یادداشت/ ارکان تربيت سياسي

  • انتشار: ۱۷ حمل ۱۳۹۶
  • سرویس: دین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 20489

مردم، رهبري، آزادي، خرد و دين مهم‌ترين ارکان تربيت سياسي است. رکن اساسی در تربيت سياسي، خود «مردم» هستند.

بي‌ترديد وجود ظرفيت‌هاي لازم در مردم زمينه هر چه بهتر تحقق تربيت سياسي را فراهم مي‌سازد. البته اين بدين معنا نيست که مردم بايد کمالاتشان به فعليت رسيده باشد تا قابليت براي تربيت سياسي يابند، بلکه بدين معناست که زمينه‌ها و بسترهاي لازم در درون آنها بايد فراهم باشد که بخشي از آنها تکويني و غيراختياري است و بخشي ديگر ارادی و اختياري است. به عنوان نمونه انسان‌هايي که بدنبال حقيقت و کسب فضايل هستند قابليت بيشتري براي تربيت سياسي دارند تا انسان‌هايي که آگاهانه و به عمد لجاجت مي‌ورزند و در مقابل حقايق ايستادگي و بر شهوات و هواهاي نفساني پاي‌فشاري مي‌کنند. چنين انسان‌هايي نه تنها به آزادي خود لطمه مي‌زنند بلکه آزادي ديگران را نيز در معرض خطر قرار مي‌دهند.

رهبري از ارکان مهم و قوام بخش تربيت سياسي است که در تحقق نحوه و نوع تربيت سياسي بسيار حائز اهميت است. از اين‌رو امر رهبري را نمي‌توان به راحتي دست هر کسي سپرد، بلکه شخص ابتدا بايد زمينه‌ها و شرايط لازم را براي تصدي چنين امر خطيري فراهم نمايد و خود از تربيت سياسي عالي برخوردار باشد تا بتواند زمينه را براي تربيت سياسي ديگران به صورت مستقيم و غير مستقيم فراهم سازد. از اين‌رو است که سيره سياسي پيامبران و ائمه معصومين علیهم السلام نشان مي‌دهد که آنان از بالاترين تربيت سياسي نسبت به آحاد جامعه برخوردار بودند و همين برخورداري و بهره‌مندي است که آنان را براي هدايت جامعه به سوي سعادت واقعي انسان، شايسته مي‌سازد.

رکن اساسی ديگر در تربيت سياسي بهره‌مندي از «آزادي» است. در اذهان عامه، تربيت سياسي به دو قسم امکان پذير است: يک قسم «تربيت جابرانه» است و قسم ديگر «تربيت آزادانه»؛ قسم اول از تربيت که با اجبار و زور توأم است مربوط به موجودات غيرمختار است و هنري که در آن بکار مي‌رود «هنر جباري» است. در حالي که قسم دوم از تربيت مربوط به انسان‌هاي مختار و آزاد است و هنري که در آن بکار مي‌رود «هنر سياست» است. تربيت در هنر جباري در واقع تربيت نيست بلکه تشبه به تربيت است؛ زيرا تربيت امري دروني است که با خواست توأم با ميل و رغبت انسان گره خورده است.

خرد نيز از ارکان مهم تربيت سياسي است. خرد و حکمت علاوه بر آنکه خود به صورت مستقل فضيلتي براي انسان است، کنترل‌کننده ديگر فضايل نيز مي‌باشد، به عنوان نمونه مي‌تواند آزادي مذکور را تعديل نمايد و انسان را به سويي سوق دهد که هم از آزادي خويش به نحو مطلوب بهره‌مند باشد و هم آزادي ديگران را محترم بشمارد. تربيت توأم با خرد و حکمت، تربيتي آگاهانه است که در مقابل تربيت جاهلانه قرار مي‌گيرد.

يکي ديگر از ارکان اساسی تربيت سياسي «دين» است. دين از آن جهت حائز اهميت است که انسان‌ها با بهره‌مندی از خرد تنها نمي‌توانند تمام مصاديق تربيت سياسي که با سعادت واقعي انسان‌ها گره خورده است را بيابند. از اين رو دين به تبيين جزييات اموري مي‌پردازد که خرد انسانی کليات آن را درک کرده است. بنابراين، «مردم»، «رهبري»، «آزادي»، «خرد» و «دين» از ارکان ذاتي و ضروري تربيت سياسي هستند، به گونه‌اي که بدون وجود هريک از اين امور، تربيت سياسي مطلوب تحقق نخواهد یافت.

باقر حسنی

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟