تافته جدابافته

ما تافته‌ای جدابافته ایم. نه این که خود را چنین ببینیم که ما را چنین می‌بینند. اقدامات انتحاری علیه ما در ساحه‌هایی چون کورس‌های تعلیمی، شفاخانه‌های نسایی ولادی، مکتب نسوان نشان می‌دهد که اراده‌ای جدی برای حذف فیزیکی ما از نوع نسل‌کشی وجود دارد. یک رویکرد داعشی- چه از سوی داعش یا غیر آن- علیه ما وجود دارد و میدان شاهد آن است.

نمی‌خواهم بگویم- و به توهم توطئه متهم شوم- که طالب داعش است. بعید هم نیست که که طالب ضد داعش باشد؛ در سطح رهبران و باداران. چرا که قدرت عقیم است و برادران در مصاف ربودن قدرت دشمن‌ترینان توانند بود.

حتی اگر طالب و داعش ضد هم باشند، در رویکرد فکری هم‌پوشی دارند و در سطح هواداران و پیاده‌نظام مخاطبان شان متداخل اند. خلافتی‌ها نیروهای خود را از بدنه هواداران و حتی اعضا و قوماندانان امارتی‌ها جلب و جذب می‌کنند.

در نسل‌کشی مزار گفته شایع آن است که نیروهای حزب اسلامی- که با نیروهای طالب همپوشی در گرایش قومی داشتند- به طالبان ملحق شدند و از پشت به مدافعان مزار خنجر زدند و آنان را قیچی کردند و آنگاه کردند آنچه نباید می‌کردند.

با در نظرداشت تداخل فکری و فرهنگی امارت و خلافت و با درنظرداشت تجربه‌هایی چون تجربه مزار از کجا معلوم که در صبحگاه ورود فاتحانه، برای ما تافته‌های جدابافته، طالب داعش نشود.

نتیجه آن که حتی اگر- صلاح باشد- که وارد جنگ با امارت نشویم، باید از موضعی فعال مانع ورود مستقیم نیروهای آن به مراکز جمعیتی مان شویم.
“وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً واحِدَهً”.
نوت:
در مجامع حدیثی برادران ما وارد شده است: “جاء فی حدیث أن رسول الله ﷺ قال: “من کفر مسلمًا فقد کفر”. خلافتیانی که بخش بزرگی از جامعه اسلامی را کافر می‌پندارند، طبق مبانی خود مصداق آیه فوق توانند بود.

محمد رضا صادقی