معیارهای دوگانه برای دموکراسی و حقوق بشر در بحرین

  • انتشار: ۱۱ جوزا ۱۳۹۶
  • سرویس: بین الملل
  • شناسه مطلب: 25096

همزمان با آغاز موج بیداری‌های اسلامی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، بحرین نیز از سال 2011 درگیر این موج بوده است. مردم این کشور برای مبارزه با اقدامات مستبدانه رژیم آل خلیفه دست به اعتراض زدند اما نتیجه این روند به آشوب کشیدن تظاهرات آزادی خواهان، دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام برای مردمی بوده که هنوز نیز دست از مبارزه نکشیده‌اند. آنچه که مسلم است این است که در سایه وقایع وحشتناکی که کشورهای عراق و سوریه را در بر گرفت اعتراضات مردمی بحرین کمتر دیده شد اما مشخصا تنها دلیل کمرنگ نشان دادن حوادث بحرین، بلایای سوریه و عراق نبوده است بلکه بدیهی است خواست کشورهای غربی و منطقه ای که در بحرین دارای منافع هستند نقش اصلی را در این موضوع در طی سالیان اخیر ایفا می کند.

سکوت مجامع غربی و نهادهای بین المللی در برابر کشتارها در بحرین و نادیده گرفتن نقض حقوق بشر در این کشور همچنین تحریک رژیم آل خلیفه، توسط عربستان، به تشدید اقدامات ضد انسانی و حمایت همه جانبه از این اقدامات بلافاصله پس از نشست ریاض، با  نشان دادن چراغ سبز غرب به آن، به خوبی بیان‌گر معیارهای دو گانه‌ای است که غربی ها در برابر تقاضای دموکراسی در خاورمیانه، مادامی‌که این دموکراسی به منفعت آنان نباشد، دارند. بر این اساس نگاهی اجمالی به رفتار کشورهای غربی و منطقه‌ای در بحران بحرین خواهیم داشت:

1-  عربستان: این کشور هم به لحاظ جغرافیایی و ژئوپلتیکی و هم از لحاظ مناسبات تاریخی، دینی و مذهبی، قبیله ای و امنیتی با بحرین، اشتراک و ارتباط تنگاتنگی خصوصا با رژیم آل خلیفه دارد. با توجه به این‌ که بحرین تا چند دهه گذشته جزیی از خاک ایران محسوب می‌گشت و اکثریت جمعیت آن را نیز شیعیان تشکیل می‌دهند، وقوع هرگونه اعتراضی که منجر به تغییر در مختصات سیاسی و حاکمیتی بحرین شود ممکن است فضا را به نفع شیعیان و در نتیجه رقیب دیرینه عربستان یعنی ایران تغییر دهد. از این رو حفظ رژیم آل خلیفه که وابستگی زیادی به عربستان دارد، برای این کشور حیاتی است هر چند که تاوان حفظ چنین رژیم سرکوب‌گری، بدنامی کشتار مردم، نقض دموکراسی، نقض حقوق بشر و خون‌ریزی برای عربستان باشد. اما موضوع بحرین برای این کشور به شدت امنیتی و سیاسی است. بنابراین ریاض در حمایت معنوی و مالی از آل خلیفه ذره‌ای تردید به خود راه نداده و با استفاده از امکانات تبلیغاتی و معامله با کشورهای غربی درصدد گرفتن مجوز برای پایمال کردن حقوق انسانی مردم بحرین نیز می‌باشد. نمونه این اقدامات سفر اخیر ترامپ به عربستان بود که پس از آن اقدامات آل خلیفه در سرکوب مردم‌  شدت گرفت. نکته قابل اشاره در موضوع عربستان این است که اساسا از کشوری که در آن دموکراسی و حقوق بشر محلی از اعراب ندارد نمی توان انتظار رعایت آن در دیگر کشورها را داشت.

2- کشورهای حوزه خلیج فارس: کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس در دهه های اخیر فضای آرامی را پشت سر گذاشته و به کمک آن به رشد و توسعه اقتصادی رسیده‌اند. حفظ این فضا برای آنان از هر چیز مهمتر به نظر می‌رسد. وقوع اتفاقاتی که بر هم زننده این فضا باشد امکان صادرات نفت از خلیج فارس و نیز سرمایه‌گذاری‌های خارجی در این مناطق را به خطر می‌اندازد حتی اگر این وقایع کشتار مردم بی‌گناه در کشور همسایه باشد. بنابراین سکوت این کشورها در برابر جنایات حاکم همسایه در بحرین، تابعی از معادلات اقتصادی است که تبعات امنیتی نیز دارد. ترس از سرایت چنین اعتراضاتی به این کشورها و یا قدرت گرفتن شیعیان در بحرین و تغییر مناسبات به نفع همسایه شمالی یعنی ایران، دلایل سکوت در برابر نقض حقوق بشر در بحرین می‌باشد.

3- کشورهای غربی به رهبری آمریکا: رفتارهای دوگانه غرب در مورد معیارهای حقوق بشری و دموکراسی اولین بار نیست که مشاهده می‌شود. به نظر می‌رسد که غرب از رفتارهای دوگانه خویش در این رابطه اهداف سیاسی دارد. برای مثال چین را به عنوان بزرگ‌ترین رقیب اقتصادی خود به نقض حقوق بشر متهم می‌کند. ایران را با وجود دموکراسی مشخص آن که در انتخابات اخیر به خوبی جلوه کرد، متهم ردیف اول نقض حقوق بشر دانسته و تحریم می کند و … اما در برابر متحدین خود همیشه سکوتی معنادار داشته است. نمونه بزرگ آن عربستان است که بزرگترین ناقض حقوق بشر در خاورمیانه محسوب می‌گردد اما هرگز تحریم نشده و مورد فشار قرار نمی‌گیرد. چرا که مناسبات امنیتی و اقتصادی گسترده‌ای با ایالات متحده دارد. در سفر اخیر ترامپ به این کشور عربستان قراردادهای عظیم با مبالغ هنگفت بسته شد که به خوبی محوریت اقتصادی روابط فی مابین را مشخص می‌کند.

بنابراین در برابر این منبع عظیم اقتصادی که به خوبی می‌شود به آن سلاح فروخت و نفت گرفت و به نفع خود در منطقه استفاده کرد باید امتیازهای سیاسی هم داده شود. برای مثال سکوت در برابر اقدامات ضد انسانی عربستان و رژیم مورد حمایتش، آل خلیفه در بحرین امتیاز خوبی به نظر می رسد. در چند سال اخیر که وقایع بحرین اتفاق افتاده است کمترین توجه و پوشش رسانه‌ای از سوی غرب در این مورد صورت گرفته است. در سطحی دیگر، حتی شاهد موضع‌گیری مناسب در این زمینه از سوی نهاد‌های بین‌المللی نبوده‌ایم. سرکوب اعتراضات، دستگیری، شکنجه، اعدام و نبود امکانات بهداشتی و درمانی مناسب برای زندانیان همگی مسائلی است که اگر در کشور دیگری اتفاق می افتاد مورد حمله وسیع تبلیغاتی و فشار سیاسی از سوی غرب قرار می‌گرفت اما در بحرین سکوت ، منفعت بیشتری دارد.

برای مثال جان کری وزیر خارجه اوباما چند ماه پیش در مورد وقایع بحرین به ایراد این سخن اکتفا کرد که کشورها باید خودشان مسائل سیاسی خودشان را حل کنند. این یعنی سکوت عمیق غرب در برابر فجایع بحرین. این پروسه با چراغ سبز نشان دادن ترامپ به آل خلیفه برای تشدید اقداماتش علیه مردم بحرین در کنفرانس سران کشورهای عرب که با ابتکار عربستان برگزار شده بود، تکمیل شد. آمریکا به خوبی نشان داد که منافع و سود اقتصادی آمریکا در مذاکره با عربستان به حقوق بشر ارجحیت دارد و از این رو در  مواردی که آنها مصلحت می دانند؛ یعنی مطابق منافعشان می باشد، سرکوب، فقدان دموکراسی، کشتار اکثریت توسط اقلیت حاکم، نقض حقوق بشر به شمار نمی رود و بنابراین مجامع بین‌المللی باید سکوت کنند. و این معنی معیارهای دوگانه غرب در  موضوعات دموکراسی و حقوق بشر می‌باشد. از منظر غربی ها، دموکراسی و حقوق بشر باید در خدمت منافع آنها باشد و نه در خدمت مصالح و منافع  ملل مسلمان در جهان و بویژه در غرب آسیا.

اخبار مرتبط

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟