علي (ع)؛ قرباني جهل امت!

  • انتشار: ۵ جوزا ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 62654

پيامبر به نيكي مي دانست كه وصي و خليفه اش با ترديد ها و موج هاي انكار روبرو مي شود. او بيش از هر كس ديگر از يارانش روي علي تاكيد كرد و در مواقع مختلف توصيه هاي جدي روي پاسداشت حق علي داشت.

پيامبر فرمود: علي با حق است و حق با علي است و هرگز آن دو از هم جدا نمي شوند تا در روز قيامت در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.

رسول خدا (ص) به عمار ياسر فرمود: یا عمار ! اگر تمام مردم دنیا به راهی می روند و علی تنها از راه دیگری می رود پس تو به راهی بروکه علی می رود و مردم را رها کن. ای عمار! علی تو را از هدایت بر نگرداند و تو را به سوی هلاکت نمی برد. ای عمار! اطاعت علی اطاعت از من است و اطاعت من،اطاعت خداست.

و فرمود: بزودي بعد از من فتنه(ها) پيدا مي شود، پس همراه علي بن ابي طالب باشيد، زيرا او(معيار) جدا كننده بين حق و باطل است.

فرمود: هر كس علي را دوست بدارد به من محبّت ورزيده است.

خطاب به علي فرمود: دوستدار تو دوست من است، و دشمن تو دشمن من.

اميرالمومنين علي (ع) با اين همه تاكيد ها و نشانه هايي كه از جانب رسول خدا(ص) در موردش شده بود، ٣٠ سال بعد از پيامبر در ١٩ رمضان سال ٤٠ هجري به دست فردي از همين امت ضربت خورد و دو روز بعد به شهادت رسيد.

قاتل او عبدالرحمن بن ملجم مرادي بود. فردي از گروه خوارج كه در جنگ نهروان از سپاه علي (ع) شكست خورده بودند و تصميم گرفتند با ترور علي (ع) انتقام كشته هاي نهروان را بگيرند.

رهبر خوارج ( حرقوص بن زهير سعدي ) همان كسي است كه در تقسيم غنايم حنين بر پيامبر انتقاد كرد و گفت: يا محمد! عدالت پيشه كن!

پیامبرصلی الله علیه وآله فرمودند: وای بر تو! اگر من به عدالت رفتار نکنم پس چه کسی به عدالت رفتار خواهد کرد؟!.

در این هنگام یکی از اصحاب اجازه خواست تا او را گردن زند، اما پیامبر(ص) او را بازداشت و فرمود: (رهایش کن! او پیروانی خواهد یافت که شما (اصحاب) عبادت و نماز خویش را در برابر عبادت و نماز آنان ناچیز خواهید شمرد. قرآن خواهند خواند، اما از حلقومشان فراتر نخواهد رفت. از دین خارج خواهند شد آن گونه که تیر از شکار به در می شود و بر گروهی از بهترین امت من خروج خواهند نمود.

خوارج در يكي از روزهايي كه براي جنگ با اميرالمومنين در نهروان آماده مي شدند، عبدالله ابن خباب مصري را با زن باردارش اسير گرفتند.

عبدالله بن خباب كه اسير خوارج شده بود به آنان گفت: پدرم همیشه می گفت که از پیامبر شنیدم که می فرمود: دیری نمی پاید که پس از من موج های فتنه جهان اسلام را فرامی گیرد. در آن هنگام قلب بعضی از انسان ها از درک حقایق باز می ایستد و می میرد؛ همان گونه که تن انسان می میرد و از کار باز می ماند. در آن هنگام برخی از افراد شبانگاه مؤمن و با خدایند، ولی به هنگام صبح کافرند. آگاه باشید که مبادا در جبهه باطل باشید و برای تقویت باطل به قتل و خون ریزی بپردازید.

خوارج از عبدالله پرسیدند: درباره جریان پس از حكميت که علی به آن راضی شد، چه نظر داری؟ عبدالله گفت: علی(ع) به خدا و فرمان هایش داناتر، و در دینش پارساتر و در دوراندیشی در وقایع و پیشامدهای اجتماعی بیدارتر و آگاه تر است.
پس از اين سخن، ابن خباب بلافاصله در دادگاه صحراییِ خوارج محکوم به اعدام شد، سرش را بريدند، همسر باردارش را كشتند و فرزند بي گناه ان زن را از شكم مادرش بيرون كردند و كودك را نيز سر بريدند.

در جنگ نهروان وقتي رهبر خوارج با علي (ع) روبرو شد به امير مومنان گفت: به خدا سوگند! از جنگ با تو به جز رضايت الهي و نجات در آخرت را نمي خواهيم.

علي (ع) در پاسخ وي آيات ١٠٣ و ١٠٤ سوره كهف را تلاوت كرد كه ترجمه اش چنين مي شود: بگو (اي‌ پيامبر!) آيا ‌ شما را آگاه‌ بنمايم‌ بر كسانيكه‌ اعمالشان‌ زيان‌بارتر است‌ ؟! آنان‌ كساني‌ هستند كه‌ كوشش شان در‌ زندگاني‌ دنيا هدر رفته در حاليكه‌ خودشان‌ مي‌پندارند كه‌ از جهت‌ كار و كردار،نيكو عمل‌ مي‌نمايند!.

قدرت جهل گاهي به حدي است كه علي(ع)؛ اين شاخص شناخت حق با آن همه خدمات به اسلام و فضايلي كه از پيامبر در وصفش نقل شده، به دست جاهلاني كه فكر مي كنند عمل صالح انجام مي دهند به شهادت مي رسد.

رسول خدا(ص) در حديثي فرموده اند: كمر دينم را دو گروه مي شكند: عالم متهتك و جاهل متنسك.
” عالمي كه به علمش عمل نمي كند و از رسوا شدن در ميان مردم بيم ندارد و جاهلي كه اهل زهد و عبادت شده، در عبادت سخت كوش است، ظاهري فريبنده اما باطني خالي از معرفت دارد.”

علي (ع) به دست همين جماعت جاهل متنسكي كه بيشتر آنان حافظ قرآن بودند و شب را با نماز و نيايش به صبح مي رساندند، به شهادت رسيد.

پس از شهادت اميرالمومنين(ع) وقتي خوارج با موجي از انتقاد هاي جامعه مسلمين در مورد شخصيت علي (ع) و فضايلي كه رسول خدا(ص) در مورد ايشان بيان كرده بود؛ روبرو مي شدند، باز هم لجاجت مي كردند و اين جنايت بزرگ را توجيه مي كردند و مي گفتند: ما علي را نكشتيم بلكه شيطاني را كه به لباس او درآمده بود به قتل رسانديم.

شجاع محسنی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟