آیا طالبان معتدل تر شده اند؟؟ تکلیف ما چیست؟؟

  • انتشار: ۵ سرطان ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 115561

مطابق برخی گزارش ها، طالبان در تصرف برخی مناطق طی روز های گذشته، برخوردی مسالمت‌آمیز با سربازان تسلیم شده و مردم ملکی داشته اند.

همین مسأله موجب شده که عده ای تصور کنند طالبان دچار دگردیسی شده و در رویکرد شان نسبت به دیگران، تجدید نظر کرده اند.

در این مورد لازم میدانم نکات زیر را بیان کنم:

اول اینکه تا این لحظه، شواهد محکمی که از تغییر رویکرد طالبان نسبت به سیاست های عمومی پیشین شان حکایت کند، اخصا در مورد شیعیان دیده نمیشود. اینکه طالبان در چند منطقه محدود، دست به کشتار مردم ملکی نزده اند یا اموال عمومی را تخریب نکرده اند و دارایی‌های مردم را به غارت نبرده اند، هرچند که عجیب است، اما مطلقا به معنای تغییر رویه آنها شمرده نمیشود.

دوم اینکه ممکن است طالبان علی الحساب، در برخی نقاط که مقاومت چندانی در برابر خود ندیده اند (مثلا در سوزمه قلعه یا دره صوف و…) اندک نرمشی هم نشان داده باشند، اما گذر زمان نیاز است تا ثابت شود این نرمش آنها مقطعی و مصلحتی نیست و مبتنی بر تغییر رویکرد و پذیرش دیگران است.

سوم اینکه همزمان با این نرمش محدود، گزارش هایی از اعمال خشونت در برابر غیر نظامی هایی که در برابر طالبان جنگی هم نکرده اند در برخی ولایات (از جمله شب گذشته در ولسوالی پاتو دایکندی) گزارش شده است. طالبان پس از یک شکست از مدافعین پاتو، زمانی که مجددا وارد منطقه شده اند حداقل دو منزل ملکی را تخریب کرده اند.

چهارم اینکه تصور من و غالب مردم اینست که نرمش بسیار محدود کنونی در برخی مناطق، ممکن است اندکی پس از تسلط احتمالی کامل آنها، تغییر کند و همان چیزی اتفاق بیفتد که در دهه هفتاد در مزار و یکاولنگ اتفاق افتاد یا در نیمروز و فراه به کوچ اجباری شیعیان منجر شد.

پنجم، اگر قرار باشد که طالبان بعد از تسلط کامل بر مناطق، به رویکرد سابق شان برگردند، آنگاه شیعیان مظلوم یا غیر پشتون ها چه کنند؟
اگر قرار است آن موقع کشته شدند یا شکنجه شوند، چرا الان در وضعیت دفاعی این اتفاق نیفتد؟

ششم، چه دلیل محکمی وجود دارد که طالبان را پیروز میدان جنگ بدانیم و بخواهیم با تضرع در برابر طالبان، و همکاری با آنها، به زعم خود کوشش کنیم که آسیب ها را به حداقل برسانیم؟

گمان من اینست که خود طالبان هم میدانند شرایط تسلط کامل آنها بر قدرت، فراهم نیست
لذا خودشان هم فعلا آمادگی برای حکومت کردن ندارند.

از طرفی، دولت هم دولتی خائن است که نمیتوان به عنوان پشتوانه روی حکومت حساب کرد (حتی اگر خبر انتصاب مرادعلی مراد به معاونت وزارت دفاع در این شرایط صحیح هم باشد، از میزان خباثت دولت و غنی نمی کاهد).

جنگ افغانستان، سر درازی دارد که به این زودی ها پایان نمی یابد

آنچه که فعلا از شرایط قابل فهم است اینست که ممکن است طالبان پیشروی هایی داشته باشند، اما توان اسقاط نظام را ندارند. آمریکایی و پاکستانی ها هم فعلا سقوط نظام را نمی‌خواهند.

آنچه که اتفاق می افتد، تلاش طالبان برای تسلط بر مناطق مرکزی و شمالی است که خواستگاه بومی آنها نیست.

احمد مسعود و مارشال دوستم، چون یقین داشتند که طالب، رویکرد هجومی خواهد گرفت و آبی هم از حکومت خائن گرم نخواهد شد، از پارسال اقدام به تامین تجهیزات و سازمان‌دهی نیروی انسانی کردند.

با اینکه می دانیم جنگ، وحشتناک است و جوانان ما را به کام مرگ میفرستد و در صورت شکست، ممکن است شرایط فوق العاده برایمان سخت شود، اما در عین حال ما هم باید راهی پیدا کنیم که دست مردم مان برای دفاع پر شود.
اینکه میگویم دست مان پر شود، منظورم هم تامین سخت افزار (تجهیزات جنگی و مهمات) است و هم مجبور نمودن دولت به اینکه مدافعین ما را، نیروهایی قانونی بدانند تا بعدها همچون علی‌پور، مسلح غیر مسئول شناخته نشوند. (حکومت در شرایطی است که اگر ما مطالبه ای داشته باشیم در این مورد، مجبور است تمکین کند).

باید با چنگ و دندان در برابر طالبان ایستاد. حتی اگر در مقاومت‌‌ شکست بخوریم و آسیب فراوانی هم ببینیم، این مقاومت‌‌ آسیب های زیادی هم به طالبان وارد خواهد کرد.

آسیب تسلیم شدن بی چون و چرا به حکومت طالبان، بسیار بیش از آن چیزی است که در مقاومت‌‌، از نظر دارایی مالی و نیروی انسانی ممکن است بر ما وارد شود.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟