فرهنگ در تاریکی و سکوت فرومی‌پاشد!

  • انتشار: ۱۴ قوس ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهفرهنگ و هنر
  • شناسه مطلب: 124783

امروز عصر، همکار یکی از رسانه‌های بین‌المللی تماس گرفت و برای شرکت در یکی از برنامه‌های سیاسی پیرامون وضعیت افغانستان دعوت کرد. گفتم مایلم درباره وضعیت «فرهنگ» و «تعلیم و تربیت » صحبت کنم. باخنده گفت، مباحث مرتبط به فرهنگ و تعلیم و تربیت، بیننده و مخاطب ندارد و برای رسانه‌ها، از جمله‌ برای رسانه‌ی ما، مهم و دارای اولویت نیست!
سخن او، هرچند کامم را تلخ کرد، اما روایت‌گر واقعیت امروز و دیروز جامعه ماست. فرهنگ و تعلیم و تربیت با همه‌ی آثار مثبتی که می‌تواند برای ساخت یک جامعه‌ی توسعه‌یافته و پذیرای صلح داشته باشد، در افغانستان و برای رسانه‌های این کشور و مرتبط به این کشور، بی‌اهمیت و غیر قابل توجه‌ است.
این روزها، دانشگاه‌های متعددی یا بسته شده و یا در آستانه‌ی بسته‌شدن هستند. مکاتب دولتی کم‌رمق گشته و غالب مکاتب خصوصی از رمق افتاده‌اند. بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان به‌دلایل و عوامل بسیاری، که ناتوانی اقتصادی یکی از آن عوامل است، نمی‌توانند به مکتب و دانشگاه بروند. رسانه‌ها، یکی از پی دیگری درهای خود را می‌بندند و چراغ‌های‌شان را، که چراغ آگاهی عمومی را روشن می‌کرد، خاموش می‌کنند. کسی دروازه محدودکتابخانه ها را باز نمیکند و کتابفروشی ها، چوب حراج بر کتابهای خود می زنند.
در یک بیان خلاصه، فرهنگ و تعلیم و تربیت در افغانستان در حال فروپاشی کامل‌ است، اما برخلاف سیاست و اقتصاد که همه‌ی ما از فروپاشی آن باخبریم و جهانیان نیز هر لحظه درباره‌ی آن گزارش می‌دادند و گزارش می‌دهند، فروپاشی فرهنگ و تعلیم و تربیت در تاریکی و سکوت اتفاق می‌افتد.
با این توضیح، مسأله این است که این فروپاشی خاموش چه نقشی در تشدید بحران فراگیر در آینده‌ی افغانستان دارد؟ به‌خصوص باتوجه به این نکته که تعلیم و تربیت در جهان مدرن، تولیدکننده‌ی اقتصاد است و بالتبع سازنده‌ی سیاست. برای اثبات پیوند عمیق تعلیم و تربیت با اقتصاد، کافی است خبر داشته باشیم که بیش‌ترین میلیاردرهای جهان در کشوری هستند که بهترین دانشگا‌ه‌های جهان در همان کشور است.
بنابراین آیا لازم نیست که به تعلیم و تربیت و فرهنگ و فروپاشی آن در افغانستان نیز گاهی توجه کنیم؟ آیا لازم نیست که زمانی این قصه‌ی پرغُصه را نیز بخوانیم؟ آیا لازم نیست که برای این عرصه نیز فکری کنیم؟ پاسخ همه‌ی این پرسش‌ها باز هم یک چیز است: سکوت و خاموشی!

علی فائق

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟