صلحِ باژگونه

  • انتشار: ۱۰ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 79234
آمریکا طالبان

در روزگار ما پیمانکاران جنگ هر جایی را که اشغال می‌کنند، بیرون از فضای آکنده از دود و باروت، در آن دوردستها شَبَهی را به مردمان بومی نشان می‌دهند و بسیار وقیحانه نام آن را صلح می‌گذارند. این صلح تا هرزمان که استعمارگران بخواهند به تعویق خواهد افتاد و زمانی هم که آن را اعلام می‌کنند یکسویه، باژگونه و تحریف شده است.

اولین قربانی این صلحِ وارونه اما مردم خواهند بود و دومین قربانی آن حکومت (اگر وجود داشته باشد). همانگونه که از نظر آمریکایی‌ها در جنگ همه‌چیز عادلانه است در صلح نیز هرگونه تصمیمی جایز است؛ حتی اگر چنین صلحی به سرچشمه‌ی جنگهای خونین تبدیل شود.

بهترین دلیل این است که آمریکا نزدیک به بیست سال از هرگونه خشونت علیهِ مردم افغانستان- که سنت استعماری غربی آن را خشونتِ بشردوستانه، خیرخواهانه و متمدنانه می نامد- استفاده کرد و به شکلی طنزآمیز کاهشِ خشونت در یک هفته از سوی طالبان را شرط اساسی صلح دانست. آمریکایی‌ها فقط تعهد می‌دهند که ظرف ۱۴ ماه، تمام نیروهای خود را خارج کنند، ولی شروط اساسی طالبان را باید حکومت عملی کند.

در این وضعیت تمام پنج هزار زندانی طالب باید توسط حکومت آزاد شوند؛ حکومت باید حقوق زنان را نادیده بگیرد و بار دیگر زنان در معرضِ خطرات جدی قرار خواهند گرفت. سرانجام اینکه طالبان باید دوباره به مرجعیت سیاسی بازگردند و با خاطری آسوده حاکمیت تمام افغانستان را به دست گیرند، درغیر این صورت دوباره وارد جنگ خواهند شد؛ زیرا به گفته‌ی فیلسوف جنگ، کارل ون کلاسویز: «جنگ پیرامون چیزی رخ می‌دهد که سیاست را می‌سازد؛ یعنی حاکمیت».

دکتر سید یحیی موسوی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟