اولویت های عراق پسا داعش

  • انتشار: ۱۷ سرطان ۱۳۹۶
  • سرویس: بین الملل
  • شناسه مطلب: 27425
حضور داعش در عراق توانست صفوف عراقی ها را برای مقابله با آن متحد سازد اما نتوانست آنان را در خصوص آینده کشورشان به یک نقطه نظر مشترک برساند. لذا اکنون فرصتی برای دولت و ملت عراق به وجود آمده است تا با اولویت قرار دادن موضوعاتی، خود را برای ساختن آینده کشورشان وقف کنند تا در سایه چنین کوششی تمام گروه های قومی – مذهبی در عراق یکپارچه در کنار هم زندگی کنند.

مقدمه

کار تشکیلات داعش در عراق تقریبا تمام شده است. داعش که تا ۴۰ درصد خاک عراق را اشغال کرده بود هم اینک فقط دو خیابان را تحت اشغال دارد که آن نیز به زودی پس گرفته خواهد شد. به هر حال آنچه که از بررسی تحولات میدانی به دست می آید این است که داعش در عراق سقوط کرده است. آزادسازی موصل از چنگال داعش هم در داخل عراق و هم در سطح منطقه موفقیت بزرگی محسوب می شود. همین که با آزادی موصل، داعش بخش دیگری از مناطق تحت سلطه خود را از دست داد، در حقیقت دستاورد مهمی در سطح منطقه و در راستای مبارزه با تروریسم است.

از داعش نظامی تا داعش فکری

این که می گوییم کار داعش در عراق تمام شده است منظور بعد نظامی و فیزیکی داعش است و نه بعد فکری و نظری و ایدئولوژیکی آن. آزادسازی موصل، تازه آغازی بر یک پایان را در پیش روی دولت و ملت عراق قرار داده است. درست است که داعش نظامی و امنیتی در عراق سقوط کرده است اما ریشه های داعش فکری و عقیدتی که در اعماق فرآیندهای سیاسی، اجتماعی، مذهبی، قومی و … عراقی ریشه دوانیده هنوز سوزانده نشده است. عراق و عراقی ها با اینکه کم کم در حال ورود به دوران پساداعش است، اما ماه ها و چه بسا سال های دشواری در پیش رو داشته و خواهد داشت. چرا که عراق پسا داعش به مراتب بیشتر در معرض خطر است و خاکستر تنش‌های پس از آزادسازی موصل مستعد آتش چالش‌های وخیم‌تر خواهد بود.

اولویت های عراق پس از سقوط داعش

عراقی که تا دیروز که حدود نیمی از خاک آن تحت اشغال داعش بود به فکر «زنده ماندن» بود، امروز و در شرایطی که داعش سقوط کرده است، باید به فرایند «زندگی کردن» برگردند. اگر اولویت زنده ماندن مبارزه با داعش بود، امروز که داعش پاکسازی شده است، نه تنها مردم بلکه روندهای سیاسی، اجتماعی، قومی، مذهبی و … موجود در عراق نیز برای بازگشت به مسیر عادی و چرخه طبیعی زندگی و حیات خویش، باید اولویت هایی را در دستور کار خود قرار دهند که در ادامه این یادداشت به مهمترین این اولویت ها پرداخته می شود:

یک؛ حفظ وحدت و یکپارچگی

مهمترین اولویت عراق در دوران پسا داعش باید وحدت و انسجام و یکپارچگی دولت و ملت عراق باشد. عراق و عراقی به مراتب بیشتر از استانداردهای موجود تاوان عدم وحدت و اختلاف و تفرقه را خورده است. صدها هزار آواره، حجم بالای تخریب مناطق مسکونی و زیرساخت های اقتصادی، وجود هزاران داعشی در شهرها و مناطق مختلف، افول آمارهای اقتصادی، از هم گسیختگی ساختارهای اجتماعی، زیاده خواهی ها و توطئه های داخلی برای جداسازی و اعلام استقلال بخشی از مناطق و ده ها مشکل و معضل دیگر، همه در اصل ناشی از یک مقوله است و آن اختلاف و نداشتن اتحاد و انسجام ملی و دینی؛ مقوله ای که توانست بیشترین نقش را در ورد داعش به عراق ایفا نماید و مسیر پیشرفت داعش در این کشور را هموار کند.

باید توجه داشت اتحاد و یکپارچگی عراق پس از آزادسازی موصل بیش از هر زمانی کشور را از هجوم تروریسم، دخالت‌های نظامی و دیپلماتیک بیگانگان و نیز جنگ‌های داخلی در امان نگه می‌دارد و درخت مردم سالاری را بارور خواهد کرد که این نیازمند یک انگیزه و اراده عمومی است.

بنابراین در عرصه به ویژه سیاسی تقویت وحدت ملی باید از طریق تلاش برای رفع تبعیضات قومی و سیاسی و … در اولویت قرار گرفته و همه تلاش ها باید در راستای جلوگیری از بازگشت اختلافات شدید سیاسی تنظیم شود.  زیرا یکی از دلایل حضور داعش در عراق همین اختلافات سیاسی حاد میان گروه ها و جریان های مختلف بود که موجب شد داعش با استفاده از فرصت ایجاد شده، وارد موصل شود و نظام سیاسی و دموکراسی عراق را مورد تهدید قرار دهد. لذا توجه به تقویت وحدت و یکپارچگی همه گروه ها و جریانات سیاسی باید به عنوان یک اصل اساسی در دستور که همگانی قرار گیرد.

دو؛ بازسازی عراق

تخریب و نابودی یکی از آثار حضور داعش در عراق بود. عراق در حال حاضر در نقطه‌ای قرار دارد که به گفته سخنگوی وزارت برنامه ریزی‌اش، مناطق تحت تسلط داعش در بخش‌های برق، بهداشت، مدارس و نفت متحمل خسارات سنگین و ویرانی زیرساخت‌هایش شده است که بدون در نظر گرفتن استان نینوا که حجم خرابیها آن تاکنون به قطعیت نرسیده، ۳۸ میلیارد دلار برای سازندگی اعتبار لازم دارد. به عنوان یک مثال کوچک، در منطقه رمادی بیش از ۸۰ درصد شهر تخریب شده و از شهر بیجی حتی خانه ای نیز نمانده است که اینها نشان می دهد نیاز به بازسازی شهرها به عنوان یک اولویت اصلی وجود دارد.

در حقیقت در حوزه داخلی به عنوان یک اولویت مهم و دستور کار جدی باید به سوی بازسازی و ساخت کشور به همراه جذب سرمایه های خارجی حرکت کرد. باید توجه داشت عراق با توجه به ظرفیت های داخلی بسزایی که دارد، پس از نابودی داعش در حوزه بین المللی و جهانی، محلی برای جذب سرمایه های بین المللی و شرکت های خارجی خواهد بود که با یک مدیریت صحیح و برنامه ریزی شده می توان بخشی از منابع جذب شده را به سمت بازسازی و سازندگی سوق داد. بنابراین  با اینکه دولت عراق در سال ۲۰۱۷ با ۱۸ میلیارد دلار کسری بودجه مواجه است، اما چاره ای ندارد جز اینکه آبادانی و سازندگی را به عنوان اولویت بعدی و مهم در دستور کار خود قرار دهد.

سه؛ مقابله با دیدگاه ها و طرح های تجزیه طلبانه

تجزیه طلبی فارغ از اینکه انگیزه های داخلی دارد یا محرک های خارجی همواره و در طول سال های پس از سرنگونی صدام، به عنوان یک پدیده خطرناک بر عراق سایه افکنده است. در دوران اشغال بخشی از عراق توسط داعش، از کمیت و کیفیت انیزه های تجزیه طلبانه نه تنها کاسته نشده بلکه افزوده نیز شد. باید توجه داشت در صورت استمرار انگیزه ها و طرح های تجزیه طلبانه به ویژه در مناطق کردنشین آنهم در دوران کنونی که داعش رو به افول نهاده است، می تواند عراق را وارد دور جدیدی از کشمکش های نظامی و سیاسی کند. نکته قابل تأمل اینکه نزاع بر سر مناطق آزادشده نیز که همچنان بین اربیل و بغداد تداوم دارد، می تواند تهدید محسوب شود. یکی از نکات مهم این است که کردها جزو نیروهای مؤثر در صحنه میدانی مبارزه با داعش بوده و هستند و با توجه به عدم ترک مناطق تصرف‌شده، احتمال اختلاف میان حکومت مرکزی و اقلیم کردستان بالاست که اگر مدیریت نشود می‌تواند به بحران تبدیل گردد.

همان گونه که اشاره شد سرزمین های آزادشده از اشغال داعش همچنان مورد اختلاف دولت بغداد با کردهاست. به رغم اینکه حیدرعبادی تاکید کرده است، درصورتی که داعش نابود شود، پبشمرگ های کرد باید براساس توافقنامه امضا شده با دولت بغداد از مناطق آزاد شده از اشغال داعش عقب نشینی کنند، اما مسعود بارزانی و سایر مقامات اقلیم کردستان عراق اعلام کرده اند، به این توافقنامه پایبند نیستند و آن را اجرایی نخواهند کرد. این وضعیت متشنچ ممکن است به یک درگیری گسترده بین دولت بغداد با کردها منجر شود. این درحالی است که ابتدای عملیات حمله  به موصل خوش بینی هایی در این زمینه وجود داشت. تمام این مسائل، روند بازسازی و توسعه سیاسی در عراق پس داعش را با مشکل مواجه خواهد ساخت.

لذا مقابله با طرح های تجزیه طلبانه و مدیریت اختلافات موجود بین کردها و دولت مرکزی باید به عنوان اولویت مهم دیگر در دستور کار دولت و مردم و گروه های سیاسی عراقی قرار گیرد. ضمن اینکه باید توجه داشت نقش کردها در آزادی موصل و انبار مشخص است، از این رو آن ها را باید در آینده در نظر گرفت.

چهار؛ تجدید نظر در روابط با غرب و آمریکا

ظهور و بروز داعش در عراق نشان داد که آمریکا و دولت های غربی ها نمی توانند دوستان مورد اعتماد و حتی بی طرف برای عراق باشند. هزینه هایی که دولت و ملت عراق در ماه ها مبارزه با داعش داد از نقطه نظری خاص نه در نتیجه مبارزه با داعش که ناشی از اعتماد به غرب و آمریکا بود؛ آنجا که کاخ سفید و دولت های اروپایی به جای اینکه حامی دولت عراق در مبارزه با تروریسم و داعش باشند نقش بالانسر و موازنه دهنده را بازی می کردند. به این معنا که یک داعش کنترل شده و نه ضعیف و قوی، مطلوب ترین گزینه برایشان بود که اقداماتشان در عراق را نیز مبتنی بر این اصل تنظیم می کردند.

هم اینک که کار داعش در عراق رو به پایان نهاده است، رجال سیاسی و مقامات این کشور به جد باید در مورد روابط و مناسبات خود با بلوک غرب تجدید نظر کنند و نمونه‌هایی چون «اصرار ائتلاف به اصطلاح مبارزه با داعش به سرکردگی آمریکا پیرامون شرکت در عملیات آزادسازی الرمادی مرکز استان الانبار» – که منجر به تخریب ۹۰ درصد از زیربنای این شهر شد – و مقایسه آن با «حضور حشد شعبی در عملیات آزادسازی فلوجه و تخریب حداقلی اماکن (کمتر از ۳۰ درصد)» سرلوحه قرار گیرد. توجه به این نکته ضروری است، آمریکا و متحدانش همان طور که در نگهداری توریسم تروریسم در این کشور از هیچ تلاشی فروگذار نکردند، قطعاً در عراق پس از آزادسازی موصل نیز باز نایستاده و حربه جدیدی را برای ادامه ناامنی‌ها در پیش خواهند گرفت. بنابراین تجدید نظر در کم و کیف روابط با آمریکا و غرب باید به عنوان یک اولویت مهم در دستور کار عراقی ها قرار گیرد.

پنج؛ مقابله هوشمندانه با اقدامات خرابکارانه از طریق یک ارگان نظامی واحد

پیش‌بینی می‌شود که خطر داعش برای امنیت داخلی عراق، دست‌کم در نخستین سال آزادسازی این کشور از اشغال تروریسم ادامه خواهد داشت و تنها کیفیت آن مورد بحث است. دور از ذهن نیست که تروریست‌ها برای نشان‌دادن حضور حتی کمرنگ خود دست به دامن انفجارهای انتحاری پراکنده شوند تا ضعف دولت مرکزی برای تامین کامل امنیت را به رخ بکشانند و رعب را در قلوب مردم زنده نگه دارند.

لذا به عنوان یک اولویت مسئولیت امنیت شهری عراق باید به ارگان نظامی واحد و متبحر در حوزه های امنیتی محول شود و سایر دستگاه‌های نظامی و امنیتی اعم از وزارت کشور، وزارت دفاع، اتاق‌های فرماندهی شهرها و استان‌ها، پلیس، الحشد الشعبی، یگان ویژه، نیروهای واکنش سریع و … در حالت آماده‌باش قرار داشته باشند تا در شرایط بحرانی به کمک نیروی نظامی شهری برآیند.

شش؛ نگاه خط قرمزی به منافع ملی

عراقی ها تاکنون هزینه های بسیاری زیادی به ویژه در سال های اخیر فقط به این خاطر که به «منافع ملی» به عنوان یک «خط قرمز» نگاه نکرده اند، پرداخت نموده اند. اینکه منافع ملی و امنیت ملی یک کشور به عنوان یک «وجه المصالحه» نگریسته شود کمترین پیامد آن همان چیزی است که در عراق دیدیم یعنی ورود بهمن وار داعش به عراق و اشغال حدود نیمی از آن در کمترین زمان ممکن. هنوز مسائلي مانند اختلافات و رقابت هاي قومي و طايفه اي در عراق مبناي فعاليت هاي سياسي و اجتماعي است و لزوم رعايت منافع ملي به صورت خط قرمز اين رقابت ها در نيامده است.

اما در این راستا آنچه مي تواند اين زمينه را تضعيف كند و پايه هاي انسجام و ثبات در عراق را پي ريزي کرده و منافع ملی را به عنوان یک خط قرمز برای همگان در آورد، تقويت نهادهاي مدني از يك سو و تلاش براي كارآمدسازي نهادهاي دولتي از سوي ديگر است؛ دو مؤلفه اي كه به احساس تعهد و مسئوليت پذيري رهبران سياسي گره خورده است. تا آن زمان كه تحقق آن نيز فعلا دور از دسترس به نظر مي رسد، اين نگراني وجود دارد كه كاميابي هايي مانند پس گرفتن موصل در چارچوب اختلافات واقعي و موجود برداشت شود و در ميان برخي اقوام حس تحقيرشدگي و انتقام را از نو پديد آورد، چنان كه در مورد تصرف تكريت، الرمادي و فلوجه و شكست داعش در اين شهرها اين گونه شد.  بنابراین توجه به منافع ملی به عنوان یک خط قرمز راهبردی یکی دیگر از اولویت هایی است که باید مورد توجه دولت، سیاسیون، احزاب و گروه های مختلف داخلی در عراق قرار گیرد.

هفت؛ هوشیاری در مقابله جوسازی علیه حشدالشعبی

سرانجام موصل از دست داعش آزاد شد. از این پس و به احتمال زیاد بعد از دفع بحران داعش، مقابله و جوسازی ها و ماجراجویی ها علیه حشدالشعبی افزایش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر حشدالشعبی در عملیات‌های ضد تروریسم توانسته موفق عمل کند اما در عراق پسا داعش، موجودیت حشدالشعبی ممکن است از سوی مخالفین با اتهاماتی نظیر فرقه‌گرایی و… مواجه شود. لذا هوشمندی و هوشیاری در برابر طرح هایی که در صدد مهار حشدالعبی و به حاشیه راندن آن می باشد، باید به عنوان یک اولویت مهم دیگر در دستور کار قرار گیرد.

کلام پایانی

در مجموع می توان گفت حضور داعش  در عراق توانست صفوف عراقی ها را برای مقابله با آن متحد  سازد اما نتوانست آنان را در خصوص آینده کشورشان به یک نقطه نظر مشترک برساند. لذا اکنون  فرصتی برای دولت و ملت عراق به وجود آمده است تا با اولویت قرار دادن موضوعاتی، خود را برای ساختن آینده کشورشان وقف کنند تا در سایه چنین کوششی تمام گروه های قومی – مذهبی در عراق یکپارچه در کنار هم زندگی  کنند.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟