یادداشت/ از ابتکار دوران جاهلیت «حلف الفضول» هم کمتریم!؟

  • انتشار: ۶ سنبله ۱۳۹۶
  • سرویس: اجتماعیدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 29621

 

در پیوند با زورگویی ها و لت و کوب مردم عادی در کوچه ها و سرک های افغانستان بخصوص شهر کابل و دیگر اعمال مشابه زورمندان سیاسی و نظامی یا منسوبین آنها لازم است تا یکی از راهکارهای فراموش شده ولی قابل حصول را در حیطه نقش های اجتماعی – دینی جوامع بخصوص افغانستان یاد آور شد.
چه اجزای مختلف این حکومت و دولت علی رغم هزینه ها و تبلیغاتی که دارد؛ از فاسدترین و ناعادل ترین حکومت و نظام ها در افغانستان پسا طالبان و بی کفایت ترین دستگاه های مردم سالاری است و چه قبلی ها و مشابه های آینده هیچکدام توان و ظرفیت و چه بسا انگیزه و نیت اصلاح نداشته و ندارند.

طی این نوشتار و برای یافتن ریشه های این مشکل و آسیب شناسی آن به یکی از مغفول ترین مباحث جامعه شناسی سیاسی اشاره می گردد. بر اساس یافته های جامعه شناسی سیاسی، تغییر و اعمال اراده های عمومی و مشروع تنها از پایین به بالا و با عملکرد دائم نهادهای اجتماعی-مدنی(نظارت اجتماعی) و بخصوص نهاد دینی جوامع (نهی از منکر) امکان پذیر است.

این بدان معناست که تغییر و اعمال قدرت و مطالبات در چنین جوامعی می باید از پائین به بالا صورت گیرد، مفهومی که می توان آن را به نوعی بالاتر از “انقلاب نرم” یا اصلاح طلبی در گفتمان هایی چون اعتراض های مسالمت آمیز مدنی و تظاهرها یا اقدامات جمعی Action Collection بحساب آورد.

در همین راستا، مقوله ی دیگری از روانشناسی اجتماعی نیز به کمک چنین مطالبه ای می آید که از آن به نظارت اجتماعی یاد می شود. این نظارت مشابه عملکرد دینی (نهی از منکر) و با کمک آن می تواند در این راستا موثر واقع گردد. در این تعریف چنانچه مشاهدین و حاضرین جرات واکنش همزمان را در چنین وقایعی نشان دهند قطعا پس از چند واکنش مشابه دیگر اوضاع در کل جامعه از پایین به بالا تغییر خواهد کرد و بمرور بزهکاران یا زورمندان عقب نشینی خواهند کرد.
به عقیده این نوشتار در مباحث برخورد با پدیده های ضد اجتماعی و عکس العمل در برابر زورگویی در مجامع بخصوص در افغانستان نیز بر همین اصل می توان تکیه نمود و حتی در نبود ساز و کارهای دولتی سالم می توان به اهداف مثبتی دست یافت، چه آنکه صاحب نظران منشاء دولت را “قرارداد اجتماعی” افراد برای واگذاری بخشی از اختیارات هر جوامع به دولتها عنوان نموده اند و “نظارت اجتماعی” با کمک “امر به معروف و نهی از منکر” دینی می تواند بعنوان یکی ار ارکان قدرت سیاسی توده ها این نقش مهم را مطابق ساختار خود برعهده گیرند.
الایه: “ان الله لایغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بانفسهم”

در این خصوص می توان از نمونه تاریخی و مشابه چنین حرکاتی یاد کرد، در پیمان “حلف الفضول” در طایفه قریش شاهد هستیم که جوانمردان قریش به نیت دفاع از حقوق ستمدیدگان و مظلومان پیمان بستند تا حقوق آنها را از ظالمین و متعدیان بستانند. این پیمان در دوران جاهلیت و در منزل پیامبر نور و رحمت (قبل از بعثت) و در سن بیست سالگی بسته شد که رسول الله سالها بعد از آن، این حرکت را به عنوان تنها عمل مثبت دوران جاهلیت به نیکی یاد می نمودند و می فرمودند هرگاه باز هم نیاز به چنین پیمان و حمایتی لازم باشد من به آن پیوسته و وفادار خواهم بود.

در اخیر و بعنوان حُسن ختام مطلب به ابیاتی از پروین اعتصامی (اشک یتیم) در تشریح غارتگری، ظلم و زورمندی اراکین اشاره می کنیم که همانا قدرت زورمندانی این چنین از آنِ مردمان رنجور و فرصت هایی بوده است که از آنها به یغما رفته است.

(سیدروح الله ظهوری حسینی) – دانش آموخته علوم سیاسی و مدرس رسانه ای

 

ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است

این گرگ سالهاست که با گله آشناست

 

آن پارسا که ده خَرَد و مُلک، رهزن است

آن پادشا که مال رعیّت خورد، گداست

 

بر قطره ی سرشک یتیمان نظاره کن

تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست

 

پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود

کو آن چنان کسی که نرنجد ز حرف راست

(پروین اعتصامی)

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟