اوج سیاست ورزی وقیحانه نخبگان شیعه و هزاره!

  • انتشار: ۱۹ ثور ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 112480

برخی نخبگان سیاسی ما به خاطر رقابت درونی و منفعت طلبی، بدترین و بی‌شرمانه ترین سیاست ورزی داشتند و دارند؛ مثلا در زمان عبدالرحمن جلاد بسیاری از اربابان، خوانین و بیکهای هزاره بودند که برای حذف رقیب درونی به نفع عبدالرحمن در صف مقدم جنگ علیه مردم خود جنگیدند و باعث شدند که زمین‌های این مردم برای همیشه غصب، اموالشان غارت و نوامیسشان اسیر شوند.

در دهه‌ی هفتاد به مدت دو سال و نیم یعنی از زمان ورود مجاهدین تا ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ که همه متحد بودند، مقاومت بود و ایستادگی. اما با اوج گرفتن رقابت درونی، باز اشتباه دوران عبداارحمانی تکرار شد؛ زیرا تعدادی از سران حزب وحدت برای حذف رقبای درونی در ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ با همکاری وارث اصلی عبدالرحمن یعنی حکمتیار بی‌شرمانه مردم مظلوم غرب کابل، تمام احزاب شیعی و اقتدار سیاسی و نظامی این مردم را به توپ و تانک بستند و بار دیگر پشتونیزم و استبداد تاریخی را بر سرنوشت مردم ما مسلط نمودند و حتی افتخار هم کردند که ما بودیم که میان حزب اسلامی و جنبش اتحاد و همسویی ایجاد نمودیم. همین تکرار اشتباه دوران عبداارحمانی باعث شد که در مدت شش ماه یعنی از ۲۳ سنبله تا ۲۲ حوت جز حقارت، تسلیم شدن و تسلیم دادن چیزی را نبینیم و در مدت همین شش ماه بود که در نهایت همه چیز را به طالبان جنایتکار دادند و آن‌ها را با دستان خودشان در خطوط مقدم جبهه در غرب کابل آورده بر جان و مال این مردم مسلط کردند و سپس نامه ملتمسانه به ملا بورجان نوشتند که نتیجه‌ای نداشت جز نابودی حزب وحدت شاخه شهید مزاری و شهادت ایشان و همراهانش.

بعد از شهادت شهید مزاری نیز عبرت نگرفتند و پا را روی خون شهید مزاری و یارانش گذاشته با طالبان یعنی با قاتلان شهید مزاری برای زدن رقبای درونی کنار آمدند که مصاحبه سید هادی مسئول کمیسیون نظامی جریان آقای خلیلی در بهسود با بی بی سی و تردد آزادانه نیروهای جریان خلیلی از مناطق تحت کنترل طالبان بهترین گواه است.

فعلا و الآن این سیاست ورزی وقیحانه نخبگان هزاره به اوج خود رسیده است؛ زیرا برخی شان از پاکستان برگشته در همایششان از پاکستان و طالبان به نیکی یاد می‌کنند و حامیانشان نیز تقصیر تمام جنایت‌ها را به گردن دولت می‌اندازند و برخی دیگرشان تمام قد پشت دولت ایستاده همه‌ی گرفتاری و جنایت‌ها را به آدرس طالبان حواله می‌دهند؛ یعنی هم دولت بی‌کفایت و هم طالبان جلاد حامیان خوبی در میان نخبگان هزاره دارند. اما تنها کسانی که پناهگاه و حامیانی در میان نخبگان هزاره ندارند و درمانده و رها شده اند، مردم مظلوم اند؛ مردمی که سرانشان به خاطر منافع شخصی، از دولت و طالب تمام قد دفاع می‌کنند ولی برای این پا برهنه‌ها کوچک طرین طرحی ندارند و اندک مانعی را از سر راهشان بر نمی‌دارند. این یعنی اوج سیاست ورزی وقیحانه نخبگان شیعه و هزاره.

محمد امین احسانی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟