طالبان و احساس غرور از شکست امریکا و ناتو/طالبان کار خود را به مراتب باارزش تر و کلان تر از مجاهدین می پندارند

  • انتشار: ۲۴ سرطان ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 116768

افغانستانی هایی که صلح در افغانستان را شاهد بودند یا از دنیا رفته اند و یا در آرامش در کشورهای غربی زندگی می کنند.
شاید تعجب برانگیز باشد اگر بگوییم بسیاری از کسانی که با آنها گفت و گو می کنم قدرت تفکیک بین طالبان و مجاهدین را ندارند. برای درک آسان تر این موضوع اجازه دهید تاکید کنم مجاهدین در دهه ۱۹۸۰ میلادی علیه اتحاد جماهیر شوروی سابق جنگیدند اما طالبان علیه امریکایی ها جنگ را آغاز کردند و همچنان می جنگند. در این تفاوت اهمیت زیادی دارد که به صورت مختصر در این مورد بحث می کنم.

افغانستانی هایی که صلح در افغانستان را شاهد بودند یا از دنیا رفته اند یا با آرامش در کشورهای غربی زندگی می کنند. نسلی که پس از آن دوران صلح آمیز پا به عرصه زندگی در افغانستان گذاشتند همواره شاهد جنگ و کشت و کشتار بوده اند، این جنگ، جنگ افغانستانی ها نبوده و این قدرت های خارجی هستند که در سرزمین شان می جنگند. جنگ افغانستان به نوعی جنگ قدرت های جهانی بوده است. اتحاد جماهیر شوروی سابق با توجه به اهداف خاص خود به افغانستان حمله کرد و بیش از دو دهه این کشور را در اشغال خود داشت. پس از خروج نیروهای ارتش سرخ از افغانستان این کشور درگیر جنگ های داخلی شد. در دوران جهاد افغانستان ورود شوم و اقدامات غیراخلاقی و عرفی امریکایی ها و حمایت های مالی و تسلیحاتی از گروه های مجاهدین با هدف ضربه زدن به کمونیزم شوروی در نهایت به ظهور گروهی به نام طالبان شد. در ادامه همین امریکا بود که در سال ۲۰۰۱ به بهانه مبارزه با تروریزم به افغانستان حمله کرد. با حمله امریکا به افغانستان در ظاهر رژیم منحوس طالبان نابود شد اگرچه تنها چند سال بعد از این حمله طالبان یک بار دیگر خود را جمع و جور کرد و این بار قوی تر از گذشته به میدان جنگ بازگشت. اکنون بعد از دو دهه حضور امریکا در افغانستان به جرأت نمی توانیم بگوییم که اشغال پایان یافته یا نیافته است، برای پاسخ به این سوال بستگی دارد از چه کسی آن را بپرسید. اکنون احتمال بروز یک جنگ داخلی دیگر در افغانستان نقل محافل به ویژه حلقات استخباراتی دنیا شده است.

در حال حاضر دولت جو بایدن برای اجتناب از وضعیتی شبیه به خروج از جنگ ویتنام(فرار هوایی از سایگون) سخت تلاش می کند سفارت امریکا در کابل را باز نگه دارد. دلیل رسمی فعال نگه داشتن سفارت امریکا در کابل صدور ویزا برای افغانستانی هایی ست که در طول این دو دهه به امریکایی ها در افغانستان کمک کرده اند. این ظاهر قضیه است و واقعیت چیز دیگری ست: سفارت امریکا در کابل در اصل برای زنده و پویا نگهداشتن فعالیت سازمان اطلاعات مرکزی امریکا(سی آی ای) باز نگهداشته شده است و الا فعال نگهداشتن سفارت امریکا در کابل در حالیکه نیروهای نظامی و پیمانکاران این کشور قرار است به طور کامل افغانستان را طی هفته های آینده ترک کنند، معنایی ندارد.

همواره داستانی هایی را می شنویم که افغانستانی ها و کشورشان غیرقابل فتح هستند: این درست است، بریتانیا در افغانستان شکست خورد. اتحاد جماهیر شوروی شکست خورد در افغانستان و هم اکنون امریکایی ها نیز شکست خورده افغانستان را ترک می کنند. شکست امریکایی نیز همانند حضور طولانی مدت یا به عبارت دیگر طولانی ترین جنگ آنها در افغانستان در نوع خود کاملا حیرت آور است. امریکایی ها با در اختیار داشتن قوی ترین ارتش دنیا رکورد طولانی ترین اشغال را در جهان ثبت کردند.

مقایسه شکست امریکا با شکست شوروی در افغانستان

مقایسه شکست اتحاد جماهیر شوروی با شکست ایالات متحده امریکا در افغانستان خود سبب روشنی در تفاوت بین مجاهدین و طالبان می شود. مجاهدین بدون شک علیه ارتش تا به دندان مسلح سرخ شوروی سابق جنگیدند. مجاهدین اما از مبارزان بومی افغان و داوطلبان جهانی که شوق جهاد با کمونیست بی خدا و کافر را داشتند، تشکیل شده بود. از همه مهمتر، جهاد افغانستان که یک جهاد جهانی قلمداد می شد توسط ثروتمندترین کشورهای جهان حمایت می شد. امریکا، عربستان سهودی و برخی کشورهای دیگر از مجاهدین حمایت های تسلیحاتی، مالی، آموزشی و تبلیغاتی می کردند. شکست اتحاد جماهیر شوروی به دست مجاهدین خود یک امر مهم و قابل ملاحظه بود اما در مقایسه با کاری که طالبان کردند ناچیز به نظر می رسد.

طالبان امروز اما به خود مغرور هستند که به تنهایی و بدون کمک مالی و تسلیحاتی خارجی توانسته اند بزرگ ترین ارتش دنیا یعنی ارتش ایالات متحده امریکا را در افغانستان شکست دهند. طالبانی که این روزها با تشدید حملات خود در ولایات مختلف افغانستان به دنبال تسلط جغرافیای بیشتر هستند به خود غره اند که نه تنها امریکا که نیروهای ائتلاف بین الملل و ناتو را شکست داده اند.

طالبان و حامیان منطقه ای شان بر این باورند که جنگ آنها با امریکا در مقایسه با کار مجاهدین به مراتب پر اهمیت تر است. به باور آنها در جنگ علیه نیروهای امریکایی در افغانستان برخلاف مجاهدین از حمایت های معنوی و روحی و روانی رسانه های غربی برخوردار نبوده اند، در حالیکه همین رسانه ها در دهه ۱۹۸۰ میلادی، اسامه بن لادن را یک جنگجوی آزادی خواهد معرفی می کردند. طالبان معتقدند کشتن نیروهای ارتش سرخ توسط مجاهدین در زمان خود جهاد خوانده می شد اما کشته های طالبان اکنون تروریست خوانده می شود. مجاهدین مورد حمایت امریکا بود اما طالبان منفور این کشور ابرقدرت می باشد.

طالبان براین باورند که قوی ترین ارتش تاریخ بشریت و کشورهای متحد آن که افغانستان را اشغال کرده بود و نیز دولت کابل را شکست داده اند. طالبان خود را فاتحانی می دانند که موفق به انجام کاری شده اند که هیچ کس قبل از این در تاریخ افغانستان انجام نداده است.
درست در چنین برداشت و حالتی ست که طالبان اعتقادی به پروسه صلح ندارند تا قدرت را با حکومت افغانستان شریک سازند یا به یک توافق سیاسی دیگر برای ختم جنگ در افغانستان برسند. این گروه کل قدرت را می خواهد چون خود را فاتح می داند.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟