“به مرگ بگیر که به تب راضی شود” ! این دو حرکت سیاسی دیر نیست ؟

  • انتشار: ۱ سرطان ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 115357

مثل های عامیانه در تمام فرهنگ ها بازگو کننده واقعیات سرسختی است که محصول تجارب ملت ها در جریان ده ها و صدها سال اند. لازم نیست تا تحلیل مفصلی از این دو عکس و ارتباط آن با مثل بالا نمود تا به گویایئ آن در اوضاع کنونی افغانستان پی برد.
شکست نظامی بزرگترین ابر قدرت جهان در برابر طالبان که مهمترین اسلحه شان عقیده و باورهای شدیدآ افراطی دینی و مذهبی شان “جهاد” بود، از سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ کاملآ مشاهده میشد. این شکست نظامی به شکست سیاسی امریکا با امضای توافقنامه صلح با طالبان همراه شد. نه اینکه امضای یک توافقنامه صلح میان دو طرف جنگ نادرست است، بلکه آنچه که در این توافقنامه وجود دارد مورد بحث است.

اوضاع کنونی که طالبان تمام ابتکارات سیاسی و نظامی را در دست دارند و پیشروی آنها در سراسر کشور باعث نگرانی مردم شده، کاملآ قابل پیشبینی بود. بار ها یاد آوری کرده ام که قدرت طالبان در ضعف، عدم شایستگی و عاری از حمایت مردمی حکومت اشرف غنی است. امروز ما در برابر اوضاعی قرار داریم که دیروز وروز پار و از ۵ سال به اینطرف ده ها بار آنرا پیشبینی نموده بودم، تا حدی که دوستان “دولتی” ام از من ناراضی شدند. گرچه دو خبر زیر امر مثبت است ولی میترسم که دیر شده باشد :

۱ ـ برای نخستین بار اشرف غنی و عبدالله باهم نزد جوبایدن میروند تا از مواضع خود دفاع کنند. آنها به جوبایدن چه خواهند گفت ؟ نیروهای نظامی تان را برگردانید ؟ مواضع طالبان را بمباران هوایی کند ؟ ناممکن است که امریکا به چنین خواستهایی تن دهند. موقف جو بایدن واضح و روشن است، بارها دراین روزهای اخیر آنرا تکرار نموده و آنچه را که به غنی و عبدالله خواهد گفت قبلآ با رسانه ها شریک ساخته. کاخ سفید در بیانیه ای که سفر غنی و عبدالله به امریکا و ملاقات با جوبایدن به اطلاع همگانی رسانیده، میگوید : “ایالات متحده متعهد است که با ارائه کمک‌های دیپلماتیک، اقتصادی و بشردوستانه به مردم افغانستان، از جمله زنان ، دختران و اقلیت‌ها از آن‌ها حمایت کند. ” در این باره دیروز مفصل نوشته ام. ولی بایدن از ملاقات با غنی و عبدالله سعی دارد تا سود سیاسی در داخل امریکا، بویژه در میان صفوف نمایندگان حزب دموکرات که از برگشت طالبان بقدرت واهمه دارند، بدست آورد.
اگر ملاقات غنی و عبدالله برای اولین بار باهم با یک لیدر خارجی امر مثبت است. اما آیا این “وحدت” فقط تحت فشار طالبان نیست ؟ آیا هردو زمامدار حکومت کابل مانند همیشه هریک بطرف متفاوتی نگاه نمیکنند ؟

۲ ـ رفتن عبدالله، کرزی، قانونی و خلیلی باهم برای مذاکره و یا حداقل آغاز مذاکره جدی با طالبان سرآغاز دوره جدیدی از مذاکرات نیمه جان دوحه خواهد بود ؟ برای پاسخ جدی به این سوال باید از پیامی که این چهار شخصیت سیاسی “نظام جمهوریت” برای طالبان دارند آگاه شویم. این کافی نیست که آنها با حرکت از احساسات و عواطف و ذکر چند آیه قرآن که جنگ میان مسلمانها را جایز نمیداند، تصور کنند که طالبان را راضی به آتش بس خواهند کرد. در شرایط خاص و استتثنایی باید دست به ابتکارات خاص و استثنایی زد. از شعار دادن و نیروهای امنیتی و حتا قطعات خاص و کوماندو را بنام “نیروهای پرافتخار” بدون مدیریت صحیح جنگ به کام مرگ فرستادن،هنر نیست. همانگونه که جنگ امریکا و ناتو از نگاه نظامی برنده نداشت و بعد از ۲۰ سال سرانجام دو طرف باهم مصالحه نمودند، جنگ کنونی میان افغانها هم راه حل نظامی ندارد. ممکن دولت بتواند چند ولسوالی را از چنگ طالبان آزاد سازد ولی وعده پیروزی نظامی و نابودی طالبان عوام فریبی است. چه باید کرد ؟

در این شرایط استثنایی مردی که سمبول شکست ” نظام جمهوری” در تمام ساحات، سیاسی، آقتصادی، اجتماعی، بین المللی و بخصوص در جبهه جنگ است باید کنار برود. این مرد اشرف غنی است. پلان امریکا را که ایجاد حکومت موقت رکن مهم آن است با یک حکومت موقت درون نظام کامل باید کرد. حکومت موقتی که توانایی کسب حمایت مردمی را داشته باشد و با بکارگیری افراد صادق، میهن پرست و متعهد به مردم با سرعت جلو پیشرفت طالبان را در جبهات جنگ بگیرد و همزمان به مذاکرات جدی با آنها دست زند، مذاکراتی که تقسیم قدرت و قبولی برخی از ادعاهای طالبان را شامل باشد (به غیر از آزادی رسانه ها که آزادی افکار را با خود دارد و حقوق زنان).
باید دینامیک کنونی طالبان را در جبهات سیاسی، دیپلوماتیک و میدان جنگ متوقف یا حداقل ضعیف ساخت. استعفای اشرف غنی و تشکیل یک “حکومت موقت صلح و منافع ملی” چنین دینامیزمی را میتواند ایجاد کند.

دکتر کریم پاکزاد

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟