چرا ترامپ؟؟!!

  • انتشار: ۱۴ دلو ۱۳۹۵
  • سرویس: بین المللتیتر 2سیاست
  • شناسه مطلب: 17622

ابتدا وقتی که یک مولتی میلیاردر و تا حدودی هم دیوانه که تا کنون هیچ تجربه ی سیاسیِ جدی ای را از سر نگذرانده است کاندید ریاست جمهوری آمریکا شد بسیاری از خود این سؤال را می پرسیدند که: یعنی آمریکا و جمهوری خواهان در عرصه ی سیاست دچار قحطی رجل سیاسی شده اند؟

چاشنی تعجب همگان زمانی بیشتر شد که این دیوانه به عنوان رئیس جمهور انتخاب هم شد.

انتخاب ترامپ برای برخی تحلیل گران چیزی شبیه یک معمای سیاسی به نظر می رسید. معمایی که همان زمان هم می شد در رابطه با حل آن حدس هایی زد اما اکنون پس از ورود وی به کاخ سفید و حضور عملی وی در سیاست آمریکا و جهان به نظر می رسد که معمای ترامپ پاسخ خود را یافته است: علنی کردن سیاست های فاشیستی و ضد انسانی سیستم سرمایه دارانه ی آمریکایی که پیش از این در پس هزاران نقاب بشردوستانه خود را پنهان کرده بود.

اما اتخاذ علنی مواضع فاشیستی و شوونیستی در درون سیستمی که بر پایه ی شعار حقوق بشر و دموکراسی بنا نهاده شده است نفی علنی و آشکار آن هم هست و نفی آن به معنای ناکارآمدی و فروپاشی آن است اما سیاست محافظه کاری که هدفش حفظ وضعیت موجود است هرگز دست به نفی خود نمی زند هرچند ممکن است برای حفظ وضعیت موجود از مواضع نظری خود دست بشوید و بر ضد خود عمل کند یعنی با نفی پنهانیِ خود در سطح نظری در مقام عمل و سلطه ی عینی اما همچنان خود را حفظ کند.

ظاهرا سیاست گذاران اصلی و پشت پرده ی آمریکا به این نتیجه رسیده اند که حذف و سرکوبِ “غیر آمریکایی” را که عمدتا مسلمانان هستند در دستور کار خود قرار دهند اما این سرکوب با مواضع حقوق بشری آنها سازگاری ندارد. لذا باید به طریقی عمل کنند که هم سیاست های فاشیستی به اجرا دربیایند و هم سیستم سیاست آمریکایی در ذات خود همچنان ضد فاشیست و پاک و مطهر باقی بماند.

انتخاب ترامپ یعنی یک دیوانه ی فاشیست به عنوان رئیس جمهور بهترین استراتژی برای این کار است. چرا که با این کار نوک پیکان انتقادات را به سمت دیگری هدایت می کنند: یعنی از سیستم به سمت یک فرد خاص.

سیاست های ضد انسانی آمریکا تماما معطوف به یک فرد می شود و یک فرد خاص و یک دولت خاص در معرض انتقادات و محکومیت های و اتهامات قرار می گیرد: ترامپ و دولت ترامپ. اما لیبرال دموکراسی با متمم اقتصادی اش یعنی سرمایه داری همچنان به عنوان یگانه شکل برتر سیاست و اقتصادِ انسان دوستانه باقی می مانند. تمام کثافت کاریهای سیاست آمریکا از اخراج مهاجران گرفته تا توهین به مسلمانان، دست بند زدن به کودک پنج ساله ی مهاجر در فرودگاه و خطاب صریح و مستقیم به یک خبرنگار مهاجر که : “از کشور من برو بیرون”، ورود به آمریکا را امتیاز و نه حق خواندن از سوی سخنگوی کاخ سفید و فجایع بسیار بسیار بزرگتری که در راه است و ما در مقام انسانهای عصر ترامپ محکوم به از سر گذراندن آنها هستیم همه و همه به گردن ترامپ می افتد و سیستم همچنان در برابر انتقادهای بشردوستانه سالم و خدشه ناپذیر باقی می ماند.

سیستم در برابر تمامی این جنایات با گردن افراشته می ایستد و به سادگی پاسخ می دهد: این انتخاب مردم است و دموکراسی همین است انتخاب مردم. اما در برابر این پرسش که “این چگونه انتخابی است که مخالفت های میلیونی را در پی داشته است و اگر مردم همین هایی هستند که او را نمی پذیرند پس آنها که او را انتخاب کرده اند چه کسانی هستند”؟ فرصت و میل چندانی برای پاسخ گویی ندارد درست مثل خود ترامپ در برابر پرسش های مخالفانش در نشست های خبری. ترامپ یک فرد است، این سیستم است که از زبان او سخن می گوید.

 

خلیل صدرا

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟