عوامل پیدا و پنهان سقوط ولسوالی‌ها

  • انتشار: ۵ سرطان ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 115508

در چند هفته اخیر تعدادی از ولسوالی‌های شمال کشور، در ولایات فاریاب، جوزجان، سرپل، تخار، بغلان، کندز و بلخ با حمله‌های نظامی گسترده طالبان سقوط کرده‌اند. به نظر می‌رسد سقوط ولسوالی‌ها‌ به دست طالبان بیش از آن‌که از قدرت و توانایی طالبان حکایت کند، به ناکارآمدی و ضعف مدیریت حکومت اشرف غنی ارتباط دارد.

سقوط این ولسوالی‌ها در مدّت اندک، این پرسش را به میان آورده است که علّت سقوط این ولسوالی‌ها به دست طالبان چیست؛ بیرون رفتن خارجی‌ها، فساد و از هم‌پاشیدگی حکومت، مدیریت ضعیف جنگ، قدرت‌ روزافزون طالبان، توافق‌های پشت پرده امریکا و پاکستان و …؟ هدف این نوشته بررسی این عوامل است.

۱- خروج نیروهای خارجی
خروج نیروهای خارجی دو تأثیر آشکار بر نیروهای امنیتی گذاشته است؛ نخست باعث تضعیف روحیه جنگی و مورال این نیروها شده است. نیروهای خارجی حتّی اگر در جنگ هم حضور نمی‌یافتند، قوّت قلب و حامی روحی نیروهای امنیتی بودند. رفتن آن‌ها نیروهای امنیتی را در خلأ حمایتی قرار داده است.
دیگر آن‌که طالبان نیروهای پراکنده چریکی هستند که ناگهان از کوه و کمر بیرون می‌آیند و پیش از آن‌که نیروهای امنیتی آماده شوند، ضربه خود را وارد می‌کنند. در جنگ‌های چریکی، نیروی هوایی می‌تواند سرنوشت جنگ را تعیین کند. طیاره‌ها، چریک‌های در حال جنگ و گریز را در کوه و کمر و جر و لر تعقیب و ضربه‌های مهلکی بر آن‌ها وارد می‌کند.
نیروهای امنیتی اکنون حمایت هوایی خارجی ها را که بسیار هم در جنگ تعیین کننده بود از دست داده‌اند.

۲- جدایی مردم از حکومت
سیاست‌های تبعیض‌آمیز و مشکوک حکومت محمّداشرف غنی، دره ژرفی در میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. مردم از اصلاح حکومت مأیوس شده‌ و در جنگ حکومت و طالبان بی‌طرفی را اختیار کرده‌اند. فساد لجام‌گسیخته، ناکارامدی، قوم‌گرایی و نامردمی حکومت باعث فاصله گرفتن مردم از حکومت شده است.
سلاح گرفتن و آمدن مردم به میدان جنگ در روزهای اخیر در ولایت‌های شمالی، به معنای آب‌شدن یخ بین مردم و حکومت نیست؛ بلکه مردم از جان، عزّت، سرنوشت و آینده خود در برابر یورش وحشیانه دشمن دفاع می‌کنند.

۳- مدیریت ضعیف جنگ
مدیریت بسیار ضعیف جنگ دیگر عامل پیش‌روی‌ طالبان است. رئیس جمهور به عنوان سرقوماندان اعلای قوای مسلّح بیش از آن‌که ۱۸ ساعت کاری خود را صرف مدیریت جنگ کند، صرف تصفیه‌حساب‌های قومی و سیاسی با دیگران می‌کند. براین اساس او بهترین جنرال‌های با تجربه را به تقاعد برابر و یا از کار سبک‌دوش کرده و افراد با تجربه را به حاشیه رانده است؛ مثلاً والی‌های مانند فایق که با انگیزه‌های قوی مقاومت می‌کردند، تبدیل شده‌اند. شاهد بر این مدعا این است که ولسوالی‌های فاریاب پس از رفتن فایق سقوط کرد.
در حالی‌که دشمن تمام قدرت داخلی و خارجی خود را برای سقوط کشور به کار گرفته، سرقوماندان اعلا مشغول بازی با وزارت داخله و وزارت دفاع ملی و معاونت‌های آن‌ها بوده است.
پس ضعف مدیریت نیروهای امنیتی که از نگاه تبعیض‌گرای سرقوماندانی اعلا ناشی می‌شود از مهم‌ترین عوامل سقوط ولسوالی‌ها می‌باشد.

۴- افزون‌شدن قدرت طالبان
پاکستان و دیگر حامیان طالبان، از یک‌سال پیش برای پس از خروج نیروهای خارجی برنامه‌ریزی کرده‌ بودند. با خروج خارجی‌ها، طرح‌های نظامی و سیاسی خود را به میدان عمل آوردند. طبق گزارش‌های میدانی، جنرال‌ها، ملیشه‌ها و طالبان پاکستانی، رهبران القاعده و نهضت اسلامی ازبکستان در جنگ کنونی حضور پر رنگ دارند. آن‌ها مغز متفکر جنگ هستند؛ نیروهای جنگی طالبان را سازماندهی می‌کنند و برای مردم هر منطقه نیز طرح‌ها و برنامه‌های خاصی می‌ریزند.
این‌که طالبان خشن و بی‌رحم، اکنون با نیروهای امنیتی رفتار نرم می‌کنند؛ این‌که در ولسوالی‌های سقوط داده‌شده هنوز کشتار و غارت به راه نینداخته‌اند؛ این‌که در سقوط ولسوالی‌ها و بیزهای امنیتی از افراد با نفوذ کار می‌گیرند؛ همگی تاکتیک‌های طراحی‌شده از سوی جنرال‌های (I.s.I) یا استخبارات پاکستان است.

۵- معامله‌های پشت پرده
توافقات پشت پرده برخی قدرت‌های جهانی و کشورهای منطقه از دیگر عوامل مهم پیش‌روی طالبان است. جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا بارها گفته است که هدف اصلی ما در آسیا مهار چین و روسیه است. سیاست‌های این کشور در افغانستان و برخی کشورهای دیگر منطقه با محوریت مهار چین و روسیه تنظیم می‌شود و امریکا برای مهار چین و روسیه هر بهایی را پرداخت می‌کند.
از طرفی، پاکستان؛ دوست سنّتی امریکا اکنون در حلقه نفوذ روزافزون چین قرار دارد. ایالات متحده تلاش می‌کند پاکستان را از این حلقه بیرون بیاورد و این‌کار بدون دادن امتیازات کلان ممکن نیست. یکی از این امتیازات به رسمیت‌شناختن سیاست‌های پاکستان در افغانستان از سوی امریکا می‌باشد. (تفصیل این موضوع بماند برای بعد).

به نظر می‌رسد مهار طالبان یک راه بیش‌تر ندارد و آن این است که حکومت با اصلاح سیاست‌های غلط خود، درّه بین خود و مردم را پر کند و بتواند مردم را به میدان جنگ با طالبان بیاورد.

سیّد اسحاق شجاعی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟