شرح نویسنده آمریکایی از زبان سربازان این کشور از دره کورنگال مشهور به دره مرگ در ولایت کنر

  • انتشار: ۲۸ اسد ۱۳۹۷
  • سرویس: اجتماعیامنیت و حوادثتیتر 2
  • شناسه مطلب: 46384

یک روزنامه نگار آمریکایی که یک نظامی هم بوده از زبان نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان در کتابی به نام جنگجویان نوشته است. در این کتاب نظامیان آمریکایی از دره کورنگال واقع در ولایت کنر که با نام دره مرگ نیز مشهور است، خاطراتی را بیان کرده.

کریستوفر جان چیورز، روزنامه‌نگار تحقیقی آمریکا که سابقا تفنگدار دریایی بوده است، در کتابی به شرح خاطرات شش تن از آنان پرداخت.

به گزارش ایسنا و به نوشته روزنامه اکونومیست، سی‌ جی چیورز از برندگان جایزه پولیتزر بابت پوشش اخبار جنگ برای روزنامه‌ نیویورک تایمز بود و تلاش‌ بی‌شماری در ثبت و درک این درگیری‌ها به خرج داد. او در کتابی تحت عنوان “جنگجویان” به شرح خاطرات شش تن از نیروهایی پرداخت که برای هموطنان خودشان چندان شناخته شده نیستند.

“ما اینجا هستیم، چون اینجا هستیم. اینجا هستیم چون نیروهای دیگر به اینجا آمده و مستقر شده است و ما جایگزین آنها شدیم و هیچ‌کس دیگر نمی‌داند چه باید بکند.” اینها جمع‌بندی “رابرت سوتو” از متخصصان نظامی آمریکا درباره استراتژی نظامی کشورش در دره کورنگال، واقع در ولایت کنر افغانستان است که با نام “دره مرگ” هم شناخته می‌شود.

سال ۲۰۰۸ زندگی در دره کورنگال برای او با لفاظی‌های سیاستمداران و استراتژی‌های جنرال‌ها بسیار تفاوت داشت. طالبان به سختی می‌توانست یک تیر مستقیم شلیک کند اما با این حال آمریکایی‌ها در شرف پیروزی نبودند.

خوانندگان این کتاب نباید انتظار ارائه توضیحی برای اقدامات نیروهای پیچیده و خشن آمریکایی را داشته باشند که در جهان اسلام رها شدند. چیورز می‌گوید این نیروها قربانیان شکست‌ها و حماقت‌های مافوق‌های خودشان بودند و متحمل زخم‌ها، چه فیزیکی و چه روانی و اخلاقی و دیگر موارد شدند.

چیورز می‌نویسد: گاها کسانی که برای شکار شبه‌نظامیان القاعده، طالبان و سایر دشمنان آمریکا می‌رفتند خودشان هدف شکار قرار می‌گرفتند. جادوگری هواپیماهای بدون سرنشین و تجهیزات دید در شب هم گاها نمی‌توانست با اطلاعاتی که شبه‌نظامیان از شمار بی‌حدی از چشمان مردمان عادی می‌گرفتند، رقابت کند. قدرت مخرب تسلیحات مقابل توانایی دشمن برای انجام حملات دقیق و پس از آن محو شدن بی‌صدا، چیزی نبود.

تکیه‌کلام‌های دکترین ضد شورشی -محافظت از غیرنظامیان-  در دستورالعمل‌های میدانی ویژه بودند. اما اگر این مردم محافظت آمریکا را نمی‌خواستند چه؟ و چگونه ممکن بود اینها قلب و ذهن مردم را به دست بیاورند وقتی عربی یا پشتو صحبت نمی‌کردند؟ این دکترین به نظر می‌رسد که در جریان تحولات عراق در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ کارآمد بوده باشد اما چیورز این موفقیت را عمدتا به عوامل دیگری نسبت می‌دهد. به طور خلاصه، کارشناسان نظامی در واشنگتن “بارها و بارها تلاش کردند تا نشان دهند که جنگ ایده بدی است”.

به نوشته این روزنامه‌نگار تحقیقی، به نظر نمی‌رسد این جنگ‌ها دکمه خاموش داشته باشند. او نوشت: وقتی که نبردها به ظاهر بی‌هدف هستند چرا این نیروها ادامه می‌دهند؟

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟