ستارگان پنهان در پشت غبارهای انحراف

  • انتشار: ۱۴ میزان ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 121935

براساس تقویم هجری قمری، ۲۸ و ۳۰ صفر برابر است با رحلت پیامبر اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع).
آنچه این ستارگان جامعه بشری برجای گذاشتند و برای آن کوشیدند، نشان دادن مسیر بارورشدن درخت معرفت در پرتو خرد و دانش، به کمال رساندن اخلاق بشری و هموارساختن طریق هدایت و سعادت جامعه بشری بود.
این که چقدر از این گزاره ها عینیت یافتند، و راه طی شده پیروان آنان چقدر با آن مطابق بوده است، می توان در مطالعه تاریخ مسلمانان و سرنوشت نگون بخت کنونی مسلمانان دریافت.
در اینجا به اختصار در آن باره اشاره ای می شود. هنوز چند صباحی از این که پیامبر سر بربالین خاک مانده بود، نگذشته بود که یکی از بهترین دست پروردگانش (امام علی) در توصیف وضعیت امت اسلامی آن زمان گفت که مسلمانان پوستین اسلام را وارونه پوشیده اند؛ هنوز فاصله اندکی از رحلت پیامبر نگذشته بود که همین مسلمانان شب زنده دار و مجاهد روز، بخاطر اختلاف و زنده شدن ریشه های جاهلی و قومیت عربی زیرپوشش اسلام، نواسه پیامبر (امام حسن) را با تطمیع همسرش مسموم ساختند و جنازه اش را تیر باران کردند؛ و قرن ها بعد نواده دیگر پیامبر (امام رضا) قربانی سیاست و جاه طلبی عباسیان گردید.
در شرایط کنونی نیز شاهد استیم که ترکیب جهالت، روح قبیله گرایی، ملی گرایی، سیاست، قدرت، اقتصاد مافیایی، و…. در سطح داخلی امت اسلامی در پیوند با قدرت های منطقه ای و جهانی، از بهشت اسلام چه جهنمی برای پیروان آن ستارگان ساخته اند.
امروز در سوگ این عزیزان، از کران تا کران جهان، ندای وامحمدا بلند است، شیفتگان بسیاری تلاش دارند تا خود را به مشهدالرضا برسانند؛ اما درد مندانه در عقبه این همه احساسات و عواطف نور معرفت و شناخت و آگاهی، یا کم نور است و یا خاموش. دیگ جوشان تفرقه و خود زنی در گوشه ای از کشورهای اسلامی در غلیان است. چه جنایت های تکان دهنده و خودکامگی های فاجعه بار بنام دین و با توجیهات دینی و شریعت بر مردم سیاه بخت تحمیل نمی شود. دییگر ندای الله اکبر نوید آزادی و رستگاری را نمی دهد، بلکه صیقل دهنده شمشیر بنیادگرایان و تروریست هایی است که ابزار سیاست و بازی های سیاسی شده اند. مکه و کعبه و مقبره پیامبر در مدینه که نمادهای مشخص اسلام است در کنترل جانی ترین خانواده (آل سعود) قرار گرفته است و مرکز حمایت گروه های افراطی شده است؛ حتا در مورد مشهدالرضا که باید پایگاه معرفت و ترویج آگاهی و اندیشه های موافق و مخالف باشد، و جدی ترین بحث های علمی در زمینه های گوناگون بخصوص کلام و تاریخ در آن مطرح باشد، اینک شهری شده است تجاری و اقتصادی که عیار حق و باطل، خوب وبد، کمال و انحطاط، ….را “سود اقتصادی” مشخص می سازد. به همان پیمانه که هتل های چندستاره و آسمان خراش قامت افراشته و مرقد امام رضا(ع) را در کام خود بلعیده است، به همان پیمانه ارزش ها، اخلاق، شرایط زندگی سالم و انسانی کم رنگ و دشوارتر گردیده و تا درجه غیرممکن پیشرفته است. چنانچه روز ی یکی از مسئولان بخش پذیرش نذورات آستان قدس برای یک هم وطن که گوسفندی را برای نذر برده بود، گفت: دلسوزانه می گویم اگر می خواهی نذرت قبول شود و به مستحق برسد، نذرت را در بین هم وطنان مهاجر خود در گلشهر یا ساختمان توزیع کن. در اینجا نذر پیش از آن که به مستحقین برسد، گردن کلفت ها نوش جان می کنند.
در ختم کلام باید گفت ما برای نجات خود و پیدا کردن مسیر درست هدایت و بهره مند شدن از پیام های هدایت، بایست چراغ معرفت را روشن کنیم، خرد خفته خویش را بیدار سازیم، اخلاق انسانی را زنده بسازیم و پندارهای جاهلی، قومی و قطب گرایانه را دور انداخته و با تمام توان و باور و صداقت برای نجات و خوش بختی خود بکوشیم.

عبدالشکور اخلاقی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟