روایت سقوط؛ فراری از فرار خود میگوید!

غنی مدعی است که بزرگترین اشتباهش اعتماد به آمریکا و شرکای بین المللی اش بوده است. در حالیکه به باور من دروغ گفتن عادت اشرف غنی است و بخشی از شخصیت اوست. او هنوز دروغ میگوید و معامله ننگینی را که با شبکه حقانی کرده و کشور را به چنین بحرانی سوق داده را پنهان میکند.
اشرف غنی مدعی است که ترسیده بود و تصمیم اش برای فرار ناگهانی و ناشی از ترس اعدام مانند نجیب به دست طالبان(روایت محب) و ترس از خونریزی (روایت غنی) بوده است. در حالیکه او می توانست از آمریکا کمک بخواهد، آمریکایی که تا یک هفته بعد از سقوط کابل، متحدین خود را از فرودگاه بیرون کشید، نمی توانست اشرف غنی و بی بی گل آمریکایی را بیرون ببرد؟
اشرف غنی مدعی است که گارد حفاظت او را جواب کرده که دیگر قادر بر حفاظت از جان او نیست، در حالیکه گارد حفاظت اصلاً از فرار غنی شوکه شده بودند وقتی بوجی های دالر را دیده بودند و چرخبالهای مشکوک را که به ارگ ریاست جمهوری آمده بودند. حتی چرخبالها آمده بودند تا غنی را در وزارت دفاع ببرند، چطور شما را جواب کرده بود؟
لذا معلوم میشود که روایت محب “ترس از اعدام مانند نجیب” و روایت غنی “ترس از خون ریزی” یک سناریوی توجیهی برای فرار و دزدی بیت المال توسط اشرف غنی و همکارانش هست و الا از یک هفته قبل بر اساس مستندات وزارت داخله و خارجه ترتیبات فرار غنی چیده شده بوده است.
مردم افغانستان از مجامع حقوقی بین المللی و دادگاه های سازمان ملل بارها خواسته است که اشرف غنی و همکاران نزدیکش که در دزدی و خیانت فرار دست داشته اند، باید محاکمه شود و پولهای دزدی شده که حق مردم افغانستان است از آنها پس گرفته شود.

احمدی رشاد