آینده مبهم صلح

  • انتشار: ۲۹ ثور ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 86163

توپ صلح در میدان طالبان است. افراطیت یک امپراتوری عقاید است که معرکه ای برای گروه های مختلف زیر چتر خود ساخته. طالبان صرفا یک لشکر این امپراتوری است. طالبان اگر صلح کنند، تبدیل به ضد سیستم افراطیت می شوند. چیزی شبیه همراهی مجاهدین با امریکا که اکنون از جانب همسنگران دیروز خود متهم به خیانت اند.
امپراتوری افراطیت با کنار رفتن طالبان، سقوط نمی کند بلکه باالعکس با طالبان هم می جنگد.

بخواهیم یا نخواهیم کشور ما و بخش های شمال غربی پاکستان، چهل سال، جغرافیای پرورش افراطیت بوده. گروه های مختلف با اهداف و آرمان های متفاوت اینجا حضور دارند که حتی اگر طالبان به آرمان امارت برسند بقیه هنوز در ابتدای راه هستند و نمی توانند عقبه عملیاتی و لوژستیکی خود در افغانستان و پاکستان را از دست دهند.
داعش، آرمان خلافت؛ القاعده، آرمان جهاد مداوم و بین المللی با امریکا، طالبان، آرمان امارت، جنبش ترکستان شرقی، آرمان جهاد با چین و جدایی منطقه سینکیانگ، جنبش اسلامی ازبکستان و نیز قفقاز، آرمان جهاد با روسیه، استقرار شریعت در آسیای میانه و حل جهادی معضل قفقاز؛ تحریک طالبان پاکستان، آرمان اجرای شریعت در پاکستان، لشکر طیبه و جیش محمد و… آرمان آزادی کشمیر و جهاد با هند.

فردای صلح طالبان با امریکا و حکومت افغانستان، اگر طالبان بر تعهد خود با خلیلزاد بمانند، دیگر گروه هایی که گفته شد بخشی از مامن و میدان عملیاتی خود در سرزمین های بدون دولتِ زیر چتر امارت را از دست می دهند و ناگزیرند با طالبان نیز جهاد کنند و تازه تضادهای آنان برملا و جدی تر می شود.

نتیجه اینکه، صلح پیش رو حتی اگر محقق شود، کمی بیشتر از پیوستن حکمتیار روی جنگ تاثیر خواهد داشت.

شجاع محسنی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟