عصبیت قبیله‌ای

  • انتشار: ۱۶ جوزا ۱۴۰۱
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 130935
طالبان

یکی از کتاب‌هایی را که باید نسل جوان به دقت بخواند، مقدمه ابن خلدون است. این کتاب، هیچ گاهی کهنه‌شدنی نیست. اساسا معجزه‌ کتاب‌های کلاسیک به قول ایتالو کالوینو همین است که هیچ گاه از گفتن آن‌چه قصد گفتنش را دارند باز نمی‌ایستند و در هر عصری که بخوانی حرف تازه دارند.
ابن خلدون در مقدمه خود می‌گوید که مردمان بادیه‌نشین به خاطری آن بر مردمان شهرنشین چیره می‌گردند که عصبیت شان قوی‌تر از دیگران است. و او قوی‌ترین عصبیت، عصبیت خونی و دینی را می‌داند. به باور او هر حکومتی که عصبیتش تضعیف گردد، توسط دشمنان قوی‌تر از خود نابود می‌گردد.

پشتون‌ها در افغانستان نیز حاکمیت چندصد ساله خود را مرهون عصبیت خونی شان هستند. برای آن‌ها فرق نمی‌کند که چه کسی در حکومت باشد: نکتایی‌دار یا عمامه‌دار. آن‌چه برای شان مهم است حفظ حاکمیت و همبستگی قومی شان است.
تاجیک، ازبیک و هزاره نمی‌تواند با این گروه قبیله‌ای رقابت کند. علتش هم این نیست که این گروه‌های قومی کم‌تر شجاعند یا در اقلیت قرار دارند. افغانستان اساسا کشور اقلیت‌ها است و هیچ قومی در این‌جا اکثریت نیست. بلکه علت ناتوانی این اقوام در ضعف عصبیت قومی شان است. به خصوص تاجیکان که تا بخواهید محله‌گرایند.
برای مقابله با برتری‌طلبی پشتون‌ها یا باید مانندی آن‌ها شوید یا آن‌ها را مانندی خود بسازید. مشکل ما این است که در هر دو عرصه برنامه نداریم.

عبدالشهید ثاقب

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟