به قدرت رساندن استبداد تاریخی پیدا نماید.
پاکستان وقتی به این نتیجه رسید که حکمتیار به تنهایی از پس اقوام همیشه محروم برنخواهد آمد و مسعود نیز به آسانی با حکمتیار کنار نمیآید، روی عدم تحمل دولت وقت و شکافهای موجود میان سران اقوام همیشه محروم متمرکز شد. این بار با دامن زدن به اختلافات و پر رنگ جلوه دادن عدم تحمل دولت از طریق افراد موجود در پیشاور و کویته، به راحتی بخشی از حزب وحدت را و سپس از طریق همان بخشی از حزب وحدت جنبش را با حکمتیار همسو نمود تا جنگهای خانمانسوز میان اقوام همیشه محروم راه افتاده به تضعیف همه انجامید. با این همه تلاشها، باز در نهایت سازمانهای استخباراتی آمریکا و پاکستان از موفقیت حکمتیار ناامید گردیده طالبان را جایگزین حزب اسلامی نمود. با این جا به جایی هم شهید مسعود را گول زد که در ابتدا با طالبان همکاری نمود و هم شهید مزاری را بیشتر به دام انداخت که در انتها با طالبان کنار آمده تمام دار و ندار حزب وحدت و مردم را به طالبان داد. سرانجام پاکستان از طریق طالبان هم به اقتدار حزب وحدت پایان داد و هم دولت وقت را شکست داد.
این بار نیز به نظر میرسد که پاکستان از یک سو نگران دست آوردهای چندسال اخیر یعنی شکل گرفتن نظام سازی نیمه بند است و از سوی دیگر نگران همسویی نسبی اقوام همیشه محروم. باز پاکستان با همان سیاست دوگانه دارد اهدافش را دنبال میکند یعنی هم روابطش را با کابل حفظ نموده و هم دارد از طریق حمایت نمودن طالبان فشارهای بیشتر برکابل و اقوام همیشه محروم وارد میکند.
پاکستان در گام اول تلاش دارد که با تقویت طالبان امتیاز بیشتری را نصیب پشتونیزم و استبداد تاریخی نموده اقوام دیگر را در حاشیه قرار بدهد. اگر چنین چیزی محقق نشد، تا به هم زدن دست آوردهای چند سال اخیر و نظام فعلی پیش خواهد رفت.
برای به هم زدن دست آوردهای چندسال اخیر، در ابتدا مسیر خشونت آمیز فعلی را تشدید خواهد نمود و اگر خشونت جواب نداد، گزینه تحمیل دولت موقت را در پیش خواهد گرفت؛ حتی اگر با ریاست یک غیر پشتون ممکن باشد.
خلاصه سفر عمران خان جز بیانگر نگرانی پاکستان و پیگیری همان سیاستهای دوگانه گذشته برای زمین زدن دوباره کل افغانستان بویژه اقوام همیشه محروم چیزی دیگری نخواهد بود.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)