امام حسین(ع) به ما آموخت که در برابر غیرخدا عزیز و سربلند باشیم و تنها در پیشگاه خدا متواضع باشیم؛ چنانکه میفرمایند: «فانّی لا اری الموت الاّ سعاده ولا الحیاه مع الظالمین الاّ برما.» (من در چنین محیط ذلّتباری، مرگ را جز سعادت و زندگی با این ستمگران را جز رنج و نکبت نمیدانم.)
بازهم محرّم از راه رسید؛ ماه عشق و فداکاری، ماه عزّت و غیرت و ماه توکّل و اعتماد به خدا. این ماه، سال یکبار از زندگی ما عبور میکند تا از او بیاموزیم و اندیشهها و رفتارمان را در ترازوی او بگذاریم که چقدر وزن دارند. محرّم، خود را به ما نشان میدهد تا برخی از ارزشهای انسانی در زیر گردوغبار زندگی روزمره و گرفتاریهای زمانه کمرنگ و فراموش نشوند.
غدیر، عصاره و نتیجه آفرینش و خلاصه مکتب وحی است. غدیر، تنها واقعه ای تاریخی نیست؛ بلکه اساس دین و ثمره نبوت است. غدیر، مجموعه وقایعی سرنوشت ساز و خطبه آن، قانون نامه زیربناییِ اسلام است که چکیده آن، جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلاه فهذا عَلیٌ مَوْلاه» می باشد.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در واکنش به حوادث افغانستان گفتند: اعتماد به گروهی که سابقه شرارت و قتل و آدمکشی آنان بر همه جهانیان روشن است اشتباه بزرگ و غیر قابل جبرانی است!
امام صادق (ع) به عنوان یک رهبر بزرگ فکری برای ما شیعیان ،در جهانِ ادیان و فرهنگها مشهور است. امامتاسفانه ازدین وآیین وفرهنگ او جامانده ایم و چه بسا بشود اعتراف نمود که به جز”فقه”درگستره وسیع علوم و افکار،آیین و فرهنگ حضرت صادق (ع) مهجور است.
امروز ما سخت نیازمند الگوهای مثل امام صادق هستیم برای زندگی فردی، اجتماعی و در هر زمینه ای دچار ضعف شده ایم؛ آستانه ای تحمل ما در حد صفر است و برخورد ما با هم دین و هم مذهب مان برخورد انسانی نیست؛ فضای مجازی پر است از فحاشی ها و هتاکی ها از جانب مدعیان شیعه امام صادق علیه کسانی که آن ها شهادتین بر زبان جاری می کنند.
در طول سالهای متمادی، حوزه علمیه به مکتب امام صادق (ع) شناخته شده و محصلین آن که اعم از طلاب و فضلاء و اساتید و مراجع باشند را به “شاگردان مکتب امام صادق” معرفی شده اند.
امروزه کلمه “مرز” ذهن بسیاری از مسلمانان را به خود مشغول کرده و این پرسشها را به وجود آورده است: آیا از نظر اسلام مرزهای کنونی در میان کشورهای اسلامی اعتبار دارد؟ آیا دین اسلام این مرزها را به رسمیت میشناسد؟ دیدگاه عالمان بزرگ دینی در این مورد چیست؟
احیای اندیشه دینی، از گذشتههای دور مورد توجّه اندیشمندان و عالمان مسلمان بوده است. این مقوله از حیث غایتی که دنبال میکند، امری شریف و ستودنی است؛ زیرا بازسازی اندیشه دینی، به کالبدشکافی دین از حیث موانع و چالشهای رشد و بالندگی آن مربوط میشود و در واقع فرایند احیای دین و تفکر دینی را در برههای که دین دچار آسیبها و تحریفهایی در عرصه نظری و عملی میگردد، به عهده دارد.
قدس و بیت المقدس بخشی از سرزمین پهناور اسلامی است که اکنون در زنجیر صهیونیستهای غاصب رنج میکشد. وظیفه دینی هر مسلمانی است که در روز قدس سنگی از انزجار در فلاخن خود بگذارد و به سوی صهیونیستهای غاصب پرتاب کند و یا سطل آبی به سوی یهودیان غاصب بریزد تا سیل آن غاصبان را با خود ببرد.