تحلیلی بر گفتمان انقلاب اسلامی ایران

  • انتشار: ۲۲ دلو ۱۳۹۹
  • سرویس: تیتر 2دیدگاه
  • شناسه مطلب: 106480

پیروزی انقلاب اسلامی آغاز تحولات ژئوپلتیک در منطقه بود که ایران تحت سلطه و در اردوگاه غرب را، به یک کشور مستقل و قدرتمند منطقه‌ای به حرکت درآورد و پس از ۴۲ سال ایستادگی و مقاومت، نه تنها ایران را به یک بازیگر اصلی منطقه تبدیل کرده، بلکه در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت بین‌المللی قرار داده است.

دو سال پیش در ماه دلو سال ۱۳۹۷ زمانی که قرار بود مردم ایران چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خود را جشن بگیرند، گروهی که در کاخ سفید حاکم بودند متأثر از راهبرد فشار حداکثری وتحریم‌های فلج کننده خود علیه مردم ایران، دچار این توهم شده بودند که انقلاب اسلامی در برابر فشار‌ها و تحریم‌های آن‌ها به زانو درمی‌آید و مردم ایران دیگر قادر نخواهند بود که چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خود را جشن بگیرند و به همین دلیل برای فروپاشی نظام اسلامی در ایران لحظه‌شماری می‌کردند. اما نه تنها در آن زمان به آرزوی خود نرسیدند، بلکه اکنون و در آستانه ورود انقلاب ایران به چهل وسومین سال از عمر خود، بار دیگر تاریخ تکرار شد و آن گروه نیز همچون اسلاف خود چوکی ها را به گروه بعدی در قصر سفید واگذار کرده و خود به تاریخ پیوستند، اما این مردم ایران هستند که همچنان پا برجا بنا دارند اراده خود را بر دولت جدید امریکا تحمیل کنند.

واقعیت این است که دشمنان انقلاب اسلامی با ابزار فشار، تحریم و تهدید‌ طی ۴۲ سال گذشته، از هیچ نقشه ای برای شکست و فروپاشی انقلاب اسلامی فروگذار نکرده‌اند. اما به رغم پیچیده‌تر شدن ترفندها و فشار‌های آنها، انقلاب اسلامی نیز توانسته است متناسب با تشدید فشارها، قابلیت‌های خود را آشکارتر سازد.

به بیان دیگر متناسب با تجمیع فشار‌ها علیه جمهوری اسلامی، راهبرد‌های اتخاذ شده توسط ایران، ظرفیت‌های انقلاب اسلامی را در طی ۴۲ سال اخیر متبلورتر و دشمنان نظام جمهوری اسلامی را به پذیرش واقعیت انقلاب اسلامی ناگزیر کرده است. آنچه این روز‌ها از زبان فرمانده سنتکام در زمینه همترازی ایران وامریکا در منطقه خلیج فارس ودریای عمان شنیده می‌شود، تنها ناشی از اعتراف پنتاگون در ذیل اقتدار وتوانمندی نیرو‌های مسلح ایران است، واقعیتی که رئیس جمهور و وزیر خارجه فرانسه، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، دبیرکل آژانس انرژی اتمی و دیگر قدرت‌های غربی این روز‌ها هریک به جلوه‌ای از آن اعتراف می‌کنند. اگر چه ممکن است در این اذعان به اقتدار ایران، هدفشان ایران هراسی باشد، اما در اصل ماجرا که اعتراف به توانمندی وقابلیت‌های ایران است تغییری حاصل نمی‌شود.

مروری بر ابعاد و ویژگی‌های این فشار‌ها و تحریم‌ها در ادوار مختلف علیه مردم ایران بیانگر این واقعیت است که اگرچه فشارها و تحریم ها علیه نظام جمهوری اسلامی در گذر ایام پیچیده شده است، اما همگی بر این واقعیت تاکید دارند که به رغم تحولات داخلی ایران در ادوار مختلف و فراز ونشیب‌های طی شده در مسیر حرکت انقلاب، انقلاب اسلامی از آغاز تاکنون دچار انحراف نشده و حفظ و بقای آن شاخص‌ها علت اصلی پیچیده شدن تهدیدات وفشار‌ها است و چه بسا اگر انقلاب ایران در مسیر حرکت خود دچار دگردیسی شده و از آن اصول و مبانی عدول کرده و بنا بر خواسته غربی‌ها، سکولاریزه و یا دین زدایی شده بود، طبعاً دلیلی بر تداوم این فشار‌ها و تحریم‌ها نبود و آن‌ها می‌توانستند با یک جمهوری اسلامی که از اسلامیت آن تنها نامی باقی و تسلیم سلطه قدرت‌های غربی باشد کنار بیایند.
برآیند حرکت انقلاب همچون روز‌های آغازین دلو ۱۳۵۷ آن است که قدرت‌های سلطه گر، نظام جمهوری اسلامی ایران را در برابر فزون خواهی‌ها و سلطه طلبی‌های خود مهمترین تهدید می‌دانند.

در مورد علل و عوامل مؤثر در چرایی این روند فهرست بلندی از فرصت‌ها و نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی اعم از توانمندی‌های دفاعی، علمی، هسته‌ای، صنعتی، پزشکی، نفوذ منطقه‌ای و ظرفیت‌های بالقوه وبالفعل مادی و معنوی جمهوری اسلامی را می‌توان فهرست نمود، که دشمنان جمهوری اسلامی نیز به آن اذعان می‌کنند. اکنون نفوذ منطقه ای ایران از جلگه هند و باب المندب تا مدیترانه محسوس است و جمهوری اسلامی ایران در قله راهبرد تعریف شده خود ایستاده و از دورترین نقطه خلیج فارس و دریای عمان سواحل مدیترانه را رصد می‌کند. در واقع جمهوری اسلامی با تکیه بر موقعیت ممتاز ژئوپلتیکی خود به ویژه بر آبراه‌های خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان و اقیانوس هند، با تشکیل نیروی دریایی راهبردی از سوی ارتش و سپاه، از اقتدار دریایی برخوردار است. اقتدار دریایی و اقتدار موشکی جمهوری اسلامی، ایران را در برابر هر نوع تهدید نظامی از سوی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایمن ساخته و به سطح قدرت بازدارندگی رسانده است. اکنون و در آغازین سال‌های دهه پنجم انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی به یک قدرت مؤثر و تعیین کننده منطقه‌ای تبدیل شده است و روند تحولات جاری در منطقه، از آینده‌ای درخشان برای ایرانیان حکایت دارد؛ آینده‌ای که در آن تمدن نوین اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی شکل گرفته و قطب قدرت جهان اسلام در یک نظام چندقطبی با محوریت جمهوری اسلامی تحقق پیدا کرده است. در حال حاضر، قدرت‌های جهانی، به خوبی دریافته اندکه جمهوری اسلامی با شعار‌های آرمان‌گرایانه انقلابی، با بهره‌گیری از موقعیت ممتاز ژئوپلتیکی، می‌تواند علاوه بر تبدیل شدن به یک قدرت برتر و تعیین کننده منطقه‌ای، به یک قدرت بین المللی تبدیل شود. اما آنچه توانسته است مجموعه این ظرفیت‌ها را در قالب یک ویژگی برجسته به نام انقلاب اسلامی متبلور کند گفتمان انقلاب مبتنی بر فرهنگ اسلام ناب، رهبری الهی وکم نظیر و مردمی معتقد وباورمند به آن اصول وارزش‌ها به رغم تحمل سخت‌ترین فشار‌ها وتحریم‌ها وبعضا ناکارآمدی هاست که آثار آن را در کوچک شدن سفره هایشان می‌بینند، اما پای آرمان‌ها واصول ایستاده‌اند.

مردم ایران در شرایطی وارد چهل وسومین سال انقلاب خود می‌شوند که مقاومت و ایستادگی آن‌ها خیلی ها را متحیر کرده و کشورهایی که سال‌ها با جنگ روانی و امپراتوری رسانه ای خود در پی تغییر رفتار وتسلیم آن‌ها بوده‌اند، اکنون خود باید محاسباتشان را تغییر دهند و بار دیگر در برابر اراده و ایستادگی مردم ایران سر تسلیم فرود آورند.

بزرگ‌ترین سرمایه انقلاب اسلامی، از ابتدای شکل‌گیری تا معماری، «مردم» بوده‌اند. به همین خاطر «حمایت مردمی»، همیشه کانون هدفگذاری دشمنان ایران برای اقدامات تخریبی بوده است. در یک تحلیل مفهومی، می توان گفت نقش حیاتی مردم در امتداد انقلاب اسلامی و به عبارت دیگر، حمایت عظیم مردمی از نظام اسلامی، مهم ترین «سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی» است. به این ترتیب،آنچه انقلاب اسلامی را در مصاف با تهاجمات هولناک، حفظ و پیروز کرده است، در وهله اول قدرت نظامی و پیشرفت‌های موشکی، علمی و فنآوری نیست بلکه «حضور مردم» است. درواقع، پشتوانه اصلی نظام جمهوری اسلامی، «مردم» هستند. همان مردمی که با اراده و اختیار خود ۴۲ سال پیش، انقلاب اسلامی را برای تحقق آرمان‌های تاریخی و اعتقادی خود برخلاف خواسته ابرقدرت ها به پیروزی رسانیدند.

دکتر عبدالطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟