مذاکرات ایران و عربستان و تاثیرات ان بر یمن،فلسطین و لبنان

  • انتشار: ۱۱ جوزا ۱۴۰۰
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 113901

همانگونه که طی روزهای اخیر در رسانه‌ها مطرح شده، ایران و عربستان برای بحث بر سر موضوعاتی مشترک در بغداد در حال مذاکره هستند و تاکنون دو یا چند دور مذاکره در سطح مقامات امنیتی انجام شده و ظاهراً بناست دور بعدی مذاکرات هفته های آتی در سطح سفرا انجام شود. در این ارتباط چند نکته مهم که باید مدنظر قرار گیرد به صورت گذرا بیان می‌شود.

نخست اینکه درخواست جهت انجام این گفت‌وگوها از سوی عربستان انجام شده و این سعودی است که در مقطع فعلی نیازمند مذاکره با تهران است. ناگفته پیداست که سعودی‌ها به سبب اوضاع وخیم میدانی ازجمله سقوط قریب‌الوقوع شهر مأرب در یمن و آسیب‌پذیری شدید برابر حملات موشکی و پهپادی انصار الله یمن به شدت زیر فشار هستند و از طرفی فشارهای دولت بایدن نیز عملاً مزید بر علت شده و آن‌ها چاره‌ای جز این ندارند که برای حل پرونده یمن، دست به دامان ایران شوند. در واقع پیش‌روی‌های انصارالله در مأرب و حملات جدی پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان از عمده ترین دلایلی است که حاکممان سعودی را وادار به پذیرش رویکردهای دیپلماتیک برای پایان نبرد کرده و مذاکرات با ایران را کلید زده است. میانجی‌گری عراق نشان می‌دهد الکاظمی نیز سعی دارد سیاست چندجانبه و متوازنی را میان همسایگانش تقویت کند.

نکته راهبردی دوم اینکه ضروری است بدانیم که ایا نگاه دو کشور به این مذاکرات راهبردی است یا تاکتیکی؟ بر اساس شواهد و قرائن به نظر می‌رسد سعودی ها این مذاکرات را تاکتیکی می‌بینند. چراکه اولاً سعودی ها تحت فشارهای مختلف به اجبار به آن تن داده‌اند و ثانیاً بعید است تنها حاکمان سعودی در این ارتباط تصمیم‌گیری کرده باشند و یقیناً این تغییر آشکار در رویکرد و جهت‌گیری، از سوی دولت جدید آمریکا به آن‌ها دیکته شده وگرنه نظام سعودی در عربستان با جمهوری اسلامی در ایران به صورت ماهیتی در تضادی آشکار است و از ابتدای انقلاب اسلامی در ایران تاکنون به اشکال مختلف در پی ضربه‌زدن و براندازی جمهوری اسلامی بوده و دشوار است که بپذیریم اکنون و در این شرایط اراده‌ای برای تغییری راهبردی در سیاست خود نسبت به ایران داشته باشد.

نکته بعدی این است که ضروری است در مذاکرات پیش رو چارچوبی روشن و محکم برای آینده منطقه صورت‌بندی شود تا با تغییر شرایط و مثلاً استقرار دولتی تندرو در آمریکا، حکام سعودی مجدداً در سودای تکرار خطاهای گذشته نباشند!

نکته مهم دیگر این‌که، از هم‌اکنون باید چشم‌اندازهای مدنظر دو طرف از این مذاکرات روشن و مشخص باشد و بر مبنای آن مذاکرات هدایت شود. آنچه روشن است بر اساس شرایط منطقه و نیاز سعودی اولین هدف این مذاکرات، یافتن راه‌حلی عملی برای بحران یمن به معنای آتش‌بس فوری، رفع محاصره و انجام گفت‌وگوهای ملی برای حل‌و‌فصل مسائل سیاسی و تقسیم قدرت است. در کنار پرونده یمن می توان از ظرفیت سعودی در لبنان و مساعدت و همراهی آن‌ها برای پایان دادن به بن‌بست سیاسی چند ماهه در این کشور و ایجاد توافق بین جریان‌های مختلف برای تشکیل دولت استفاده کرد.

امامسئله راهبردی که به عنوان یک چشم‌انداز از این مذاکرات می توان به دست اورد، دور کردن عربستان از اسراییل است

منافع کشور های اسلامی و عربی در این است که عربستان همانند امارات به سمت توافق آشکار با اسراییل حرکت نکند. چرا که بی‌شک هزینه‌های راهبردی همپیمانی عربستان با اسراییل برای مردم فلسطین و منطقه چندین برابر کشوری کوچکی مانند امارات خواهد بود، پس ضروری است برای دستیابی به این هدف نیز تلاش‌های جدی صورت پذیرد. مذاکره تهران و ریاض می تواند جلو رفتن علنی عربستان به اردوگاه اسراییل را بگیرد و عملا پروژه شکل گیری ناتوی عربی واسراییلی را در غرب آسیا برهم بزند.

نکته نهایی این که موضوع مذاکرات ایران و عربستان بخشی از پروژه‌ای کلان‌تر و پیچیده‌تر برای منطقه است که توسط آمریکایی‌ها طراحی شده و نشستن ایران و عربستان برای حل‌و‌فصل پرونده‌های اولویت داری مانند یمن اولین پرده آن محسوب می‌شود. بر این مبنا، مذاکرات فعلی تنها بخش ابتدایی مجموعه‌ای از گفتگوهاست که احتمالا ظاهر جدیدی را برای منطقه رقم خواهد زد.

دکتر عبداللطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟