از نام شهید مزاری چه می خواهید؟

از نام شهید مزاری و جان این مردم مظلوم و ستمدیده چه می‌خواهید؟ همانگونه که برای مدتی ایام شهادت شهید مزاری را ایام دشمن سازی و ایام فحش دادن به این و آن درست نموده بودید، الآن می‌خواهید سالروز ولادتش را بازیچه درست نمایید؟ آیا این همه دشمن و دشمن تراشی و نیز بی‌وزنی کافی نیست؟

اصلا شما از کدام شهید مزاری یا فرهنگ هزاره دارید سخن می‌گویید؟

بنا نیست که از تمام سیاست‌ها و جهت گیری‌های مرتضوی کسی دفاع نماید؛ زیرا ایشان مثل دیگران یک انسان است و در معرض خطا و اشتباه و سیاستش قابل نقد. اما موضع اخیر وی در مورد شهید مزاری و مقبره اش حرفی درستی است و منطقی.

اما عده‌ای نظیر رویش و امثال وی چرا دارد دادشان بلند می‌شود و از چه دارند می‌ترسند؟

و اصلا از کدام شهید مزاری و فرهنگ هزاره و شیعه دارند سخن می‌رانند؟

بزرگترین دلیل داد و فریادهای این جریان این است که مردم دارند متوجه می‌شوند که اینها زیر نام و عنوان شهید مزاری داشتند و دارند به شهید مزاری و این مردم بی‌شرمانه خیانت و ظلم می‌نمودند و می‌کنند و نیز به نام فرهنگ هزاره به فرهنگ غنی این مردم آسیب زدند و می‌زنند.

افراد این جریان صریحا می‌نویسند که در ابتدا میان ما و شهید مزاری شیعه فاصله بود. ما می‌گفتیم هزاره و ایشان می‌گفت شیعه. اما کم کم این فاصله برداشته شد و از شیعه عبور نمودیم و باهم روی هزاره به توافق رسیدیم.

خوب اگر این ادعای شما درست باشد، که قطعا در مورد شهید مزاری کذب و دروغ است، شمای عبور نموده از شیعه چگونه به خودتان حق می‌دهید که از امام حسین(ع)، زینب(س) و حادثه کربلا سخن برانید و خودتان را در صف رهروان امام حسین و زینب و دیگران را در صف قاضی شریح و یزید قرار دهید؟

شمایی که دیگران را متهم می‌کنید که در جنبش تبسم بحث انحرافی را به زیان هزاره‌ها مطرح نمودند، آیا نمی‌دانید که چه کسی یا کسانی جنبش تبسم را در مسلخ غنی سر بریدند؟ یا می‌دانید ولی می‌خواهید با انکار تان و با نسبت دادن خطاهای خودتان به دیگران، همان تعصبات و دشمن سازی دهه‌ی هفتاد را دوباره زنده نمایید؟ تا باز آب را گل آلود نموده ماهی بگیرید.

باز شمایی که سخن از طرح بحث انحرافی دیگران در جنبش روشنایی دارید، آیا جنبش روشنایی را دیگران تخریب نمودند یا خودتان؟ چه کسانی به سر و کله هم زدند؟ شما تا کجا همراهی نمودید؟

دیگر این‌که شما همواره سخن از فرهنگ هزاره و مظلومیت دختران ارزگان به میان می‌آورید و در این مورد مطالبی می‌نویسید. آیا فرهنگ هزاره غیر از فرهنگ اصیل انسانی و اسلامی است؟ آیا دختران مظلوم ارزگان برای حفظ عفت و ارزشهایشان دست به آن عمل شجاعانه نزدند؟

اگر عفت و ارزشها جزوی فرهنگ اصیل این مردم است، شما در کجایی کارید و با این ارزشها و پاکدامنی ها چه می‌کنید و چگونه حفظ می‌نمایید؟

جالب تر این‌که عده‌ای از همین جریان زیر نام و عکس شهید مزاری ادعا دارند که رژیم کودک کش اسرائیل بی آزارترین رژیم نسبت به مردم ماست. با این کار سخیف شان به نحوی دارند نشان می‌دهند که پیروان شهید مزاری استکبار ستیز و اسرائیل ستیز نیستند. حال آنکه شهید مزاری و پیروان راستینش را به هیچ عنوان نمی‌توان از جبهه‌ی اسرائیل ستیزی جدا نمود.

خلاصه اینها بدترین ظلم را به پیشگامان، فرهنگ و ارزشهای این مردم نمودند آن هم با شعار رهروی از بزرگان. اینها به دنبال شهید مزاری منهای شیعه، منهای نگرش اسرائیل ستیزی، بدون ارتباط با مبارزین جهان اسلام و… بودند. الآن که نیتها و عملکردهای شوم شان دارد افشا می‌شود بیش از هر زمانی دست پاچه و نگرانند و می‌خواهند همان پروژه‌های اختلافات درون شیعی را دوباره عملی نمایند که ان شاءالله با توجه به آگاهی امروزی به جایی نخواهد رسید و این مردم خواهند فرمود که شهید مزاری از ما و فرزند ارزشهای ما است نه از شما و فرزند هنجارهای منحط تان.

محمد امین احسانی