تروریست های بین المللی زیر پرچم طالبان

  • انتشار: ۱۷ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 118279

سریال پیشروی های طالبان همچنان ادامه دارد و اکنون به مراکز ولایات کشیده است.
نیمروز و شبرغان و امروز هم سرپل و بنا به نقلی کندوز اکنون در اختیار طالبان است.

از سوی دیگر، منابع مطلع گفته اند که در نیمروز، بلوچ های ایرانی وابسته به گروهک تروریستی جیش الظلم (که خود را جیش العدل می‌نامند) مهمترین نقش را در تصرف زرنج داشته اند.

پیش از این، گزارش شده بود که حدود چهار هزار جنگجوی داعشی که قبلا در سوریه و عراق جنگیده اند به ولایات شمالی افغانستان منتقل شده و در پیشروی های برق آسای طالبان نقش ایفا کرده اند. این ایفای نقش به گونه ای بوده است که حتی رهبران طالبان نیز از برنامه ها و پیشروی ها اطلاع نداشته و در مواردی، اظهار تعجب کرده بودند.

حضور جنگجویان داعش و جیش الظلم در ترکیب طالبان، علاوه بر هزاران جنگجوی پاکستانی است که دوشادوش نیروهای طالبان در حال جنگ هستند.

آنچه که تا این لحظه دیده میشود اینست که همه جنگجویان خارجی علی الحساب با پرچم سفید طالبان فعالیت می‌کنند، اما معلوم نیست که این پرچم، تا چه زمانی توسط آنها در اهتزاز باقی بماند و هر آن این امکان وجود دارد که آنها، با تغییر پرچم، جریان جدیدی از فعالیت های تروریستی را کلید بزنند.

تمایل و اشتیاق طالبان به افزودن جغرافیای خود با تکیه بر جنگجویان خارجی و وابسته به گروههای تکفیری، علاوه بر اینکه نشان می‌دهد طالبان ارتباط خود با این جریان ها را قطع نکرده، گواه این حقیقت نیز هست که طالبان در مبانی و روش عملکرد هم، چندان فاصله ای میان خود و آن گروهک ها نمی بیند.

گروهک های تروریستی داعش و جیش الظلم و امثال آنها که فعلا تحت پرچم طالبان فعالیت میکنند، با داخل افغانستان چندان کاری ندارند. آنها نیازمند جغرافیا برای نفوذ به مناطق پیرامونی افغانستان بودند و اکنون این شرایط به خوبی به کمک طالبان برای آنها مهیا شده است.

ایران، چین و روسیه (در ابتدا کشورهای آسیای میانه)، اهداف اصلی این تروریست ها به حساب می آیند و اکنون که گرد و غبار تحولات افغانستان در حال فروکش کردن است، احتمالا آن افرادی که خیال می‌کردند طالبان می‌توانند به عنوان یک جریان ضد داعش، ابزاری برای مهار تروریست های تکفیری شمرده شوند، رفته رفته متوجه شده اند که خطایی بزرگ مرتکب شده اند.

نتیجه این خطای بزرگ تا کنون این بوده که جغرافیای وسیعی در اختیار تروریست هایی قرار گرفته‌ که نه از طالبان حرف شنوی دارند و نه طالبان، توان مهار و کنترل و ضربه زدن به آنها را خواهند داشت و نه هم چنین عزمی در طالبان وجود دارد.

با همه این‌ها، هنوز هم به دلیل اینکه این تروریست ها بومی افغانستان نیستند، ظرفیت ایجاد یا تقویت هسته های مردمی مقاومت در برابر تروریست ها وجود دارد و اگر کسانی که برای دفع داعش به طالب امید بسته بودند کماکان به تداوم خطای خود اصرار نداشته باشند، میتوان جلو تروریست ها را گرفت.

اما مبارزه با تروریست ها میسر نیست مگر اینکه پیش از هر چیزی، مبارزه با طالبان آغاز شود. مبارزه ای که خواست مردم افغانستان هست، اما احتمالا مورد حمایت دولت دست نشانده در افغانستان نیست و عملکرد دولت هم نشان داده که از مقاومت های مردمی در عمل حمایت نمی‌کند.

همانطور که تروریست ها یک معضل داخلی افغانستان نیستند و‌ جهان را درگیر کرده اند، مبارزه با آنها هم تنها از عهده مردم افغانستان برنمی آید و به یک اجماع بین المللی نیاز دارد . اما اجماعی که با مردم افغانستان طرف باشد نه حکومت دست نشانده.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟