سرگذشتِ مشترک و سرنوشتِ متضاد

  • انتشار: ۱۴ جوزا ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 114139

دو کشورِ افغانستان و ایران علاوه بر اشتراکاتِ پرشمارِ فرهنگی ـ تاریخی، در نیم قرن اخیر نیز سرگذشت و فراز و فرودِ مشابه را تجربه کرده‌اند:

مردمِ ایران، مبارزۀ مکتبی و خیزش اسلامی علیه نظام سلطنتی را تجربه نمودند و مردم افغانستان، مبارزۀ مکتی و قیام انقلابی علیه نظام الحادی خلق را. مردم ایران هشت سال در برابر تجاوز رژیم بعث عراق ایستادند و مردم افغانستان نُه سال در مقابل اشغالگری اتحاد شوروی. مردم و نظام ایران در خارج از مرزهای خود (سوریه، عراق و …) با هیولای ترور و تکفیر جنگیدند و مردم افغانستان در داخل مرزهای خود با همان هیولای بی‌رحم رزمیدند.

پس از نیم قرن مبارزه و مقاومت و ایثار و پیکار و سرگذشتِ مشابه، اینک ایران در کجای تاریخ و جغرافیا ایستاده است و ما در کجا ایستاده‌ایم؟ سرنوشت و فرجامِ کار ما به کجا رسید و از آنها به کجا انجامید؟

ایران پس از پیروزی انقلاب و پایانِ جنگ، مسیرِ بازسازی و سازندگی و تحکیمِ زیرساخت‌ها را در پیش گرفت و علی‌رغم تحریم‌ها و توطئه‌ها، به ابرقدرتِ بی‌رقیبِ خاورمیانه تبدیل شد؛ اما ما پس از پیروزی قیام و جهاد، مسیرِ جنگ داخلی و ویرانی و تباهی را در پیش گرفتیم و اینک ذلیل‌ترین کشور خاورمیانه هستیم.

کشور ایران در قلبِ جغرافیای ترور و تکفیر و توحّش، نه تنها «جزیرۀ امنِ خاورمیانه» لقب گرفته است؛ بلکه ملت‌های عراق و سوریه را نیز از دام و کامِ ترور و تکفیر نجات داد؛ ولی ما علی‌رغمِ حضور و حمایتِ چهل کشور غربی و ناتو و امریکا، حتی از مکتب و زایشگاه و دانشگاه در پایتخت کشور خود محافظت نمی‌توانیم.

امروز ایران مستقل‌ترین کشور دنیای اسلام است و ما وابسته‌ترین کشورِ جهان اسلام.
ایران یک‌تنه در برابر توسعه‌طلبی و استیلاجویی استعماری غرب بر دنیای اسلام و مسلمانان، ایستادگی و مبارزه می‌کند؛ اما سیاسیون و باسوادان ما به شکلِ ذلیلانه و رقت‌بار، پیش‌مرگ و جاده‌صاف‌کنِ استعمار و استیلای غرب بر کشور خود شده‌اند و به این بردگی فکری و عملی افتخار می‌کنند.

با وجود آنهمه سرگذشتِ مشترک در نیم قرن اخیر، دلیل یا دلایل اینهمه تفاوت در سرنوشت و فرجامِ کارِ دو ملتِ همسایه، چه مؤلفه‌هایی می‌تواند باشد؟ در یک سیاهه‌ی کوتاهِ فیسبوکی، فرصت بررسی تمام آن دلایل و عوامل وجود ندارد؛ اما بی‌گمان یکی از آن دلایل اساسی و راهبردی، وجود و حضورِ مردِ آسمان‌همت به نام «روح الله خمینی» در ایران و فقدانِ چنان رهبر الهی در افغانستان بود. ما اگر به جای اینهمه رجّاله و رهبرچه، یک «خمینی» می‌داشتیم، یقیناً روزگار ما اینهمه سیاه و تباه نبود.
چهاردهم جوزا/خرداد، سالیاد ارتحال آن بزرگ‌ترین بسیجی و فدایی جهان اسلام گرامی باد!

مسیح ارزگانی/خبرگزاری اطلس

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟