در لزوم توجه ایران به تجربه افغانستان

  • انتشار: ۶ عقرب ۱۴۰۱
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 133906

باور کنید در ۱۵ سالی که من روزنامه‌نگار و فعال سیاسی بوده‌ام، تنها در یک سال اخیر است که شب‌ها آرام می‌خوابم و روزها بدون ترس پیاده‌گردی می‌کنم.

در افغانستان که بودم، همیشه احساس ترس و ناامنی می‌کردم. شب‌ها همیشه یک کلاشینکوف کنار بسترم بود تا اگر دزدی یا تروریستی وارد خانه شود، با آن از خود دفاع کنم. روزها هم که وقتی از خانه بیرون می‌شدم، امید زنده‌برگشتن به خانه را نداشتم، زیرا ممکن بود هر لحظه تروریستی خود را در خیابانی یا همآیشی منفجر کند و یکی از قربانیانش من باشم.

باری یکی از فلاسفه گفته بود که یک احساس می‌تواند جهان آدمی را عوض کند. احساس ترس نیز چنین است. من از روزی که به ایران آمده‌ام متوجه شده‌ام که جهان ما افغانستانی‌ها با ایرانی‌ها چه قدر متفاوت است: جهان ما، جهان انسان‌های ترس‌خورده‌ای است که با هر گامی که می‌بردارد، احساس می‌کند روی زمین ماین‌گذاری‌شده قدم گذاشته است و امیدی آن را ندارد که دوباره صحت و سلامت به خانه برگردد. در خواب کابوس می‌بینیم و در بیداری وحشت و دهشت. اما جهان ایرانیان، جهان انسان دارای امنیت است. انسانی که تقریبا نیم قرن می‌شود که در داخل نجنگیده و نه جنگ را دیده است. آخرین جنگ شان نیز که جنگ ایران و عراق باشد، نیم‌قرن قبل بوده است. راحت می‌خوابند، با خاطر جمع به مدرسه و دانشگاه می‌روند و در هنگام گشت و گذار در پارک‌ها و خیابان‌ها هرگز احساس خطر نمی‌کنند.

این دو احساس، دو نوع نگرش متفاوت را در میان افغانستانی‌ها و ایرانی‌ها ایجاد کرده است. افغانستانی‌ها بیش‌تر به “بقا” می‌اندیشند و ایرانی‌ها به “ابراز وجود”.

ما افغانستانی‌ها از بس در معرض خطر بوده‌ایم، وقتی با رویدادی مواجه می‌شویم در نخست ابعاد امنیتی آن را سبک و سنگین می‌کنیم و از خود می‌پرسیم که آیا خطری را متوجه ما می‌سازد یا خیر. اما ایرانی‌ها به ارزش‌های دیگری بیش‌تر اهمیت می‌دهند تا مساله بقا.

پیش‌تر شنیدم که تروریستی در شیراز، شماری از مردم بی‌گناه را به گلوله بسته و شهید کرده است. این رویداد، فورا ذهنم را متوجه مساله امنیت ایران ساخت و به این پرسش‌ها اندیشیدم که این جنایت‌کاران چه کسانی بودند، از کجا دستور می‌گیرند و برنامه‌های بعدی شان برای ایران چیست؟ آیا دشمنانی، قصد ناامن‌سازی ایران را دارند؟ این دشمنان کی‌هایند و چگونه باید توطئه‌ی آن‌ها را خنثا کرد؟

سپس با خود گفتم که اگر چه ما و ایرانیان در دو جهان متفاوت زندگی می‌کنیم و ارزش‌های متفاوتی را دنبال می‌نماییم، اما می‌توانیم با همدیگر گفتگو کنیم و از یکدیگر بیاموزیم. گفتگو میان ایرانی و افغانستانی، یعنی گفتگو میان آن‌هایی که به بقا می‌اندیشند با کسانی که به ابراز وجود ارزش قایلند. در دنیای آشوب‌زده کنونی، ایرانیان به همان اندازه‌ای که به ارزش‌های ریشه‌دار در ابراز وجود – ارزش‌های مانندی دموکراسی، مشارکت سیاسی، حق انتخاب، فردیت و – نیازمندند، به همان مقدار به اندیشیدن به بقا نیز ضرورت دارند. زیرا دشمنانی خطرناکی در کمین‌اند تا ایران را ویران کنند. به وجودآمدن تعادل میان ارزش بقا و ارزش ابراز وجود در میان ایرانیان می‌تواند باعث خنثاسازی توطئه‌های آن‌ها گردد. آن‌چه که می‌تواند این تعادل را برقرار سازد، مروری به تجربه افغانستان، عراق، سوریه و یمن است.

عبدالشهید ثاقب

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟