«حکومت فراگیر» عبدالله با وجود اشرف غنی ممکن است؟

  • انتشار: ۲ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 78801

همه داکتر عبدالله را مرد تصمیم و به چالش کشیدن اتوریتاریزم اشرف غنی نمیدانستند. اما اینبار همه ای شواهد حکایت از این دارد که وی و یارانش مستحکم ایستاده اند.

متاسفانه این اوضاع که میبایست ۵ سال قبل اتفاق میافتاد در سخت ترین و خطرناک ترین شرایط بوقوع میپیوندد. چالش های زیادی روبروی آنچه را که من “حرکت مقاومت” مینامم قرار دارد. تجربه من از سیاست در سطح بین المللی اینست که کشورها از خلای قدرت خیلی هراس دارند. حتا دموکرات ترین کشورها مانند اروپا یک دیکتاتور را که ثبات را حفظ میکند، بویژه در کشوری مانند افغانستان که تنها تجربه ای دموکراسی آن برگزاری انتخابات پر تقلب است، بر خلای قدرت ترجیح میدهند. تمایل سازش و حتا حمایت از کسی را دارند که بطور مشروع یا غیر مشروع افزارهای قدرت را در دست دارد. کشور های دموکراتیک غربی نظام های پراگماتیک هستند، آنها هیچوقت از جنبشها برای دموکراسی که به نفوذ و یا سلطه آنها پایان ببخشند پشتیبانی نمیکنند. آنها بطور طبیعی خواهان نظم و ثبات هستند. ولی اگر حکومتی اولیتهای آنها را به خطر بیاندازد حتا اگر این حکومت نماینده مردم و مدافع حاکمیت ملی باشد، اپوزیسیون آن بی تفاوت از آنکه چه ماهیتی دارد حمایت میشود. در مثال اول از حکومت ملی داکتر مصدق در ایران و از مثال دوم از جهادی ها بشمول القاعده در جنگ سوریت میتوان نام برد.

“حکومت فراگیر” تیم ثبات و همگرایی در برابر این واقعیت تلخ قرار دارد. عجله نکردن کشورهای خارجی در تبریکی گفتن به اشرف غنی در نهایت یک موعد انتظار و غور آنهاست و طول نخواهد کشید. من به یک جنبش بزرگ مردمی برای ضدیت با تقلب انتخاباتی عقیده ندارم. مردم خسته و ناتوان شده و از جنگ میترسند. مگر ممکن است که مردمی که رای نداده اند از رای سالم دفاع کنند ؟ احزاب تیم ثبات و همگرایی به استثنای رشید دوستم توان بسیج توده های مردم را در صورت مقابله با تیم ارگ ندارند. دو چهره تاریخی و سنتی هزاره ها، که در عین حال دو چهره پرنفوذ آنها ها هستند، در کنارعبدالله بیشتر در رای دادن به او موثراند. اینها قدرت بسیچ مردمی دوستم و به چالش کشیدن دولت را ندارند. فقط حضور حداقل نیم میلیون نفر در نماز جمعه فردا با حضور خلیلی و محقق نادرستی تحلیل مرا نشان خواهد داد. تفرقه، ضعف و نا امیدی، افراطی گری واپورتونیسم خدمت به سران زر و زور ازآنها مردمان ساده، صادق ولی بی ضرربه حاکمان ساخته.

وقتیکه از مقاومت حرف میزنم مرا بیاد سی و چند سال قبل میاندازد، زمانی که در برابر سیل لشکر مجاهدین و جهادگران گوناگون موضع من که حمایت از ” جنبش مقاومت مردم افغانستان” بود و نه از جهاد، وزن سنگینی نداشت. چگونه میشد افراطیون مذهبی کم سواد سیاسی را در آنزمان متقاعد کرد که مبارزه ما ملی و استقلال طلبانه است وجهاد مملکت را به بربادی میکشاند. امروز هم برای اکثریت مردم خسته از جنگ و فقر که زحمت رای دادن را بخود ندادند، غنی و عبدالله هردو از یک قماش اند، هردو زاده لشکر کشی امریکا هستند و بدون پول و اسلحه آن قادر نیستند حکومت کنند. تنها فرقی که میان غنی و عبدالله وجود دارد هوشیاری، اراده و عزم یکی از رهبران “حکومت وحدت ملی” نسبت به رهبر دیگر آن است که بطور یکجانبه قدرت را در انحصار خود در آورد. وی کاملآ آگاه است که در برابر اعلان غیر قانونی وی به حیث رئیس جمهور، امریکا و متحدین وی نمیخواهند و نمیتوانند از عبدالله حمایت کنند.

از اینجاست که اگر ابتکار ایجاد یک “حکومت فراگیر” توسط عبدالله یک مقاومت علیه تجاوزسیاسی اشرف غنی است، اگر روی برنامه سیاسی استوار است و با یک تقسیم دوباره قدرت پایان نمیذیرد، باید این حرکت ماهیت استقلال طلبانه، عدالت خواهی و همبستگی ملی را بخود بگیرد که این بار اعاده حاکمیت ملی و آغاز پروسه ملت سازی هدف آن باشد.هدفی که فکر نمیکنم انگیزه هیچیک از دولتمردان امروزی باشد.

با آنهم یک توصیه به عبدالله و دوستانش : در کوتاه مدت به مردم روی آورید، از ناکار آمدی گذشته تان عذر خواهی کنید. اینگونه شاید یک حرکت مردمی بزرگ را حداقل در بخشهای کشور ایجاد کنید. در چنین آشفته بازار باید هوشیارانه حرکت کرد، ازمتحدین خارجی خود دوری نکنید.

دکتر کریم پاکزاد

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟