جنگ سرد تازه بین امریکا و چین

  • انتشار: ۶ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 79043

اختلافات چین و امریکا و دینامیسم مرتبط با ان، نیازمند کاوش و دقت نظر جامع است. چین پس از پنجاه سال از یک کشور جهان سوم به دومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شده و در حال حاضر بازیگر تعیین کننده در نظام بین الملل است. به همین دلیل، ظهور چین به عنوان یک رقیب نیرومند اقتصادی و ژئوپلیتیک برای آمریکا به دغدغه اصلی واشنگتن تبدیل شده است.

چین تنها کشوری است که می تواند قدرتی معادل قدرت آمریکا تولید کند و تسلط غرب بر جهان را با کمک روسیه و همکاری ایران به چالش بکشد. از همین رو است که مثلث ایران، چین و روسیه از نظر آمریکا تهدید جدی برای منافع واشنگتن به شمار می روند. سخنرانی پمپیو در کنفرانس امنیتی مونیخ که گفت: چین، روسیه و ایران به دنبال تاسیس امپراتوری هستند، نشانه نگرانی اساسی ایالات متحده از قدرت یابی این مثلث است. زیرا این سه کشور خواستار نظام بین الملل چند قطبی نیز هستند. به هر صورت،اکنون تقابل چین و امریکا از سطح اقتصادی فراتر رفته و به حوزه سیاسی و امنیتی کشیده شده است.

قطع نظر از جمعیت و مساحت چین، پکن در شرایط حاضر نماینده قدرت در نظم بین المللی است. لذا امریکایی ها در نشست امنیتی مونیخ، چین را خطر جدی برای جهان دانست. این روایت می تواند نشانه های اغاز جنگ سرد جدید میان ایالات متحده و چین باشد. تلاش امریکا برای استقرار موشک های میان برد در منطقه اسیا_ پاسیفیک نشان گر کشیده شدن تقابل دو کشور به عرصه نظامی است. البته مهار قدرت چین همواره اولویتی مهم در سیاست خارجی آمریکا بوده اما به نظر می رسد این اولویت در حال حاضر و در دوره جدید، روی ریل تازه ای پیش می رود.

جنگ تعرفه ای و تجاری، اصطکاک منافع اقتصادی و امنیتی دو طرف در حوزه اسیا_ پاسیفیک سبب شده تا آمریکا راهبرد چرخش به سمت اسیا با هدف تضعیف چین را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار دهد. حمایت از قدرت های رقیب چین مانند هند و اندونزی، تقویت فعالیت های تجزیه طلبانه در درون، بخشی از استراتژی مهار چین از سوی کاخ سفید است. به این ترتیب، حوزه تازه کنشگری کاخ سفید معطوف به پاسیفیک است که پهنه وسیعی از اقیانوس آرام و هند را دربر می گیرد. در حوزه پاسیفیک، استرالیا، هند و جاپان شرکای اصلی ایالات متحده به شمار می روند. همان گونه که در شرق میانه یا غرب اسیا، اسراییل، عربستان و امارات متحدان اصلی واشنگتن در سیاست مهار نفوذ منطقه ای ایران محسوب می شوند و از شورش ها و اغتشاشاتی که در داخل ایران صورت می گیرد، حمایت می کنند.

خلاصه این که هرچند چین هنوز برای یک رویارویی تمام عیار با ایالات متحده آماده نیست و به رغم حضور گسترده چین در خاورمیانه، این کشور از محدودیت های نظامی، سیاسی و فقدان تجربه دیپلماتیک رنج می برد، اما با تشکیل مثلث چین، ایران و روسیه، پکن می تواند از پتانسیل های موجود ایران و روسیه در تقابل با آمریکا در غرب آسیا مدد بگیرد و منافع راهبردی واشنگتن را در این منطقه از جهان به چالش بکشد. به خصوص که منافع کلیدی، ژئوپلیتیکی و ژئو راهبردی روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا در حال حاضر در شرق مدیترانه متمرکز شده است. افزون بر این مسکو برنامه هایی برای بهره مندی از پتانسیل های موجود در کشور لیبی دارد و ایران جبهه مقاومت را از بغداد تا بیروت و صنعا در کنار خود دارد. استفاده چین از این ظرفیت ها می تواند چالش های جدی برای هژمونی رو به افول ایالات متحده در نظام بین الملل ایجاد کند و راهبرد مهار چین را کم اثر سازد.

دکتر عبدالطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟