آزمودن آزموده و انتظار نتیجه متفاوت!

  • انتشار: ۱۳ حوت ۱۴۰۰
  • سرویس: تیتر 1دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 128220

در اواخر ۲۰۱۳ که سخن از خروج نیروهای خارجی و افتتاح دفتر طالبان در قطر بود، نشستی از سوی دانشجویان هم وطن در مشهد برگزار شد و من سخنران بودم. آن زمان سخن از صلح و همزیستی و دیگر مفاهیم اتو کشیده زیاد بود. من بصراحت طرح صلح را نا ممکن و اقدام آمریکا را یافتن راهی برای فرار نامیدم. استدلال من این بود که:
طالبان اگر نجنگند، انتحار نکنند، انحصار گرا نباشند، تخریب نکنند، آدم نکشند و خشونت بخرج ندهند، دیگر ماهیت خود را از دست داده و طالبان نیستند. رهبران ایشان نمی توانند ریسک صلح و شراکت در قدرت را بپذیرند چون در اداره و مدنیت، چیزی برای عرضه ندارند و به رقیب می بازند؛ بنابراین آنها هرگز صلح نخواهند کرد.
طالبان به صورت غیر مترقبه بخاطر معامله با آمریکا و کمک کرزی و غنی به قدرت رسیدند. شش ماه است که بخاطر شناسایی جهانی مجبورند دست به ماشه لبخند بزنند و وانمود کنند که تغییر نموده و مدنی شده اند. به نظر می رسد اکنون صبر ایشان به پایان رسیده و به رغم توصیه ماله کشان خارجی و داخلی بخصوص سردمداران فکر برتری طلبی قومی، به مناطق کامل ارام مانند بامیان تهاجم نظامی می کنند و در شهرهای چون کابل تفتیش غیر مسئولانه، غیر قانونی و غیر شرعی انجام می دهند. اکنون اعلام کرده اند که کل مردم افغانستان گروگان آنها هستند و نمی توانند به خارج سفر کنند.
طالبان تغییر نکرده اند و نخواهند کرد. پذیرای تغییر و مشارکت دیگران نیز نخواهند شد.آنان به همین روال ادامه خواهند داد. بالاخره این وضعیت یا مانند عصر عبدالرحمان و صدارت هاشم خان، اقوام غیر پشتون و شماری از آزاد اندیشان پشتون را به فلاکت می کشند، که فکر می کنم از توان ایشان خارج باشد و یا در بدترین حالت، کوزه ای به نام افغانستان برای همیشه می شکند. شاید تقسیم این جغرافیای جنایت و کینه ورزی بین کشورهای همسایه و محو همیشگی آن از نقشه ای جهان، گزینه ای باشد که مردم افغانستان و جامعه جهانی احتمالآ دیر یا زود به آن برسند!
نیم قرن خون، انتحار، فریب، ویرانی، نسل کشی، ترور و اختناق کافی است. وحدت ملی دیگر در این سرزمین ارزش هزینه کردن یک شلغم را هم ندارد. حیف جان هفتاد هزار سرباز جوان که فدای دوام حکومت مافیای قومی غنی، محب و فضلی شدند.

محمد مناقبی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟